۱۴۰۴ آذر ۱۵, شنبه

دانشگاه؛ آوردگاه آزادی و میدان تولید آگاهی انتقادی وجرقه ای برای رهایی جامعه - چگونه می‌توان دانشگاه را از چنگال اسارت استبداد رها کرد؟



 دانشگاه؛ آوردگاه آزادی و میدان تولید آگاهی انتقادی وجرقه ای برای رهایی جامعه - چگونه می‌توان دانشگاه را از چنگال اسارت استبداد رها کرد؟ 


میگویند هر بهاری در دل زمستانی طولانی زاده می‌شود؛ و دانشگاه ایران نیز همین نهال میان سرمای استبداد است. پرسش اصلی این است که ــ چگونه می‌توان دانشگاه را از چنگال اسارت استبداد رها کرد؟ . این تنها یک بحث نظری نیست؛ مسئله‌ای وجودی است برای نسلی که داغ سرکوب، حذف و تهاجم را هر روز بر جان و اندیشه خود حس می‌کند.

دانشگاه در ایران همیشه بیش از یک نهاد آموزشی بوده؛ میدانی عمومی، مولد آگاهی انتقادی و نقطه تلاقی دانش و آزادی. از این منظر، رهایی دانشگاه از سلطه سیاسی نه یک مطالبه صنفی، بلکه شرط ضروری رهایی جامعه است.

رهایی دانشگاه از استبداد در گام نخست نیازمند فهم این واقعیت است که چرا دانشگاه چنین نقشی یگانه در تاریخ معاصر ایفا کرده است.

دانشگاه؛ آوردگاه آزادی و میدان تولید آگاهی انتقادی

دانشگاه در ذات خود بر پرسشگری، گفت‌وگو و استقلال اندیشه بنا شده است. جایی که عقلانیت ارتباطی با قدرت سیاسی وارد چالش می‌شود. از همین‌جاست که استبداد، همواره دانشگاه را نه یک فضای آموزشی، بلکه خطری برای بازتولید سلطه می‌بیند.

در تاریخ ایران، دانشجو نه صرفاً «فاعل معرفت» بلکه کنشگری اجتماعی ـ سیاسی بوده است. کسی که از دل جامعه برمی‌خیزد و آگاهی رهایی‌بخش را سامان می‌دهد. دانشجو در ایران دقیقاً چنین نقشی داشته: پیونددهنده آگاهی انتقادی با انرژی تغییر.

درک این ماهیت، شرط نخست پاسخ به پرسش مقاله است: رهایی دانشگاه از استبداد تنها زمانی ممکن است که این ظرفیت انتقادی حفظ، تقویت و سازمان‌دهی شود.

دانشگاه و قیام ۱۴۰۱؛ لحظه گسست با اقتدار

قیام ۱۴۰۱ نقطه اوج کنشگری دانشگاهی بود. از ترک کلاس‌ها تا مقاومت در برابر یورش نیروهای امنیتی، از ساخت هنر اعتراضی تا شعارهای سراسری؛ دانشگاه بدل به موتور مقاومت ملی شد.

وقتی نهادهای تولید آگاهی وارد میدان می‌شوند، جنبش اجتماعی به مرحله برگشت‌ناپذیر می‌رسد. همین امر بود که دستگاه سرکوب را به واکنش‌های هراس‌آلود واداشت.

در اسناد داخلی نهادهای سرکوب نیز این درماندگی ثبت شد. یکی از گزارش‌های تحلیلی حکومتی اعتراف می‌کند که نسل جدید دانشجویان «نه غیرت و نه تعصب دینی نسبت به جایگاه ولایت فقیه» دارد و «توهین به رهبر» در دانشگاه‌ها عادی شده است. این اعتراف از منظر نظری همان «خودآگاهی رهایی‌بخش» است . لحظه‌ای که نسل جوان مشروعیت قدرت را نفی می‌کند و جرأت مخالفت را به فضیلت بدل می‌سازد.

به همین دلیل است که دستگاه سرکوب، دانشگاه را خط مقدم تهدید می‌بیند.

حمله سازمان‌یافته به دانشگاه؛ از حذف استاد تا کنترل فضای عمومی

در سه سال گذشته، رژیمبا یورش به دانشگاه‌ها، بازداشت دانشجویان، تشکیل پرونده‌های انضباطی، حذف استادان مستقل و تزریق نیروهای همسو تلاش کرده فضای دانشگاهی را خنثی کند.

اما تجربه نشان داد که حمله گسترده حکومت نتوانست دانشگاه را خاموش کند. با وجود فشارهای امنیتی، دانشگاه همچنان فضای زنده مقاومت معرفتی است. دانشجویان حتی تحت شدیدترین محدودیت‌ها، راه‌های تازه‌ای برای بیان اعتراض پیدا می‌کنند.

این پویایی همان نقطه‌ای است که رهایی دانشگاه از استبداد می‌تواند از آن آغاز شود.

۱۶ آذر؛ سنت مبارزه و امکان بازیابی قدرت دانشگاه

روز دانشجو نه یک مناسبت تاریخی، بلکه نقطه اتصال نسل‌هاست. از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ تا قیام ۱۴۰۱، دانشگاه بارها مشعل مقاومت را زمین نگذاشته است. نامه دانشجویان زندانی علی یونسی و امیرحسین مرادی نیز همین حقیقت را از درون زندان یادآوری می‌کند: استبداد جغرافیایی از زندان تا کشور گسترش یافته، اما دانشگاه همچنان قلب تپنده مبارزه است.

علی یونسی می‌نویسد: «ننگ بر اینکه فراموش کنیم آنچه از ما سلب شده آزادی تعیین سرنوشت است.» این جمله، معنای واقعی دانشگاه آزاد را روشن می‌کند: دانشگاه زمانی رهاست که دانشجویان آن خود را آزاد و مسئول بدانند.

چگونه می‌توان دانشگاه را رها کرد؟

۱ بازسازی استقلال آکادمیک

استقلال دانشگاه از دولت نخستین گام رهایی است. بدون استقلال مالی، اداری و محتوایی، دانشگاه همیشه در معرض نفوذ سیاسی خواهد بود. تقویت ساختارهای انتخابی در مدیریت دانشگاه، شفافیت بودجه و حذف نهادهای امنیتی از محیط آکادمیک شرط نخست آزادی است.

۲ تقویت تشکل‌های مستقل دانشجویی

استبداد از سازمان‌یابی می‌ترسد. تشکل‌های مستقل ــ نه تشکل‌های وابسته به نهادهای حکومتی ــ می‌توانند دانشگاه را به میدان گفت‌وگو و مشارکت تبدیل کنند. هرقدر تشکل‌ها قوی‌تر باشند، سرکوب دشوارتر است.

۳ اتحاد دانشجو، استاد و جامعه

دانشگاه زمانی قدرت می‌آفریند که در دل جامعه تنیده باشد. پیوند دانشگاه با کانون‌های مدنی، جنبش‌های اجتماعی و شبکه‌های آگاهی‌بخش، بستر رهایی را فراهم می‌کند. جامعه‌ای که دانشگاه را تنها نگذارد، دانشگاهی شکست‌ناپذیر خواهد داشت.

۴ روایت مقاومت

دانشگاه زمانی قدرت واقعی خود را  باز می‌یابد که تولید روایت‌های مستقل، طرح پرسش‌های ریشه‌ای، و نقد علمی ساختار قدرت انجام دهد. دانشگاه باید سازنده و تولید کننده روایت مقاومت باشد و با آن زنگار استبداد را از خود دور سازد.

۵ احیای سنت مبارزاتی و حافظه تاریخی

دانشگاهی که تاریخ خود را بشناسد، راه آینده را روشن‌تر می‌بیند. یادآوری ۱۶ آذر، قیام ۱۴۰۱ و نام دانشجویان جان‌باخته، ریشه مبارزه را زنده نگه می‌دارد. دانشگاه ایران نباید فراموش کند که بار اصلی مبارزه با استبداد مذهبی در ایران طی ۴ دهه گذشته بر دوش دانشجویان و یا فارغ‌التحصیلان دانشگاه بوده است.

دانشگاه جرقه‌ای برای رهایی جامعه

رهایی دانشگاه از استبداد یک پروژه سیاسی بزرگ نیست؛ نتیجه هم‌افزایی هزاران کنش کوچک است: پرسیدن، نوشتن، همبستگی، مقاومت مدنی و مبارزه برای حقیقت.

دانشگاه زمانی آزاد می‌شود که دانشجو بداند آزادی‌اش نه امتیاز، بلکه حق اوست. و زمانی این حق تحقق می‌یابد که دانشگاه دوباره همان آوردگاه آزادی شود؛ جایی که آگاهی به کنش تبدیل می‌شود و کنش، به رهایی.رهایی دانشگاه از چنگال استبداد یعنی رهایی جامعه از چرخه سکوت.
و این مسیر، همان‌گونه که نامه‌های زندانیان سیاسی یادآوری می‌کند، از دل مبارزه می‌گذرد؛ مبارزه‌ای که هنوز زنده است.بنابراین در آستانه روز دانشجو باید براین واقعیت انگشت گذاشت که دانشجو و دانشگاه پیشتاز رهاندن جامعه از سلطه استبداد هستند و لازمه این کار آن است که دانشگاه خود را از چنگال استبداد برهاند.


🟢 مرگ_بر_خامنه‌ای

🍏# مجاهدین_خلق ایران   #  کانونهای شورشی

🌳 # مریم رجوی   #ایران

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7