۶دهه شیطان سازی علیه مجاهدین، از شاه تا شیخ
هیچ دیکتاتوری امورش را بدون ابزار دروغ و جعل تاریخ و حقایق نمیتواند سپری کند. سرکوب، زندان و اعدام همیشه بازوی آهنین مستبدان بوده، اما آنچه آنان را قادر ساخته تا جنایتهایشان را توجیه کنند و جامعه را در حالت انفعال نگه دارند، چیزی جز شیطان سازی سازمانیافته نبوده است. وقتی سرنیزه نتوانست حقیقت را خاموش کند، دستگاه تبلیغات وارد میدان شد؛ با صدها کتاب، هزاران مقاله، انبوهی از فیلمها و سریالها. هدف روشن بود: تخریب تصویری از یک سازمان انقلابی که با وجود همهٔ قتلعامها، همچنان زنده ماند و شصت سال تمام در برابر شاه و شیخ ایستاد.
پدیدهٔ «شیطان سازی» در علوم سیاسی به فرایندی گفته میشود که طی آن، یک نیروی اجتماعی به شکلی سیستماتیک با برچسبهای اهریمنی معرفی میشود تا مشروعیتش نابود شود. در تاریخ، نازیها یهودیان را «انگل» و « توطئهگر» خواندند تا کشتار میلیونها نفر را توجیه کنند. پینوشه و فرانکو مخالفانشان را «خائن» و «عامل دشمن» نامیدند تا زندان و اعدام آنان را طبیعی جلوه دهند. در ایران معاصر نیز دو دیکتاتوری ــ سلطنت پهلوی و ولایت فقیه ــ همین مسیر را در برابر سازمان مجاهدین خلق طی کردند.
از ساواک تا سپاه: دو دیکتاتوری، یک هدف مشترک
در دهه ۱۳۴۰، ظهور مجاهدین خلق لرزه بر اندام سلطنت پهلوی انداخت. ساواک فهمید که صرفاً با زندان و شکنجه نمیتواند این سازمان ریشهدار را از میان بردارد، بنابراین دست به شیطانسازی زد. برچسبهایی نظیر «خرابکار»، «مارکسیست اسلامی» یا «عامل بیگانه» ابزار تبلیغاتی آنان بود. حتی برخی آخوندهای مرتجع به کمک آمدند و با فتواهای سفارشی، مشروعیت دینی برای این دروغها ساختند. کودتای اپورتونیستهای چپنما در سال ۱۳۵۴ دستاویز جدیدی شد تا ساواک مشروعیت مجاهدین را در افکار عمومی تخریب کند.
اما این پروژه با انقلاب ۱۳۵۷ نیمهتمام ماند و نوبت به خمینی رسید. رژیمی که با شعار آزادی سر برآورد، بهسرعت چهره واقعی خود را نشان داد. ولایت فقیه تحمل هیچ صدایی غیر از خودش را نداشت و مطالبه هر اندازه از آزادی را نفی خود میدید.
مجاهدین که تن به تبعیت نداده بودند، از همان روز نخست «منافق» لقب گرفتند. این برچسب، صرفاً یک توهین نبود؛ در قاموس فقهی رژیم، منافق «مهدورالدم» بود. بر اساس همین منطق، دهه ۶۰ به صحنه کشتار خونین جوانان مجاهد تبدیل شد. اوج آن، قتلعام ۱۳۶۷ بود؛ جنایتی که گزارشگر ویژه سازمان ملل به حق آنرا « جنایت علیه بشریت» و «نسلکشی» نامید.
در این میان، تبلیغات حکومتی دست از کار نکشید. رسانهها، فیلمها، کتابهای درسی و نمایشگاهها همه به خدمت گرفته شدند تا مجاهدین را «فرقهیی خطرناک» معرفی کنند. ادعاهای ساختگی درباره «طلاقهای ایدئولوژیک»، «شستوشوی مغزی» یا «جدایی از خانواده» بارها تکرار شد. حتی نام مجاهدین را با فشار رژیم در لیستهای تروریستی غرب گنجاندند؛ اما مقاومت و کارزارهای حقوقی این سازمان در نهایت تمام آن برچسبها را باطل کرد و دادگاههای اروپا و آمریکا یکی پس از دیگری این لیستگذاریها را لغو کردند.
شیطان سازی؛ ابزار توجیه جنایت و انحراف افکار عمومی
چرا دیکتاتورها اینقدر بر شیطانسازی پافشاری دارند؟ پاسخ روشن است: چون بدون آن، جنایتهایشان عریان و غیرقابل توجیه میماند. خمینی اگر نمیتوانست مجاهدین را «منافق» بنامد، چگونه قتلعام هزاران زندانی سیاسی را توضیح میداد؟ شاه اگر مجاهدین را «خرابکار و مزدور بیگانه» معرفی نمیکرد، چگونه شکنجههای ساواک را توجیه میکرد؟
شیطان سازی چند کارکرد همزمان دارد:
اما در پس همه این نمایشها، حقیقتی روشن باقی ماند: اگر مجاهدین آنگونه که شاه و شیخ میگویند بودند، چرا شصت سال تمام باید میلیاردها تومان خرج تخریبشان شود؟
شکست فریب و دروغ؛ ماندگاری حقیقت در برابر تبلیغات
شصت سال گذشت. دو نظام با دو ایدئولوژی متفاوت اما یک هدف مشترک، در پی نابودی سازمان مجاهدین بودند. صدها فیلم ساختند، هزاران کتاب نوشتند، هزاران نفر را اعدام کردند. اما نتیجه چه شد؟ مجاهدین نهتنها نابود نشدند، بلکه بهعنوان تنها آلترناتیو دموکراتیک سازمانیافته امروز بیش از هر زمان دیگری در صحنه حاضرند.
امروز، وقتی رژیم ولایت فقیه دادگاه نمایشی ۱۰۴ نفر از مجاهدین را برگزار میکند، در واقع اعتراف میکند که پس از دههها کشتار و دروغ، هنوز از این سازمان میترسد. همانگونه که شاه با همه شکنجههای ساواک نتوانست مجاهدین را از تاریخ ایران حذف کند، آخوندها نیز با همه شیطانسازیهایشان شکستخوردهاند.
این نبرد همچنان ادامه دارد، اما توازن بهروشنی به سود حقیقت تغییر کرده است. افکار عمومی جهانی، با گزارشهای سازمان ملل، حکم دادگاههای بینالمللی و کارزارهای حقوق بشری، بیش از پیش نسبت به جنایتهای رژیم آگاه شدهاند. هر فیلم تبلیغاتی جدید، بیش از آنکه مجاهدین را تخریب کند، ماهیت دروغپرداز حکومت را افشا میسازد.
بنابراین آنچه امروز در برابر ماست، نه صرفاً یک جنگ تبلیغاتی، بلکه ادامهٔ همان نبرد تاریخی آزادی علیه استبداد است. شاه با همه تبلیغاتش رفت، شیخ هم با همه شیطانسازیهایش رفتنی است. ماندگار، حقیقتی است که شصت سال تمام با خون شهیدان و ایستادگی هزاران زندانی سیاسی نوشته شد.
شیطان سازی ممکن است حقیقت را برای مدتی پنهان کند، اما هرگز نمیتواند آن را نابود کند. سازمانی که از زیر آوار دو دیکتاتوری سر برآورده و شصت سال مقاومت کرده، خود بهترین سند شکست تمام دستگاههای دروغپردازی است.
🟢 # مرگ_بر_خامنهای
🍏# مجاهدین_خلق ایران # کانونهای شورشی
🌳 # مریم رجوی #ایران
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7