۱۴۰۴ شهریور ۱۲, چهارشنبه

از رژه میلیشیا تا قدرت‌نمایی کانون‌های شورشی؛ استمرار نبرد ارتش مردمی

                        از رژه میلیشیا تا قدرت‌نمایی کانون‌های شورشی؛ استمرار نبرد ارتش مردمی


تاریخ مبارزات آزادی‌خواهانه در ایران پر است از لحظات سرنوشت‌ساز و نمادینی که مسیر جنبش مقاومت را ترسیم کرده است. یکی از این لحظات تاریخی، رژه میلیشیای مجاهد خلق در۲۰فروردین سال ۱۳۵۹ در تهران و ده‌ها شهر کشور بود؛ صحنه‌ای که رژیم تازه‌قدرت‌گرفته خمینی را به لرزه انداخت و نشان داد که مردم ایران پشتوانه‌ای سازمان‌یافته برای آزادی و دموکراسی دارند. امروز، پس از بیش از چهار دهه، رژه کانون‌های شورشی در ۱۱ شهریور ۱۴۰۴ از زاهدان تا تهران و از ایرانشهر تا قائمشهر، پژواک همان پیام تاریخی است: استمرار مقاومت، بالندگی نسل‌ها و عبور جنبش آزادی‌خواهی از همه توطئه‌ها و سرکوب‌ها.

رژه میلیشیا در سال ۱۳۵۹؛ نمایش یک ارتش مردمی

در سال ۵۹، زمانی که رژیم خمینی در حال تحکیم پایه‌های دیکتاتوری بود، مجاهدین خلق با سازمان‌دهی میلیشیا توانستند ده‌ها هزار جوان و زن و مرد انقلابی را در قالب یک نیروی اجتماعی عظیم به صحنه بیاورند. آن رژه، تجلی «ارتش مردم» بود که با نظم، انضباط و شور انقلابی، این پیام را به رژیم رساند که انحصارطلبی و سرکوب در برابر عزم مردم برای آزادی بی‌ثمر است.

خمینی و دستگاه ولایت این رژه را به‌مثابه زنگ خطری برای سلطه نوپای خود دیدند. از همین نقطه بود که پروژه سرکوب سازمان‌یافته علیه مجاهدین آغاز شد؛ بازداشت‌ها، سانسور، محروم‌سازی سیاسی و سرانجام سرکوب خونین ۳۰ خرداد ۶۰. با این حال، پیام آن رژه در تاریخ ماندگار شد؛ مردم ایران جایگزین و بدیلی سازمان‌یافته برای دیکتاتوری دارند.

از ۶۰ تا امروز؛ شعله‌های مقاومت در نسل‌ها

چهار دهه گذشته، شاهد یکی از بی‌رحمانه‌ترین سرکوب‌ها علیه یک جنبش سیاسی در تاریخ معاصر بوده است.اعدام‌های دسته‌جمعی اوایل دهه۶۰، بازداشت‌ها و شکنجه‌های مافوق تصور در زندانهای مخوف دیکتاتوری، قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، ترورهای برون‌مرزی، تخریب قرارگاه‌ها تا محاصره قرارگاه‌های اشرف و لیبرتی و کشتار رزمندگان آزادی، همه با هدف خاموش‌کردن این شعله انجام شد. اما برخلاف تصور رژیم، سازمان مجاهدین خلق نه تنها از میان نرفت، بلکه در هر مرحله بالنده‌تر و ریشه‌دارتر شد.

این پایداری، نتیجه ارزش‌های سازمانی و ایدئولوژیکی بود که از همان روزهای نخست پایه‌گذاری شد: ایمان به آزادی، برابری زن و مرد، و ازخودگذشتگی در راه مردم و برخورداری از یک رهبری ذیصلاح و تشکیلات پولادین. همین ارزش‌ها زمینه را برای تولد نسل جدیدی از مبارزان فراهم کرد که امروز با نام کانون‌های شورشی شناخته می‌شوند.

رژه کانون‌های شورشی در شهریور ۱۴۰۴؛ پژواک همان پیام

روز سه‌شنبه ۱۱ شهریور، صحنه‌ای نو اما آشنا در تاریخ مقاومت ایران رقم خورد. کانون‌های شورشی در تهران و ده‌ها شهر کشور، از زاهدان تا قائمشهر، از یزد تا همدان و از ایرانشهر تا اصفهان، با اقدام هماهنگ و سازمان‌یافته، رژه‌ای نمادین برگزار کردند. این حرکت نشان داد که با وجود سرکوب، دستگیری‌ها و فضای پلیسی، شبکه‌ای زنده و پویا از مبارزان در سراسر کشور فعال است.

این رژه در واقع دنباله همان رژه میلیشیا در سال ۵۹ بود؛ اما با شرایطی نوین. اگر میلیشیا در آن سال‌ها تبلور ارتش مردمی در صحنه علنی بود، امروز کانون‌های شورشی با روش‌های چریکی، غیرمتمرکز و هوشمندانه، بقا و گسترش مقاومت را تضمین می‌کنند.

رژیم که با بحران‌های فزاینده سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کند، این رژه را پیام روشنی از آستانه سرنگونی می‌بیند: نیرویی سازمان‌یافته، پایدار و ریشه‌دار در قلب جامعه حضور دارد که اراده سرنگونی را نمایندگی می‌کند.

آنچه دو رژه را به هم پیوند می‌دهد، تداوم یک آرمان است. در هر دو مقطع، مجاهدین خلق نشان دادند که نه صرفاً یک سازمان سیاسی، بلکه تجسم اراده تاریخی مردم ایران برای آزادی هستند.

میلیشیا در سال ۵۹، آغازگر نمایش قدرت جمعی مردم بود. همین میلیشیا در مرحله تکامل خود به ارتش آزادیبخش ایران منتهی شد که ضربات جانکاهی بر موجودیت رژیم وارد کرد و تنها نیروی مسلحی بود که زهر آتش بس را به حلقوم رژیم ریخت و خمینی را وادار به عقب نشینی کرد. کانون‌های شورشی در ۱۴۰۴، ادامه‌دهنده همان مسیر در شکل نوین و منطبق با شرایط امروزند.

اگر میلیشیا با صف‌آرایی هزاران نفر پیام داد که دیکتاتوری پایدار نخواهد بود، امروز کانون‌های شورشی با شبکه‌ای در سراسر کشور همان پیام را تکرار می‌کنند: رژیم ولایت فقیه رفتنی است.

آستانه سرنگونی

امروز رژیم خمینی و وارثانش در شرایطی بی‌سابقه از بحران و تزلزل قرار دارند. شکاف‌های درونی حاکمیت، خشم فزاینده مردم، و حضور کانون‌های شورشی به‌مثابه موتور محرک قیام، همه نشانه‌هایی هستند از این واقعیت که سرنگونی نزدیک است.

کانون‌های شورشی با رژه شهریور نشان دادند که نه‌تنها سرکوب و شکنجه نتوانسته اراده نسل‌های مبارز را بشکند، بلکه مقاومت ایران بالنده‌تر و قوی‌تر از هر زمان دیگر به پیش می‌رود. این همان پیامی است که در سال ۵۹ با رژه میلیشیا آغاز شد و امروز در ۱۴۰۴ به نقطه اوج خود رسیده است.

بنابراین رژه میلیشیا در سال ۵۹ و رژه کانون‌های شورشی در سال ۱۴۰۴ دو حلقه از یک زنجیر تاریخی‌اند؛ زنجیری که به‌طور پیوسته مقاومت را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده است. امروز همان‌گونه که خمینی در برابر میلیشیا احساس خطر کرد، خامنه‌ای نیز در برابر کانون‌های شورشی لرزان و بی‌پناه است.

از این منظر، رژه اخیر نه یک نمایش ساده، بلکه اعلام حضور یک ارتش آزادی‌بخش نوین در بطن جامعه است؛ ارتشی که راه آزادی را با خون شهیدان، فداکاری زندانیان و ایستادگی نسل‌های پیاپی هموار کرده و اکنون در آستانهی تحقق هدف نهایی، یعنی سرنگونی دیکتاتوری دینی قرار دارد.


🟢 مرگ_بر_خامنه‌ای

🍏# مجاهدین_خلق ایران   #  کانونهای شورشی

🌳 # مریم رجوی   #ایران

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7