النهار لبنان: لبنان در آزمون مقاومت: خلع سلاح حزبالله و دخالتهای رژیم ایران
لبنان، کشوری که سالهاست درگیر بحرانهای سیاسی، نظامی و اقتصادی است، امروز در برابر پرسشی اساسی قرار دارد: آیا سلاح حزبالله همچنان برای دفاع از خاک لبنان است، یا به ابزاری برای پیشبرد اهداف منطقهای ایران تبدیل شده است؟ در حالی که مردم لبنان از تبعات حملات اسرائیل، که به بهانه حمایت حزبالله از غزه انجام میشود، رنج میبرند، سؤال از مشروعیت "سلاح مقاومت" و نقش مداخلات ایران بیش از پیش مطرح است.
مقاومت یا پروژه منطقهای؟
حزبالله خود را پرچمدار مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل معرفی میکند. اما چرا در برابر حضور نیروهای اسرائیلی در پنج نقطه از جنوب لبنان سکوت کرده است؟ اگر ادعای مقاومت واقعی است، چرا بهجای عملیات مستقیم علیه این نقاط، شاهد فعالیتهایی هستیم که به نظر میرسد در راستای منافع ایران در منطقه، از سوریه تا عراق و یمن، انجام میشود؟ شهروندان لبنانی، که خود را بیدفاع در برابر این درگیریها میبینند، حق دارند بپرسند: اگر هدف دفاع از لبنان است، چرا حزبالله با سلاحهای سادهای مانند کلاشنیکف و آرپیجی به این نقاط حمله نمیکند؟
منابع سیاسی لبنان تأکید میکنند که اظهارات اخیر علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، مبنی بر ادامه حمایت از حزبالله، مداخلهای آشکار در امور لبنان است. این اظهارات در حالی مطرح میشود که ایران با چالشهای داخلی و احتمال بازگشت تحریمهای سازمان ملل از طریق مکانیسم "اسنپبک" مواجه است. با این حال، تهران همچنان از حزبالله بهعنوان اهرمی برای تقویت جایگاه خود در مذاکرات احتمالی با غرب استفاده میکند، امری که لبنان را به میدان رقابت قدرتهای خارجی تبدیل کرده است.
بازگشت به اصل مقاومت
برای بازگرداندن اعتبار به مفهوم مقاومت، حزبالله باید به ریشههای خود در سال ۲۰۰۰، زمانی که جنوب لبنان را آزاد کرد، بازگردد. عملیاتهای ساده و مستقیم علیه نقاط اشغالی میتواند اراده واقعی حزبالله برای دفاع از لبنان را نشان دهد. اما در غیاب چنین اقداماتی، شائبه وابستگی این گروه به دستورات تهران و نقش آن در پروژههای منطقهای نیروی قدس تقویت میشود. مقاومت واقعی، بهجای درگیریهای نمایشی با دوربینهای مرزی اسرائیل، باید بر آزادسازی خاک لبنان متمرکز شود.
دولت لبنان با جدیت بیشتری به دنبال احیای اقتدار خود است. تصمیم ۵ اوت برای انحصار سلاح در دست ارتش لبنان، نشانهای از تغییر فضای سیاسی است. این تصمیم، که با حمایت گسترده داخلی و بینالمللی همراه است، مشروعیت هر نیروی مسلح خارج از دولت را زیر سؤال میبرد. حتی فرانسه، که معمولاً نسبت به حزبالله ملایمتر عمل میکند، در پیشنویس تمدید مأموریت نیروهای بینالمللی در جنوب لبنان، بر انحصار اقتدار دولت تأکید کرده است.
اتحاد بیسابقه در برابر حزبالله
در حال حاضر، تمام سران قوای لبنان، از جمله قوه مجریه، مقننه و قضاییه، بهصورت یکپارچه در برابر حزبالله ایستادهاند و خواستار خلع سلاح این گروه هستند تا سلاح تنها در دست دولت باشد. این اتحاد بیسابقه، نشاندهنده عزم ملی برای بازگرداندن امنیت و ثبات به لبنان است، بهجای اینکه کشور در خدمت اهداف ایران قرار گیرد. اغلب نیروهای سیاسی لبنان نیز در این موضوع موضع یکپارچهای اتخاذ کردهاند. اخیراً، گروهی از این نیروها شکایتی رسمی علیه حزبالله به دادگاه ارائه کردهاند که خود بیانگر ضعف روزافزون این گروه است. این اقدام در تضاد کامل با گذشتهای است که حزبالله با نفوذ خود مانع از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری میشد و عملاً کشور را در حالت تعلیق نگه میداشت.
نقش مداخلات خارجی
نقش قدرتهای خارجی نیز قابلتوجه است. فرستادگان آمریکایی مانند تام براک و مورگان اورتاگوس بخشی از استراتژی عربی و غربی برای کاهش نفوذ ایران در منطقه هستند. حزبالله، با حفظ وضع موجود و ادامه نقض حاکمیت لبنان توسط اسرائیل، به دنبال خرید زمان برای بازسازی ساختار خود است، بهویژه پس از ضربات اخیر اسرائیل به مواضع و فرماندهانش. اما منابع سیاسی معتقدند که این استراتژی موفقیتی در پی نخواهد داشت، بهویژه با توجه به ناتوانی حزبالله در سازماندهی مجدد به دلیل نگرانی از حملات اسرائیل.
آینده لبنان: وحدت یا تفرقه؟
سمیر جعجع، رهبر حزب نیروهای لبنانی، با خوشبینی به آیندهای امیدوار است که در آن دولت بهتدریج اقتدار خود را بازمییابد. اما این مسیر چالشهایی دارد. حزبالله، که با مشکلات داخلی مواجه است، ممکن است به تهدیدهای درگیری داخلی متوسل شود. با این حال، نبود حمایت کافی، احتمال جنگ داخلی را کاهش میدهد. حمایت منطقهای و بینالمللی از دولت لبنان، بهجز ایران که همچنان خارج از این اجماع عمل میکند، نویدبخش توازنی جدید است.
حمایت منطقهای از لبنان
کشورهای منطقه، از جمله اردن و سایر دولتهای عربی، باید از این فرصت استفاده کرده و از دولت و نیروهای سیاسی لبنان حمایت کنند. تجربه لبنان میتواند الگویی برای سایر کشورهایی باشد که تحت نفوذ ایران قرار دارند. این کشورها میتوانند با الگوبرداری از رویکرد یکپارچه لبنان، در مسیر رهایی از مداخلات خارجی و بازگرداندن حاکمیت ملی خود گام بردارند. حمایت منطقهای از لبنان نهتنها به تقویت دولت این کشور کمک میکند، بلکه پیامی روشن به ایران و گروههای نیابتیاش ارسال میکند که دوران استفاده از کشورهای منطقه بهعنوان ابزار ژئوپلیتیک به سر آمده است.
نتیجهگیری
لبنان امروز در آستانه تحولی بزرگ قرار دارد. خلع سلاح حزبالله، نه به معنای تسلیم در برابر دشمن، بلکه گامی برای بازگرداندن اقتدار دولت و پایان مداخلات ایران است. تنها با تمرکز بر منافع ملی، لبنان میتواند از تبدیل شدن به بازیچه قدرتهای خارجی رهایی یابد. اتحاد بیسابقه سران و نیروهای سیاسی لبنان، همراه با حمایت منطقهای و بینالمللی، میتواند این کشور را به سوی آیندهای باثبات و مستقل هدایت کند.
🟢 # مرگ_بر_خامنهای
🍏# مجاهدین_خلق ایران # کانونهای شورشی
🌳 # مریم رجوی #ایران
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7