چند روز پيش از طريق يكي از دوستان مطلع شدم جيره خواران وزارت اطلاعات درپاريس مطلبي را درسايت خود درج كردند و نام اين جانب نيزدر آن برده شده است.
جهت اطلاع خوانندگان عزيز،نكتهاي كه بخاطر آن دست به قلم بردم، نه تنها به منظور جوابيه به اين اراذل و اوباش (از قبيل مسعود شيطان بنده، محمود سپاهي و غفور فتاحيان، محمد رزاقي و همايون كهزادي و....) بلكه همچنين جهت اذعان به حقيقي است كه لازم دانستم براي آرامش وجدان خودم آنرا بطور مختصر بيان كنم.حقيقتا دراين سالها كه با گوشههايي از مقاومت از نزديك برخورد داشتم از اين مطالب و مزخرفات عليه سازمان و مقاومت ايران كم نشنيده و كم نديده بودم.
اما واقعيت اين مبارزه چيست؟
اين مزدوران و عافيت طلبان، دراين ساليان براي توضيح وادادگي خود و گرفتن دستمزد از قبل خونها و رنج و شكنج مجاهدين، فقط حرفهاي اطلاعات آخوندها را نشخوار كرده اند. طي اين سالها نشان داده شده است كه آنها يك هدف بيشتر ندارند ، آنهم نابودي همه مجاهدين وهوادارانشان بوده است كه البته اين خواست را به گور خواهد برد .
من بعنوان كسي كه چندين سال دركانون اصلي نبرد عليه آخوندهاي جنايتكار بوده ام شهادت ميدهم كه اگر اين مقاومت تنها ذره اي در رسيدن به هدف اصلي خود يعني سرنگوني اين نظام پليد شكاف داشت،.... در شرايط سختي كه بسياري از دولتهاي به ظاهر حامي دمكراسي، براي بردن و چپاول ثروتهاي مردم ايران به هر ترتيب، با شيوه هاي مختلف نظام ولايت فقيه را پشتيباني و چنگالهاي خونين آخوندها را پاك ميكنند..... دراين پيچيدگي شرايط، در اين ساليان سخت و پرفشار، دهها بارمتلاشي و نابود شده بود. اما به لطف مايه گذاري و گذشتن از همه چيز خود و يك رهبري فداكار و ذيصلاح، تمامي توطئه ها را يكي يكي درهم شكست و بندها را گشود و نه تنها استوار و پا برجا باقي ماند بلكه شرايطي را بوجود آورد كه در تاريخ مبارزاتي نوع بشر بي نظير بود و عبور از بعضي پيچهاي خطير دراين راه منحصر به اين جنبش و مقاومت بوده و هست. پس اگر كسي حتي بيطرف باشد چه رسد به اين كه ضد رژيم ولايت فقيه باشد وكسي كه تنها با خود صادق باشد، و قصد لجن پراكني عليه مقاومت ايران نداشته باشد و خود را نفروخته باشد، بيشك در برابر قهرمانان ليبرتي و كسانيكه براي سرنگوني رژيم جنايتكار ملايان و برچيدن بساط ظلم و دار و درفش، يكسويه از گوشت و پوست و استخوان خود پرداخت ميكنند، كمترين احترامي كه ميتواند بگذارد، اين است كه شرمنده اين زنان و مردان از خود گذشته و اين رهبري پاكباز باشد و درمقابل عزم آنها براي سرنگوني رژيم اسيدپاش و ضدبشر سر تعظيم فرود بياورد.
اگر سازمان و جنبش ديگري جلوتر و پرداختگرتر از سازمان مجاهدين خلق ايران دررويارويي ناعادلانه با آخوندهاي دزد و چپاولگر و در اين نبرد نفس گير وجود داشتق طعا مردم ستايشگر آن سازمان نيز ميشدند.
درانتها ميخواهم به وزارت اطلاعات، به آخوند علوي و به همه جيره خواران او درداخل وخارج كشور بگويم من هوادار سازمان پرافتخار مجاهدين خلق ايران هستم و خواهم بود، دورنيست روزي كه پيروزي اين مقاومت را درميدان آزادي جشن بگيريم. آن روز مزدوران وزارت اطلاعات بسا بسا رسواو عبرت روزگار خواهند شد.
مجتبي عليقلي- 7 فوريه
