نگاهي به كاركردهاي پديده “خائن وخيانت“
آشنايي با برخي هنرمندان كه دردستگاه فاشيسم هيتلري به همكاري با اوكشيده شدند
دراين بحث، به كاركردهاي عناصري كه هنر خود را درخدمت به فاشيسم هيتلري درآوردند وبه مردم وآزاديخواهان پشت كردند مي پردازيم ،اين نمونه ها به نقل از كتاب سلطه فاشيسم و آزمايش هنر وهنرمند – ترجمه وتدوين : م. مشيري مي باشد.
هنرمنداني كه تحت عناوين و بهانههاي مختلف هركدام در استحكام پايههاي فاشيسم نقشي را ايفا كردند.
هاينريش گورگه ، هنرپيشه
زندگي گورگه مملو از نكات پندآموز است، بعداز كس موفقيتهايي درآلمان ، او درسال 1931 برا ي كسب شهرت جهاني به هاليورد رفت، او از نظر تفكرات سياسي چپ محسوب مي شد، و نزديك به محافل كمونيستي درآلمان بود. او درفيلمهايي شركت مي كرد كه درآنها جنگ طبقاتي بين استثمارگران و استثمارشوندگان به نحوي به نمايش گذاشته مي شد. با به قدرت رسيدن هيتلر او يك باره تغيير كاراكتر داد و به يك نازي دو آتشه تبديل شد، البته نازيها دستمزد مناسب وموقعيت هاي زيادي را برايش فراهم نمودند، او دربسياري از سخنراني هاي خود از هيتلر يعني كسي كه چندسال قبلش دشمنش محسوب مي شد، تعريف وتمجيد فراوان مي كرد، درفيلمي او نقش يك كمونيست را بازي كرد كه از عقايدش ابراز برائت كرده وبه صفوف نازيها پيوسته است، دراين نقش او به نحو مشمئز كننده اي جريان روشنفكري را لجن مال كرد. گورگه چنان شيدا از پيشوا داد سخن مي داد كه به سرعت اطمينان گوبلز را جلب نمود. از اين پس او دربسياري از فيلمهايي كه ساخته مي شد نقش اول را داشت، و دراين فيلم ها از اهداف نازيها تعريف وتمجيد مي كرد، با شكست هيتلر درجنگ وسقوط رايش سوم او به اتهام همكاري موثر با فاشيسم دستگير وزنداني شد ودرسال 1946 درحين زندان بودن طي يك عمل جراحي درگذشت.
لني ريفنشتال
ستارهيي كه با سقوط هيلتر خاموش شد.
وي دربرلين متولد شد، كارهنري را با رقص شروع كرد وسپس وارد دنياي سينما شد، شكوفايي او تا بدانجا پيش رفت كه به حق مي توان او را يكي ازبهترين كارگردانان صنعت فيلمسازي ودر دهه هاي اول قرن بيستم دانست. فيلم هاي وي موفقيتهايي كسب كرد، فيلم نور آبي او جايزه ونديگ را برد وهمين فيلم مورد پسند هيتلرقرار گرفت. درسال 1933 هيتلر به قدرت رسيد، لني با او دوستي نزديكي داشت، هيتلر به او ماموريت داد تا فيلم تبلغياتي “پيروزي اراده “ را دربرابر تبليغ حزب كارگران سوسياليست ملي (حزب هيتلر) بسازد. از آن پس فيلمهاي تبليغاتي نازيها را او كارگرداني كرد وتمامي هنر خود را درخدمت اهداف هيتلر قرار داد. تا حدي كه گفته مي شد كه وي يكي از كارشناسان براي آرايش صحنه رژه هاي نازيها بوده است. اين رابطه به قدري قوي بود كه برخي نظير تيمو زاكمان دركتاب ريفنشتال، او را بزرگترين سلاح هيتلر ناميدند. او درفيلم “پيروزي اراده“ يكسره كار بزرگ نمايي نازيها را دردستور كار خود قرارداده بود. اين فيلم يكي از بهترين فيلمهاي آن روزگار از نظرفني و تكنيك فيلمبرداري محسوب مي شد كه آن چنان روي بيننده تاثيرمي گذاشت، كه به حق آن را يكي از مهمترين عوامل جذب نيرو توسط حزب هيتلر ناميدند. درفيلم هاي لني ضديت كور با يهوديان وستايش نژاد آريا و حكومت هيتلر به وضوح ديده مي شد. براي ساختن فيلم “سرزمين پست“ او 60تن از زندانيان اردوگاههاي مرگ نازيها را به خدمت گرفت، و اين كار غيرانساني را براي طبيعي نشان دادن سكانسهاي فيلم دردادگاهي كه او را بعداز سقوط هيتلر محاكمه مي كرد توجيه نمود. لني ريفنشتال درسال 1948 و 1949 دوبار به جرم ساختن فيلمهاي تبليغاتي براي نازيها محاكمه شد. نام او پس از افشاي چهره مخوف دستگاه جنايات هيتلر همه جابه عنوان هنرمندي كه خود را درخدمت ديكتاتوري و جنايت قرار داده بود مطرح شد، او دردادگاه گفت هرچيزي را كه ديده است فيلمبرداري كرده است! ولي درمقابل اين سوال كه چرا درمورد جناياتي كه شاهد بوده سكوت كرده پاسخي نداشت.
ازآن پس فيلمهاي او هيچگاه مورد استقبال قرار نگرفت، و به هنرش اعتنايي نشد، وي آن چنان رانده شد كه به ناچار كار فيلمسازي را رها كرد وعكاس حرفه اي شد، و لي درآن رشته هم به هيچ محفل هنري راه پيدا نكرد. عاقبت لني ريفنشتال طرد شده وتنها درسال 2003 درشهر پوكينگ درگذشت، درمراسم تدفين او به جز چندتن ازنزديكانش كسي حضور نداشت.
ماريا روك( هنرپيشه ، خواننده )
موفقيت هنري ماريا روك با قدرت يابي هيتلر همزمان بود، او راه ترقي را درخدمت به فاشيسم هيتلري يافت. روك دربين سالهاي 1936تا 1940 بيشترين فيلمها را بازي كرد، دستگاه تبليغات گوبلز او را به عنوان يكي از سمبلهاي زنان آلماني عرضه مي كرد، او با خواندن ورقصيدن باعث مي شد كه حتي ساعتي هم كه شده مردم از مشكلاتشان غافل شوند ودردنياي تخيلات آلمان بزرگ غرق شوند، او در تبليغ براي فاشيسم چنان فعال بود كه بعداز پايان جنگ جهاني به اتهام جاسوس گشتاپو دستگير وزنداني شد، و نمايش فيلمهايي كه او درآنها نقش بازي كرده بود، درآلمان ممنوع اعلام شد، سالها بعد او باز به كار هنري بازگشت، اما سايه دوران سياه همكاري او با حكومت هيتلر تا آخر عمرش براو سنگيني كرد.
هانتس روهمان، هنرپيشه
روهمان يكي از محبوبترين هنرپيشنههاي مرد آلمان درتاريخ اين كشور بود، اما 12سال بودن در زير سايه ديكتاتور و بخصوص در سالهاي جنگ جهاني و تبليغ جنگ براي پيشبرد اهداف جنايتكارانه هيتلر اين محبوبيت را خدشهدار كرد.
روهمان درسال 1902 درشهر اسن متولد شددرسال 1925 اولين كارهنري اش را با موفقيت انجام داد، همبازي شدن با مارلين ديتريش برايش شهرت بيشتري آورد. با به قدرت رسيدن هيتلر او اعلام كرد كه اصولا كاري به سياست ندارد، و فقط درچارچوب كارهنري فعاليت خواهد كرد، اما اين خواب وخايلي بيش نبود، و چند سال بعد براي حفظ موقعيت خود درآلمان به دستور گوبلز همسريهودي خود را طلاق داد. با آغاز جنگ جهاني دوم او به خدمت ارتش احضار شد، كارش درارتش تهيه فيلم هايي بود كه درآنها جنگ هيتلر توجيه مي شد.
او درنقش سربازشجاع ووطن پرست آلماني كه بردشمنان غلبه ميكرد ظاهرميشد.
يا درنقشهاي ديگرسياستهاي جنگ طلبانه هيتلر را توجيه مي كرد. گوبلز دراين زمان حداكثراستفاده را از صنعت فيلم سازي براي اغفال اذهان آلمانيها بكار مي برد. درزماني كه انسانهاي بيگناه درآتش سوزانده ميشدند وبدبختي و نكبت جنگ دنيا را فراگرفته بود بسياري از مردم آلمان تصور مي كردند كه هيلتر يك پيشواي انسان دوست است وبراي نجات نوع بشر مجبور به جنگ تحميل شده به او شده است. اين ذهنيت دروهله اول توسط هنرمندان خود فروخته ساخته مي شد. با يان وجود چون او آگاهي نظراتي ارائه مي داد كه به مزاج گوبلز جور درنميآمد، دچار مشكل ميشد، يكي از فيلمهايش را گوبلز به علت اين كه به قدركافي درآن از نازيها تمجيد نشده بود را ممنوع نمايش اعلام كرد. و روهمان مجبور شد براي دريافت اجازه از خود هيتلر درخواست نمايد وهيتلر با اين كار موافقت كرد. البته بعداز پايان جنگ ابتدا فعاليت هنري او ممنوع اعلام شد ولي بعداز اتهام همكاري موثر با نازيها تبرئه شدو اجازه كار گرفت، ولي هيچ گاه نتوانست از زيرسايه كارهاي هنري اش! درزمان هيتلر خارج شود.
گوستأو گروندگنز هنرپيشه و كارگردان
سالهاي 1920 تا 1928 اوج كارهنري گروندگنز محسوب ميشد، اوطي اين سالها درتعداد زيادي فيلم بازي كرد، با اين وجود شهرتش درحد كشور آلمان و اتريش باقي ماند، او چندسالي دامادتوماس مان نويسنده بزرگ آرمان بود. درسال 1928 كار كارگرداني فيلم را شروع كرد، تا روي كارآمدن هيتلر درسال 1932 تعداد زيادي فيلم را كارگرداني نمود. درسال 1932 نقش مپيستو كه كارآكتري از كتاب فاوست گوته بود را بازي نمود دراين سالها مورد حمايت فاشيستها قرارگرفت، و بعدازاينكه هيتلر به قدرت رسيد بنابه خواست شخص گوبلز بعد ازاينكه كارگردان آزاده لانگ پيشنهاد گوبلز را براي همكاري با حكومت هيتلر نپذيرفت، اوبه سمت مدير فعاليتهاي هنري تئاتر پروس برگزيده شد، او سعي داشت نقش كسي كه دردستگاه هيتلر هنوز كامل حل نشده را بازي كند، و براي همين اين كارآكتر ،از او فردي دورو ساخته بود. توماس مان درسال 1936 كتابي را تحت نام “مپستو، ماجراي يك موفقعيت شغلي“ را با الهام از زندگي گروندگنز نوشت، دراين فيلم كه به زندگي ونقش هنرمندان رايش سوم پرداخته است، او گروندگنز را فردي دو رو اپورتونيست توصيف كرده وبه همه هنرمندان دوران حكومت هيتلري سخت تازيده است. بعد از سقوط هيتلر دستگير و چند ماه به اتهام همكاري با حكومت هيتلر به زندان افتاد.
هاينريش هوفمن
مي گويند هنرعكاسي درخون هوفمن بود، او درآلمان يكي از بهترين عكاسهاي زمان خودش محسوب مي شد، تمايلات ملي گرايانه او باعث مي شد كه دراكثر گردهماييهاي مربوط به ملي گرايان شركت داشته باشد، و از آنها جهت تبليغات عكس بگيرد. هاينريش هوفمن بعداز پايان جنگ جهاني اول جاي خود را دركنار آدلف هيتلر يافت واولين پوستر تبليغاتي از هيتلر توسط او تهيه شد.
دربين سالهاي 1929 تا 1932 او يكسره كارش تهيه عكسهاي تبليغاتي براي حزب بود واز اين طريق ثروت سرشاري نيز بدست آورد. براي انتخابات سال1932 درآلمان كتابي تحت عنوان «هيتلر، آن طور كه كسي او را نمي شناسد»از هيتلر تعريف وتمجيد نموده و او را يك شهروند صلح طلب و هنردوست معرفي كرد، اين كتاب توسط حزب به طور گسترده توزيع شد. او از طرف شخص هيتلر ماموريت يافت كه براي مجموعه آثار هنري آلمان، قطعات هنري جمع آوري كند به او عنوان پروفسور داده شد. او به عضويت كميته بررسي آثار هنري ضبط شده درآمده بود، و نقش اصلي را در ربودن آثار هنري ديگركشورها داشت،درپايان كار هيتلر هاينريس هوفمن به ايالت بايرگريخت و لي به زودي توسط قواي امريكايي دستگير شد وبه زندان رفت، اويكي از كساني بود كه دردادگاه نورنبرگ محاكمه و محكوم شد.