بازگشت شش قطعنامه در شورای امنیت ملل متحد با مکانیسم ماشه؛ فرصتی علیه دستگاه سرکوب وکشتار رژیم آخوندی
روز جمعه ۲۸ شهریور ۱۴۰۴، پیشنویس قطعنامهای که خواهان تمدید تعلیق تحریمهای پیش از برجام علیه رژیم ایران بود، در جلسه شورای امنیت رد شد. این پیشنویس که توسط کره جنوبی به عنوان رئیس دورهای ارائه شده بود برای ادامه تعلیق به ۹ رأی مثبت نیاز داشت، اما تنها چهار رأی موافق دریافت کرد، ۹ رأی منفی و دو رأی ممتنع داده شد. نتیجه آن اینکه مگر اینکه ظرف مهلت قانونی قطعنامه جدیدی ارائه و تصویب شود، شش قطعنامه پیشین شورای امنیت که پیش از برجام علیه رژیم تصویب شده بودند از نیمهشب ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۵ (۶ مهر ۱۴۰۴) مجدداً نافذ خواهند شد.
این بازگشت قطعنامهها بر مبنای مکانیزم پیشبینیشده در قطعنامه ۲۲۳۱ (موسوم به «اسنپبک» یا ماشه) انجام میشود؛ سازوکاری که در صورت حذف تعلیق یا رد پیشنویسهای جایگزین، عملاً تحریمهای شورای امنیت سالهای ۲۰۰۶–۲۰۱۶ را بازمیگرداند و محدودیتهایی در زمینههای موشکی، تسلیحاتی، بانکی، کشتیرانی و همکاریهای بینالمللی هستهای را دوباره برقرار میسازد.
چرایی فعالسازی: اقدام سه کشور اروپایی و بهانهها
فعالسازی مکانیزم ماشه در ۲۸ اوت ۲۰۲۵ توسط سه کشور اروپایی – فرانسه، آلمان و انگلستان – صورت گرفت. دلایل اعلامشده عمدتاً نقض تعهدات هستهای از سوی تهران: گسترش غنیسازی فراتر از سقفهای تعیینشده، افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده (از جمله تا سطح ۶۰ درصد) و کاهش همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی. نمایندگان کشورهای اروپایی و برخی اعضای شورای امنیت تأکید کردند که به دلیل عدم شفافسازی و ادامه فعالیتهای هستهای در چارچوبی که آژانس بتواند آن را ردیابی کند، راهی جز بازگرداندن تحریمها باقی نمانده است.
وضعیت درونی رژیم: شکافها و واکنشها
رد پیشنویس و خبر فعالسازی ماشه شکافهای درونی حاکمیت را برجسته کرد. از یک سو «باند غالب» مرکب از بخشهای نظامی و تندرو، مجلس و حلقههای نزدیک به خامنهای خواهان مواجهه سخت و رد امتیازدهیاند؛ از سوی دیگر اصلاحاتیهای نظام که به مذاکره و حفظ باقیماندههای اقتصادی و بینالمللی تأکید دارد، خواهان کاهش تنش و همکاری با نهادهای بینالمللی است. این اختلافات در قالب حملات سیاسی، تهدید به استیضاح برخی مقامها و اتهامزنی به مذاکرات محرمانه بروز کرده و روند تصمیمگیری را تضعیف میکند.
تبعات اجرایی فعال شدن ماشه
اگر مکانیسم ماشه بهطور کامل اجرایی شود، بازگشت شش قطعنامه معنایش بازگشت مجموعهای از تحریمها بر مؤسسات بانکی، کشتیرانی، بیمه، صنایع موشکی و بخشهایی از طرحهای انرژی و هستهای خواهد بود. نتایج عملی چنین اقدامی میتواند شامل موارد زیر باشد:
- کاهش شدید درآمدهای ارزی و تشدید بحران مالی که توان پرداخت واردات و حمایت از شبکههای اجتماعی-اقتصادی رژیم را کاهش میدهد؛
- دشواری ادامه همکاریهای بینالمللی فنی و انتقال تکنولوژی در حوزه انرژی و صنعت؛
- فشار بر بانکها و مؤسسات مالی طرف معامله که اعتبار و دسترسی به نظام بانکی بینالمللی را محدود میکند؛
- تضعیف ظرفیت نظامی و موشکی در درازمدت بهدلیل محدودیتهای صادرات-واردات و تحریم بر زنجیره تأمین؛
- تشدید انزوای دیپلماتیک تهران و محدود شدن گزینههای سیاسیاش در عرصه منطقهای و جهانی.
این تأثیرات اقتصادی و ساختاری، در مجموع توان بقای رژیم را در دو حوزه تأمین مالی سرکوب و مدیریت اقتصادی کشور هدف قرار میدهد.
پیامدهای سیاسی در عرصه داخل: بازتعریف معادله قدرت
تحلیل مطرحشده در متن اصلی بر این پایه استوار است که فشارهای بینالمللی و بازگشت تحریمها نه لزوماً علیه مردم، که بیش از همه علیه دستگاه سرکوبگر حاکم عمل خواهند کرد. کاهش منابع مالی نهادهای امنیتی و توان لجستیکی آنان در کنار افزایش فلاکت اقتصادی عمومی، امکان کاهش کارایی سرکوب را فراهم میآورد. اگر نیروهای پیشتاز مردمی و تشکلهای سازمانیافته مقاومت بتوانند از این شرایط برای افزایش ارتباط با جامعه، سازماندهی دقیقتر و زمانبندی حسابشده اقدامات استفاده کنند، معادلهی قدرت میتواند به نفع خواستهای مردمی تغییر یابد.
تبعات اجتماعی ـ سازمانی: فرصت نو برای قیام تازه
کاهش توان اقتصادی و امنیتی رژیم که ناشی از بازگشت تحریمهاست، میتواند فضای عمل را برای جنبشهای اجتماعی بازتر کند. افزایش فقر و نارضایتی عمومی همراه با تضعیف ابزارهای خشونتبار سرکوب، شرایطی را مهیا میسازد که در صورت وجود رهبری قابلاتکا و شبکههای سازماندهی محلی، قیامی هماهنگ و فراگیر شکل گیرد. در این سناریو، مهمترین عامل تفاوت، توان اپوزیسیون و نیروهای آزادیخواه در بهرهبرداری سیاسی و سازمانی از پنجره فشار بینالمللی است.
نتیجهگیری نهایی اجرای قطعنامهها و بازگشت تحریمها – برخلاف تبلیغات رژیم مبنی بر اینکه این اقدامات «علیه مردم» است- در عمل بهسوی تضعیف دستگاه سرکوبگر حاکم و کاهش ظرفیت استبدادی آن عمل خواهد کرد. این فرایند، اگر با سازماندهی هوشمندانه، همبستگی مردمی و ظرفیت مقاومت سازمانیافته همراه شود، میتواند فرصتی واقعی برای احیای مجدد قیام و تغییر معادله قدرت درون کشور فراهم آورد. بهبیان دیگر، اعمال این قطعنامهها میتواند نه پایان راه، بلکه آغاز فرصتی برای تسریع فروپاشی ساختاری ابزارهای سرکوب و گشایش راه تحقق خواستهای مردم باشد.
🟢 # مرگ_بر_خامنهای
🍏# مجاهدین_خلق ایران # کانونهای شورشی
🌳 # مریم رجوی #ایران
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7