۱۳۹۳ بهمن ۲۴, جمعه

انجمن نجات رژیم - فصل چهارم چگونگي شكل گيري انجمن نجات(نجاست) ادامه انجمن نجات ايران

رسوایی رژيم پس از ديدار مجاهدين با خانواده ها

همان طور كه در فصل قبلی توضیح داده شد، وزارت اطلاعات آخوندی از طریق بریده مزدوران و نفوذیهای بازگشتی، تحت عنوان صلیب سرخ یا هلال احمر و انجمن نجات با خانواده ها تماس گرفته و آنان را از شهرهای مختلف به تهران فرا می خوانند. در تهران ضمن بیان انواع دروغها به آنها می گویند جهت نجات جان فرزندان خود، با اكیپی كه به عراق می رود، اقدام نمایند. اولین اكیپ در تاریخ ۱۹ تیر ۸۲ پس از طی مراحل و توجیه های نهایی كه توسط مأموران وزارت اطلاعات در مهران صورت می گیرد، زیر كنترل و با همراهی عوامل وزارت اطلاعات به عراق منتقل می شوند.
در عراق شخصی به نام كشگر كه كارمند تلویزیون عربی رژیم (العالم) می باشد، مسائل آنان را حل و فصل می كند.
این اكیپ كه شامل ۲۸ خانواده بود، در تاریخ ۲۵ تیر ۸۲ پس از تظاهراتی اجباری علیه سازمان در مقابل هتل شرایتون، به سمت دفتر سازمان در بغداد حركت می كنند. همزمان با رسیدن تعدادی از این افراد به جلو دفتر مجاهدین در بغداد، یك خودرو از سفارت رژیم و اكیپی از تلویزیون العالم رژیم نیز آنها را همراهی می كنند و از صحنه تظاهرات فیلمبرداری كرده و تلاش می كنند آنها را نسبت به ادامه تظاهرات، تشویق و ترغیب كنند و شعارهای تظاهرات را برای آنها مشخص می كنند.
نمایندگان سازمان مجاهدین كه درمحل بودند، خطاب به خانواده ها تصریح كردند كه این اعمال توطئه وزارت اطلاعات است و خانواده ها برای دیدار با فرزندانشان نیازی به این اقدامها ندارند و سازمان و فرزندانتان در قرارگاه اشرف به شما خوشامد می گویند. خانواده ها پس از اطلاع از توطئه وزارت اطلاعات، نسبت به سوءاستفاده رژیم از آنها، ابراز انزجار كرده و با اظهار پشیمانی به محل اقامت خود برگشتند.
رادیو رژیم در تاریخ ۲۶ تیر ۸۲ ضمن پخش خبر «تظاهرات جمعی از خانواده های ایرانی در میدان فردوس بغداد» گفت: «این خانواده ها در مصاحبه با خبرنگاران گفتند، ایران امن ترین كشور برای فرزندانمان است و آنان باید به میهن بازگردانده شوند»!


ملاقات مجاهدین با خانواده هایشان
خانواده های اعزامی در تاریخ ۲۶ تیر ۸۲ به قرارگاه اشرف آمدند. در آنجا ابتدا توطئه رژیم و سوء استفاده از آنان برایشان توضیح داده شد. به آنها گفته شد ما مشتاق دیدار خانواده هایمان هستیم، ولی با عناصر وزارت جنایتكار اطلاعات آخوندی و آلت دستهای آن كه در جهت توطئه علیه سازمان با ما روبرو می شوند، گفتگو نمی كنیم. این توضیحات افشاگرانه، باعث آگاهی خانواده ها نسبت به توطئه های كثیف وزارت اطلاعات و مزدوران آن شد.
آنها دو روز را با فرزندانشان به طور خصوصی در شهر اشرف سپری كردند. طی این مدت از مزار شهیدان و نقاط مختلف قرارگاه دیدار كرده و در جریان این دیدارها جزییات بیشتری از توطئه اطلاعات آخوندی توسط خانواده ها فاش شد كه طی اطلاعیه یی به اطلاع هم میهنان رسید.
مزدوران به خانواده ها گفته بودند «فرزندان شما ناراضی و زندانی هستند و راه اینكه آنها را نجات بدهید این است كه با تظاهرات صدای خودتان را به جامعه بین المللی برسانید تا مجاهدین به شما اجازه ملاقات بدهند»! خانواده ها وقتی فرزندانشان، مناسبات و واقعیت زندگی مجاهدین را از نزدیك دیدند، از دروغپردازیهای وزارت اطلاعات شوكه شده و می گفتند رژیم واقعیت را ۱۸۰ درجه واژگونه به ما نشان داده بود.
خانواده ها هنگام ترك قرارگاه طی نامه هایی از میهمان نوازی مجاهدین تشكر كردند و می گفتند آن چه از واقعیتهای زندگی مجاهدین دیده اند را برای همه تعریف خواهند كرد و برای دیدارهای بعدی، مستقل از وزارت اطلاعات اقدام خواهند نمود. بسیاری از آنها قبل از ترك قرارگاه اشرف طی یادداشتها و نامه های محبت آمیزی به این واقعیات اشاره كردند که بک نمونه آن کلیشه شده است.


شكستهای پی در پی «انجمن نجات» آخوندها
در تاریخ ۶مهر ۸۲ تعداد ۱۵۱ خانواده (حدود ۳۰۰ نفر با ۷اتوبوس) كه باز هم توسط «انجمن نجات» وزارت اطلاعات سازماندهی شده بودند، در قرارگاه اشرف با فرزندانشان دیدار كردند. این تعداد از شهرهای تهران، اصفهان، مشهد و مازندران بودند.
این اكیپ توسط دو نفر از عوامل وزارت اطلاعات به نام «محبی» و «رفیعی» سرپرستی می شدند. آنها قبل از اینكه خانواده های مجاهدین را برای ملاقات به اشرف بیاورند، گفته بودند، مجاهدین در صورتی وادار به پذیرش خواست شما هستند كه مقابل ارگانهای بین المللی تظاهرات كنید وبه این ترتیب تعدادی از خانواده ها تحت فشار وزارت اطلاعات آخوندی در مقابل مقر نمایندگی ملل متحد در بغداد تجمع نموده و خواستار بازگرداندن فرزندانشان به ایران شدند.
در همین رابطه روزنامه جمهوری ۷مهر ۸۲ نوشت: «خانواده های ۱۵۰ عضو گروهك منافقین برای بازگرداندن فرزندانشان به ایران، وارد كشور عراق شدند».
نقطه اوج پروژه رژیم آخوندها برای اخراج مجاهدین از عراق یا زمینه سازی استرداد آنها، دیكته كردن انتشار اطلاعیه یی به رییس وقت شورای حكومتی عراق بود كه در تاریخ ۹دسامبر ۲۰۰۳ یعنی حدود ۲۰ روز مانده به پایان سال مدعی شده بود «این شورا به اتفاق آراء تصمیم گرفته است، مجاهدین خلق را تا آخر سال از عراق اخراج كند» (خبرگزاری فرانسه ۹دسامبر ۲۰۰۳). در نتیجه آخوند خاتمی در جلسه هیأت دولت رژیم با اشاره به اطلاعیه رییس وقت شورای حكومتی عراق «بر استرداد مجاهدین به ایران برای بررسی جنایات آنان تأكید كرد» و افزود «ما خواستار ارجاع آنها به ایران هستیم» (تلویزیون رژیم).
دادستانی كل رژیم در اطلاعیه یی به تاریخ ۱ دی ۸۲، در مورد استرداد مجاهدین و به اصطلاح عفو آنان اعلام نمود: «از خانواده های مجاهدین خواسته شده است كه درخواست كتبی خود برای بازگشتن فرزندانشان را به مراجع قضایی اعلام كنند. تا با همراهی دولت انتقالی زمینه بازگشت این افراد را فراهم كنند».
سپس در تاریخ ۸ دی ۸۲ اكیپ سوم توسط نجات، به عراق اعزام شد. این اكیپ حدود ۲۷۰ خانواده (حدود ۵۵۰ نفر) را در بر می گرفت كه طی ۵ روز در اشرف به ملاقات با فرزندان خود پرداختند.
جالب این كه روز قبل از رسیدن این اكیپ به مقابل مقر مجاهدین، رژیم آخوندی در یك رشته اخبار كلیشه یی از رسانه های رسمی خود اعلام كرد: «جمعی از خانواده های ایرانی با اجتماع در برابر دفتر سازمان ملل در بغداد، نجات فرزندان خود از دست مجاهدین را خواستار شدند».
از آن جا كه درخواستهای مكرر رژیم آخوندی و شخص خاتمی از آمریكا برای استرداد مجاهدین، با انزجار و محكومیت گسترده جهانی مواجه شده بود، رژیم بیهوده تلاش می كرد با این اقدامهای كثیف و جنایتكارانه اهدافش را عملی سازد. در همین رابطه رژیم تلاش نمود با سوءاستفاده از پوش خانوادهها، با انجام مصاحبه و مراجعه به مقامهای عراقی، خط استرداد مجاهدین را پیش ببرد.
در تاریخ ۱۲ دی ۸۲ تعداد ۳۴۰ خانواده دیگر كه توسط انجمن نجات وزارت اطلاعات سازماندهی شده بودند، با فرزندانشان در قرارگاه اشرف دیدار كردند. این خانواده ها، توسط وزارت اطلاعات از تهران و استانهای خراسان، فارس، مازندران، گلستان و لرستان به شهر مرزی مهران اعزام شدند. سپس در وزرشگاه این شهر توسط چند مأمور وزارت اطلاعات به نامهای حسینی، حسین فرقانی، محسن هاشمی و خزایی برای تظاهرات و مراجعه به مقامهای عراقی در راستای استرداد مجاهدین و رساندن «امان نامۀ» رژیم به دست فرزندانشان و از دور خارج كردن آنها توجیه شدند. وزارت اطلاعات با ایجاد نگرانی برای خانواده ها و با استفاده از حكم شورای حكومتی عراق، به آنها گفته بود چون دولت ایران درصدد تحویلگیری مجاهدین است، شما برای نجات فرزندانتان «امان نامه» ببرید.
وزارت اطلاعات همچنین به خانواده ها دستور داده بود در مقابل دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در بغداد علیه مجاهدین تظاهرات كنند و بگویند ما می خواهیم فرزندانمان را به ایران برگردانیم. بعد از این توجیه ها، پلاكاردهای تهیه شده برای تظاهرات به ۵ سر اكیپ كه مأموران وزارت اطلاعات بودند، تحویل داده شد. وظیفه اصلی و دستورالعمل وزارت اطلاعات برای سر اكیپها و مأمورانی كه به همراه خانواده ها به عراق اعزام شدند به شرح زیر مشخص شده بود:
خانواده ها اعم از اینكه با فرزندان خود دیدار كنند یا نه، باید در بغداد «علیه مجاهدین تظاهرات» كنند و «حداكثر انرژی بایستی برای تظاهرات در بغداد گذاشته شود
باید «حداكثر استفاده را از تصمیم شورای حكومتی عراق به عمل آورد… این سفر فرصت نهایی» است. خانواده ها را تشویق كنید كه مسأله بازگشت را با فرزندان خود، «به طور مطلوب» مطرح كرده و به آنها بقبولانند.
اما به رغم فشارهای وزارت اطلاعات، این بار همه خانواده ها كه به دلیل روشنگری های مجاهدین به توطئه آنها پی برده بودند، پس از رسیدن به بغداد، از تظاهرات علیه مجاهدین خودداری كردند و تسلیم شانتاژها و تهدیدهای مزدوران اطلاعاتی نشدند.
لازم به ذكر است كه وزارت اطلاعات در جمع بندی از اقدامهای انجام شده با سوءاستفاده از خانواده ها، به این نتیجه رسید كه اعزام جمعی آنها، به ضررش تمام شده است. هرچند كه از این طریق، رژیم توانست چند تظاهرات محدود را به پیش ببرد، اما به دلیل برملا شدن دروغ پردازیها و اعمال ضدانسانی و رذیلانه اش، به هیچ یك از هدفهای مشخص شده خود دست نیافت.
خانواده ها در اولین تماس با مجاهدین به دروغهای بسیاری كه به آنها گفته شده بود، پی بردند و تحت تأثیر مناسبات انسانی و پاك مجاهدین و ایمان انقلابی آنان به سرنگونی آخوندها، به ترس و وحشت رژیم از دشمن اصلیش واقف شده و ازاین رو ارزش ایستادگی و پایداری مجاهدین در برابر همه این توطئه ها را درك می كردند.
مزدور حسین فرقانی كه یكی از عناصر اصلی وزارت اطلاعات در انجمن نجات است، در جمع بندی اقدامهای وزارت اطلاعات در اعزام جمعی خانواده ها گفته است:
«جمعی فرستادن خانواده ها به قرارگاه اشرف این بدی را داشت كه سازمان به خانواده ها برچسب می زد كه شماها را اطلاعات فرستاده است، ما كه نمی خواهیم بهانه به دست سازمان بدهیم، خواهش مان این است كه مسئولان اجازه بدهند خانواده ها تكی برای ملاقات بروند. تنها راه كه معقولانه ترین راه هم هست، مراجعه انفرادی خانواده هاست بدون اینكه ما اتوبوس راه بیندازیم».

به این ترتیب توطئه یی كه دشمن برای ضربه زدن به مجاهدین طراحی كرده بود، به خودش برگشت و شفافیت و صداقت مجاهدین در برخورد با خانواده هایشان، زبونی و ذلت عوامل رژیم را بیش از پیش در معرض قضاوت همگان قرار داد.