۱۴۰۴ آبان ۵, دوشنبه

جایگاه سه کشور ترکیه - عربستان - اسرائیل ، پس از شکستهای استراتژیک ایران وخروج از منطقه



          جایگاه سه کشور ترکیه - عربستان - اسرائیل ،    پس از  شکستهای استراتژیک  ایران وخروج از منطقه 

جنگ دو ساله به رهبری نتانیاهو تغییرات قابل توجهی در چشم‌انداز ژئوپلیتیکی و توازن قدرت در خاورمیانه ایجاد کرده است. پس از حملات اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل سیاست متفاوتی را اتخاذ کرد - از درگیری صرف با نیروهای نیابتی ایران به تلاش برای حذف آنها. امروز، سه قدرت منطقه‌ای قدرت را در دست دارند که هر کدام حوزه نفوذ و حوزه امنیتی خود را دارند.

اسرائیل در حال تبدیل شدن به یک بازیگر منطقه‌ای است و سیاست قدیمی خود مبنی بر تمرکز صرف بر امنیت خود را کنار گذاشته است. اکنون بیشتر یک قدرت نظامی است تا یک قدرت دیپلماتیک یا سیاسی.

دومین برنده ترکیه است. این در نتیجه خروج ایران، پس از آنکه اسرائیل بیشتر دارایی‌های ایران را نابود کرد و نفوذ منطقه‌ای آن را تضعیف کرد، رخ داد. خلأ ناشی از افول ایران، قدرت‌های جاه‌طلب را به خود جذب کرده است و در اینجا ترکیه از طریق دروازه سوریه وارد عمل می‌شود. اکنون از اهمیت منطقه‌ای بی‌نظیری در یک قرن گذشته برخوردار است - از زمانی که نفوذ خود را در شام و منطقه وسیع‌تر پس از جنگ جهانی اول از دست داد. ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، بارها گفته است که "ترکیه به منطقه بازگشته است" و در واقع این اتفاق افتاده است - اما در شکلی جدید، به عنوان یک قدرت منطقه‌ای مشارکت‌کننده با قدرت اقتصادی و نظامی.

اسرائیل پس از سه جنگ در لبنان، غزه و ایران، به عنوان یک رقیب منطقه‌ای دوباره متولد شده است. این درگیری هنوز تمام نشده است، زیرا ایران و اسرائیل هنوز به تفاهماتی که به اختلاف دیرینه آنها پایان دهد، نرسیده‌اند - و این احتمال رویارویی مجدد را افزایش می‌دهد. ما باید اسرائیل را متفاوت از آنچه قبل از 7 اکتبر می‌دیدیم، ببینیم. اکنون اسرائیل یک بازیگر کلیدی منطقه‌ای است. خود نخست وزیر نتانیاهو گفت که "خاورمیانه جدیدی وجود دارد."

طبق مطالعه‌ای که توسط موسسه تحقیقات سیاست خارجی (FPRI) انجام شده است، در نتیجه ابتکار عمل اسرائیل - یعنی جنگ‌های اخیر آن - که توسط واشنگتن حمایت می‌شود، یک نظم منطقه‌ای جدید با سه ستون در حال ظهور است: اسرائیل، ترکیه و خلیج فارس (عربستان سعودی). این نتیجه طبیعی شکست محور به رهبری ایران و خلأ ایجاد شده پس از سقوط اسد و تضعیف نیروهای نیابتی ایران در لبنان، غزه و عراق است.

ایالات متحده، به نوبه خود، از عراق می‌خواهد که شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران را خلع سلاح کند. تنها گروه باقی‌مانده، شبه‌نظامیان حوثی متحد ایران هستند که ممکن است روزهایشان به شماره افتاده باشد، در حالی که نیروهای محلی یمن پس از حملات اسرائیل که بخش زیادی از منابع مالی و توانایی‌های نظامی آنها را از بین برده است، آماده می‌شوند تا آنها را هدف قرار دهند.

مراکز این سه قدرت منطقه‌ای با قدرت «قبلی» یعنی ایران متفاوت است، زیرا آنها ایدئولوژی‌هایی را که به دنبال صدور آنها هستند، حمل نمی‌کنند و مانند دوران جنگ سرد، توسط قدرت‌های جهانی رقیب - نیروهایی که می‌توانند آنها را به سمت رویارویی سوق دهند - حمایت نمی‌شوند.

ترکیه منافع مشخصی در حوزه امنیتی خود در شمال عراق و سوریه و همچنین منافع سرمایه‌گذاری در خلیج فارس دارد. در همین حال، اسرائیل در حال ترسیم مجدد نقشه مرزهای امنیتی خود است که از سوریه آغاز می‌شود. ادعای بزرگ یا تلمودی اسرائیل یک پروژه سیاسی واقعی نیست، مگر به این معنا که به جذب و سپس الحاق کرانه باختری و غزه ادامه خواهد داد - هدفی که همچنان یک ماموریت دشوار است.

برای تشخیص جاه‌طلبی‌های گسترده‌تر اسرائیل خیلی زود است، زیرا هنوز درگیر تحقق وعده‌هایی است که پس از حملات ۷ اکتبر داده است. من انتظار دارم که بعداً به مشارکت در اتحادهای منطقه‌ای روی آورد، زیرا مدت‌ها یک قطب منزوی بوده است.

با این حال، اگر اسرائیل همچنان به رد ادغام منطقه‌ای که مستلزم پذیرش یک کشور فلسطینی است، ادامه دهد، همانطور که ریاض قبلاً در مذاکرات خود با واشنگتن اعلام کرده بود، در سیاست جدید خود موفق نخواهد شد.

اسرائیل می‌تواند مانند هفتاد سال گذشته در مرزهای خود عقب‌نشینی کند، اما اگر تصمیم بگیرد به عنوان یک بازیگر منطقه‌ای عمل کند، هیچ راه فراری از گنجاندن فلسطینی‌ها در یک پروژه سیاسی نخواهد یافت. حتی با پیروزی‌های گسترده و به رسمیت شناخته شدن توسط هر کشور در منطقه، اسرائیل می‌داند که این امر امنیت و ثبات پایدار را به ارمغان نخواهد آورد. تنها یک راه حل سیاسی برای فلسطینی‌ها می‌تواند این کار را انجام دهد - واقعیتی که وقایع طی دهه‌ها آن را ثابت کرده است. از نظر نظامی، اسرائیل همچنان به عنوان ناظر منافع و سیاست‌های ایالات متحده به آن خدمت خواهد کرد. حمایتی که واشنگتن به اشکال مختلف از اسرائیل به عمل آورده است - که طی دو سال جنگ بالغ بر ۲۷ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود - اگرچه زیاد است، اما در مقایسه با هزینه ۱ تریلیون دلاری حمله و جنگ عراق، قابل توجه نیست.

ایالات متحده معتقد است که اسرائیل نیرویی است که ارزش هر دلاری را که برای آن خرج شده است، دارد: اسرائیل ایران، حزب‌الله، حماس، اسد و حوثی‌ها - همه گروه‌های مسلح دشمن واشنگتن و متحدانش - را در هم کوبیده است. با این حال، تبدیل این پیروزی‌ها به دستاوردهای سیاسی بدون پرداختن به مسائل حل نشده آسان نخواهد بود.


عبدالرحمن راشد : الشرق الأوسط


🟢 مرگ_بر_خامنه‌ای

🍏# مجاهدین_خلق ایران   #  کانونهای شورشی

🌳 # مریم رجوی   #ایران

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7