۱۴۰۴ آذر ۲۶, چهارشنبه

ترس از انقلاب گرسنگان در اردوی باند اصلاح‌طلبان حکومتی




                                     ترس از انقلاب گرسنگان در اردوی باند  اصلاح‌طلبان حکومتی


تأمین مواد غذایی چالش نزدیک نظام ولایت فقیه

انقلاب و خیزش گرسنگان اکنون به ترس مشترک باندهای حکومتی تبدیل شده است.یادداشت اخیر حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، که در روزنامه سازندگی منتشر شده، یکی از صریح‌ترین و بی‌پرده‌ترین اعترافات یک چهره شاخص اصلاح‌طلب حکومتی به وضعیت بحرانی رژیم حاکم  است. مرعشی در این یادداشت، بدون استفاده از زبان تعارف‌آمیز مرسوم، از «بحران غذا»، «ناتوانی دولت»، «بن‌بست اقتصادی» و حتی احتمال به خیابان آمدن مردم گرسنه سخن می‌گوید؛ گزاره‌هایی که بیش از آن‌که هشدار باشند، اعلام خطر نزدیک برای کل ساختار حاکمیت‌اند.

وی در ابتدای مقاله خود به‌صراحت می‌نویسد:

«برای نخستین‌بار است که در اقتصاد ایران، تأمین ارز برای کالاهای اساسی به یک بحران جدی تبدیل شده است.»

این جمله به‌تنهایی نشان می‌دهد که مسئله از سطح تورم، رکود یا ناترازی‌های بودجه‌ای عبور کرده و به سطح «امنیت معیشتی» رسیده است.

او در ادامه می‌نویسد:«دولت ناگزیر شده کالاهای اساسی را با دلار ۱۲۵ هزار تومانی وارد کند تا حداقل کالا در بازار موجود باشد، هرچند با قیمت بالا.»

اقتصاد ازکارافتاده و شکست اصلاحات درون‌ساختاری

مرعشی تلاش می‌کند بحران را در قالب آمار و تحلیل کارشناسی توضیح دهد. او تصریح می‌کند:

«اقتصاد ایران سال‌هاست از مرحله ابرچالش‌ها عبور کرده و وارد وضعیتی شده که اصلاحات تاکتیکی و سطحی دیگر قادر به حل مشکلات نیست.»

البته مرعشی به این ترتیب در واقع زیراب  کل پروژه اصلاح‌طلبی در چارچوب این نظام را می زند. اصلاح‌طلبانی که دو دهه مدعی بودند با «مدیریت بهتر»، «تعامل خارجی» و «اصلاحات تدریجی» می‌توان کشور را نجات داد، اکنون به زبان یکی از تئوریسین‌هایشان اعلام می‌کنند که این نسخه‌ها دیگر کارایی ندارد.

مرعشی به آمارهای نگران‌کننده‌ای اشاره می‌کند: رشد اقتصادی نزدیک به صفر در دو دهه گذشته، کاهش شدید تشکیل سرمایه، و جهش تورم به بالای ۵۰ درصد. او می‌نویسد:

«با چنین اعداد و ارقامی، هیچ تغییر بودجه‌ای، جابه‌جایی ردیف‌های هزینه‌ای یا حذف هیچ آیتم بودجه‌ای قادر به حل مشکلات ایران نیست.»

این جمله، اعتراف به بن‌بست کامل مدیریت اقتصادی در چارچوب موجود است؛ چارچوبی که اصلاح‌طلبان نیز جزئی از آن بوده‌اند.

بحران سیاسی، نه صرفاً اقتصادی

نکته مهم در یادداشت مرعشی آن است که او بحران را صرفاً اقتصادی نمی‌بیند، بلکه آن را مستقیماً به حوزه سیاست و امنیت پیوند می‌زند. او با اشاره به تغییر شرایط منطقه‌ای می‌نویسد:

«در حوزه مقاومت نیز شرایط تغییر کرده است… آن نقش و آن ارتباطات دیگر وجود ندارد.»

او با اشاره به حذف مهره‌های کلیدی و تضعیف موقعیت منطقه‌ای، تلویحاً می‌پذیرد که یکی از ستون‌های اصلی بقای رژیم یعنی تروریسم و جنگ افروزی دچار فرسایش جدی شده است. این اعتراف زمانی معنادارتر می‌شود که مرعشی بلافاصله نتیجه می‌گیرد:

«کشور نیازمند یک تغییر راهبرد سیاسی است و حتماً این امکان فراهم می‌شود تا زمینه یک تعامل جدید به‌وجود بیاید.»

به‌عبارت دیگر، اصلاح‌طلبان حکومتی اکنون نه از سر باور به تغییر، بلکه از سر ترس از فروپاشی اجتماعی، به‌دنبال «تعامل جدید» هستند.

هراس واقعی از انقلاب مردم گرسنه

صریح‌ترین و در عین حال جدی‌ترین بخش یادداشت مرعشی، آنجاست که می‌نویسد:

«به‌طور قاطع عرض می‌کنم؛ به تشخیص من، کاری که نتانیاهو با جنگ و فشار سیاسی نتوانست علیه جمهوری اسلامی انجام دهد، «بحران غذا» می‌تواند انجام دهد. بحران تأمین موادغذایی که اکنون در چند قدمی کشور قرار گرفته، این پتانسیل را دارد که مردم گرسنه را به خیابان‌ها بکشاند. این خطر جدی و بسیار نزدیک است و هیچ تعارفی با آن نمی‌توان داشت و باید به‌صورت جدی به آن پرداخته شود. از این‌رو؛ یا رهبری باید مداخله کنند و یا رئیس‌جمهور باید از چارچوب‌های موجود فراتر رفته و با تکیه بر واقعیت‌های عینی کشور، تصمیمات اساسی بگیرد»

بنابراین از نظر مرعشی خطر انقلاب گرسنگان نزدیک و جدی است. او و البته همپالگی‌های اصلاح‌طلبش نه از موضع دلسوزی برای مردم بلکه برای نجات دیکتاتوری ولایت فقیه راه حل فوری و اضطراری می دهند.

یادمان نرفته است که چندی پیش عباس عبدی دیگر چهره  اصلاح طلبان حکومتی نیز در اظهار نظر مشابهی گفته بود که اگر با همین روش پیش برویم به نظر من بعید است به ۱۴۰۵ برسیم یا از آن عبور کنیم.

نسخه‌های اضطراری؛ درمان یا مسکن؟

از همین رو مرعشی برای خروج از بحران، پیشنهادهایی ارائه می‌دهد: تشکیل شورای بالادست دولت با حکم رهبری، تمرکز شدید تصمیم‌گیری، و بازآرایی ساختار اجرایی. اما این پیشنهادها بیش از آن‌که راه‌حل باشند، نشان‌دهنده استیصال‌اند. او حتی به‌صراحت می‌گوید:

«یا رهبری باید مداخله کنند و یا رئیس‌جمهور باید از چارچوب‌های موجود فراتر برود.»

این یعنی اعتراف به ناکارآمدی کامل سازوکارهای رسمی. وقتی قانون، دولت و مجلس قادر به تصمیم‌گیری نیستند، پیشنهاد «وضعیت اضطراری» در واقع پذیرش پایان وضعیت عادی است.

اعتراف دیرهنگام به بن‌بست

یادداشت حسین مرعشی را باید نه یک هشدار دلسوزانه، بلکه یک اعتراف سیاسی دانست؛ اعتراف به این‌که رژیم ایران در حوزه اقتصاد، سیاست منطقه‌ای و مدیریت داخلی به بن‌بست رسیده و اصلاح‌طلبان حکومتی نیز دیگر توهمی درباره امکان اصلاح تدریجی ندارند.

ترس از «انقلاب گرسنگان» ترسی واقعی است، به این دلیل که ساختار حاکم، حداقل‌های زندگی را نیز دیگر نمی‌تواند تأمین کند. این‌جا دیگر بحث جناح، انتخابات یا اصلاحات نیست؛ بحث نان، بقا و کرامت انسانی است.

هشدار این چهره حکومتی در واقع این پیام را دارد: اگر بحران غذا مهار نشود، نه «تعامل جدید» کارساز خواهد بود و نه «شورای اضطراری». زیرا جامعه‌ای که به خیابان بیاید چون گرسنه است، با نسخه‌های از بالا آرام نخواهد شد.

اظهارات مرعشی و احساس ترس فوری از انقلاب گرسنگان البته در یک خلاء شکل نگرفته است. او در کنار جامعه انفجاری ایران و مردم بجان آمده نقش یک مقاومت سازمان‌یافته و کانون‌های شورشی را می بیند که چگونه در حال اعتلا و گسترش است. او به عنوان یک چهره کهنه‌کار سیاسی می‌داند که وقتی نارضایتی انباشته اجتماعی توسط یک مقاومت سازمان‌یافته سمت و سو داده شود، یک تهدید فوری و غیرقابل مهار برای دیکتاتوری ایجاد خواهد کرد. پس ترس از انقلاب گرسنگان یک هراس واقعی است.


🟢 مرگ_بر_خامنه‌ای

🍏# مجاهدین_خلق ایران   #  کانونهای شورشی

🌳 # مریم رجوی   #ایران

🌻 پیوند این بلاک  با  توئیتر BaharIran@ 7