۱۴۰۴ مهر ۳, پنجشنبه

چرا خامنه‌ای درباره مذاکرات اتمی صریحا راه عقب‌نشینی را بست؟


                                چرا خامنه‌ای درباره مذاکرات اتمی  صریحا راه عقب‌نشینی را بست؟


در روز سه‌شنبه اول دی خامنه‌ای رویکردی را که برخی آن را «ابهام کنترل‌شده» خوانده‌اند کنار گذاشت و این‌بار صریحاً راه عقب‌نشینی و مذاکره را بست. اینکه چه عواملی خامنه‌ای را به اتخاذ این موضع یک‌سویه و قطع‌نامه‌ساز واداشت، نشان می‌دهد که این تصمیم نه حاصل یک تغییر تاکتیکی ساده، بلکه محصول تلاقی فشارهای داخلی، نگرانی از فرسایش مشروعیت و محاسباتی برای حفظ کوتاه‌مدت انسجامِ درونی نظام بوده است-‌محاسباتی که به‌زعم بسیاری، راهبردی خطا و سرآغاز بن‌بستی فرسایشی است.

چه چیز خامنه‌ای را به موضع‌گیری واداشت؟

اولاً، تداوم سیاست «ابهام» دیگر امکان‌پذیر نبود. خامنه‌ای پیش‌تر تلاش می‌کرد بین جناح‌های به‌اصطلاح اصلاح‌طلبِ طرفدار دیپلماسی و جبهه‌ تندرو-پایداری‌چی‌ها نوعی تعادل شکننده برقرار کند؛ سیاستی که به‌عنوان «نه سیخ بسوزد نه کباب» یا «ابهام کنترل‌شده» توصیف شد. اما تحولات میدانی و فرایند تشدید فشارهای خارجی – به‌ویژه فعال شدن مکانیسم «اسنپ‌بک» یا «ماشه» – فضای این توازن را نابود کرد. وقتی بازگشت تحریم‌ها در افق قرار گرفت، ادامه ابهام ناممکن شد زیرا بازارها، نهادهای بین‌المللی و باندهای درون‌حکومتی پیام آشکار «خطر» را دریافتند و به عملگرایی بیشتری نیاز بود تا حداقل ظاهرِ اراده و قدرت حفظ شود.

ثانیاً، فشار دستگاه‌های امنیتی و سپاه پاسداران و جناح‌های تندرو بی تاثیر نبودند. فشار داخلی از سوی سپاه و جناح‌های باصطلاح تندرو» افزایش یافته بود؛ این گروه‌ها هرگونه عقب‌نشینی را به‌عنوان تهدیدی برای بقا و هژمونی خود می‌دیدند. در چنین وضعیتی، خامنه‌ای با دو گزینه مواجه شد: یا از تندروها فاصله بگیرد و ریسک گسست درون حاکمیت را بپذیرد، یا با اعلام موضع‌گیری صریح، جبهه‌ی درونی را یکپارچه کند – او گزینه دوم را انتخاب کرد تا «رهبر تسلیم‌شده» خوانده نشود و باقی‌مانده اعضای سپاه و بسیج را برای خود حفظ کند.

فعال شدن ماشه و بهم ریختن تعادل درونی

سوم، فعال شدن «ماشه» فشار خارجی را به سطحی رساند که تداوم سیاست تعلیق و معامله بخشی از ظرفیت‌ها را ناممکن می‌ساخت. بازگشت تحریم‌ها که تهدیدی اقتصادی-سیاسی مستقیم است، فضایی را ایجاد کرد که هرگونه اخبار از مذاکره می‌توانست به‌عنوان امتیازدهی تعبیر شود و ضمن لطمه‌زدن به موقعیت هژمونیک خامنه‌ای، اهرم‌های فشار آن را کاهش دهد. از منظر خامنه‌ای، پذیرفتن میز مذاکره در این شرایط معادل «قبول دیکته» و «تسلیم در برابر تهدید» بود- تعبیراتی که او خودش به‌کار برد تا هم خودش برای نیروهای داخلی توجیه‌پذیر باشد و هم پیام قاطع به خارج بفرستد.

چهارم، محاسبه روانی و سیاسیِ خامنه ای  این بود که اعلام صریح مسیر «مقاومت» می‌تواند در کوتاه‌مدت انسجام داخلی ایجاد کند. خامنه‌ای احتمالاً در کوتاه‌مدت «چند صباحی» با این توجیه که «مقاومت» هویت ملی را تقویت می‌کند، می‌تواند نیروهای وارفته را دوباره بسیج کند؛ این خوانش می‌گوید: خامنه‌ای می‌پندارد که بستن کامل راه عقب‌نشینی، دست کم به‌طور موقت از فروپاشیِ سریعِ جبهه خودش جلوگیری می‌کند.

یک سویه کردن سیاست خارجی

با این‌حال، پیامدهای این انتخاب بسیار برای خامنه‌ای خطرناک  است. نخست اینکه، «یک‌سویه ‌شدن» سیاست خارجی هزینه‌های بین‌المللی سنگینی در پی خواهد داشت: تشدید تحریم‌ها، تداوم انزوا و احتمال تشدید عملیات پیش‌دستانه یا ضربات محدود به تاسیسات حساس امری دور از ذهن نیست. دوم اینکه، از منظر داخلی، ادامه فشار اقتصادی و اجتماعی (که بازگشت تحریم‌ها تشدیدش می‌کند) محرک خیزش و قیام توده‌های ستم‌دیده خواهد بود؛ یعنی همان چیزی که خامنه‌ای تلاش داشت با ارعاب و انسجام‌سازیِ تصنعی از آن جلوگیری کند. در واقع، تصمیم او به‌جای حل بحران، آن را به یک «بن‌بست فرسایشی» تبدیل می‌کند: نه مسیر توافق باز است، نه اراده برای جنگ تمام‌ عیار. در واقع خامنه‌ای با این موضع‌گیری وارد فاز دیگری از بن‌بست‌ها شد.

از زاویه استراتژیک، این موضعگیری می‌تواند در کوتاه‌مدت «انسجام» محدود و موقتی فراهم کند اما در میان‌مدت و بلندمدت یک «خطای راهبردی بزرگ»  برای او  است. بازگشت تحریم‌ها و تشدید فشارها، ترکیب با احتمال اقدامات نظامی محدود، رژیم را به موقعیتی قرار می‌دهد که نه توان اقتصادیِ لازم برای تداوم عملکرد مطلوب را دارد و نه مشروعیت سیاسی کافی برای سرکوب بدون هزینه بالا.

خلاصه اینکه خامنه‌ای با کنار گذاشتن «ابهام کنترل‌شده» و بستن راه عقب‌نشینی، بر اساس محاسبات داخلی برای حفظ قدرت و پاسخ به فشار تندروها و سپاه، و نیز واکنش به تهدید بازگشت تحریم‌ها، تلاش کرد نمایی از قدرت و ثبات نشان دهد. اما این انتخاب،  به  احتمال بسیار بالایی رژیم را در شیب تند سرنگونی قرار می‌دهد. مسیری که ممکن است به تسریع فرآیند قیام و خیزش عمومی منجر شود. قیامی که این بار به دلیل حضور قدرتمند آلترناتیو و کانون‌های شورشی سازمان‌یافته برای خامنه‌ای یک کابوس هولناک است.


🟢 مرگ_بر_خامنه‌ای

🍏# مجاهدین_خلق ایران   #  کانونهای شورشی

🌳 # مریم رجوی   #ایران

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7