۱۳۹۳ اسفند ۱۷, یکشنبه

مجاهدين، سلاح، سرنگوني-اميربدلي

 

حضرت علي مي فرمايند:«خير الكلام قَلَّ وَ دَلّ»

گاهي اوقات سيلي خوردگان نظام از فرط بلاهت و شير تو شير بودن اندروني بيت ولايت, ظاهراً براي روحيه دادن به يكديگر آنچنان بند را آب داده و آژير را به صدا در مي آورند كه همه را هاج و واج مي كند.

چون, فشار تحريم هاي كشنده, سقوط قيمت نفت, تشديد بحران دروني رژيم برسر بن بست مذاكرات اتمي و... از يك سو، و ترس و لرز خليفة ارتجاع درپي موضعگيري سخنگوي مجاهدين مبني بر ضرورت بازگرداندن سلاحهاي انفرادي و حفاظتي مجاهدان ليبرتي در برابر تهديدهاي نيروي تروريستي قدس و شبه نظاميان رژيم ازسوي ديگر كه به اشكال مختلف، در رسانه هاي رژيم آخوندي انعكاس پيدا كرده است. به نحوي كه يك رسانه حكومتي، به باند رقيب هشدار مي دهد و درمورد نقش سپاه در حفظ نظام و خطر مجاهدين و چشم انداز سرنگوني و متلاشي شدن رژيم مي نويسند: «اگر سپاه نبود، تانك‌‌ها و نفربرهاي مسعود رجوي كه فقط يك روز تا تهران و رژه نظامي در ميدان آزادي فاصله داشتند، الان به‌عنوان سمبل فتح پايتخت، وسط ميدان شهدا تبديل به تنديس و يادمان شده بودند»!

به اين مي گويند رعشه سرنگوني بر اندام نظام پوسيده ولايت فقيه كه اينطور ناله سر مي دهد و آدرس دقيق نيروي جنگنده ضد رژيم و سرنگون كننده را ميدهد. آخر سخنگوي مجاهدين چه گفت؟ جز اين كه سلاح را براي حفاظت از جان ساكنين ليبرتي در وسط معركه يي كه ارتجاع و استعمار در عراق بوجود آورده اند، مي خواهيم؟ چرا كه معلوم نيست در اين بلبشوي دموكراسي! در عراق چه پيش خواهد آمد، به همين منظور هم سخنگوي مجاهدين و هم 4000 پارلمانتر اروپايي در بيانيه يي به اين حق مجاهدين ليبرتي اذعان كردندكه اگر يونامي و سازمان ملل و آمريكا و دولت عراق در يك كلام طرف حسابهاي توافقنامه 4جانبه براي حفاظت جان «پناهجويان مورد نگراني» در عراق نمي خواهند و يا نمي توانند اين حفاظت را تأمين كنند پس بهتر است حقوق ما و خواسته هاي ما را كه به واضح ترين صورت ارائه شده, به رسميت بشناسند و منتي هم روي كسي نيست چون مال خودمان را مي خواهيم ولا غير.

حالا اين وسط تئوريسين هاي ارتجاع آخوندي با شم ضد انقلابي خودشان چه تحليلهايي كرده اند به خودشان مربوط است. ولي راستي اينها نشانه چيست و چه پيامي دارد؟ آيا پيامي جز ورشكستگي و ضعف دروني رژيم در حل مشكلات حداقلي جامعه ندارد؟ آيا نه اين است كه خليفه ارتجاع از فرط كابوسهاي وحشتناك سرنگوني خواب از كله اش پريده و عنان از كف داده است؟!

بگذريم... جالب توجه اينكه در اين آسمان و ريسمان بافتن به هم, يكدفعه سروكله پاسداري پيدا شده كه خالي از لطف نيست كمي هم به اين موضوع بپردازيم كه واقعا «اگر سپاه نبود» جامعه خميني گزيده و آخوند زده ايران چطور بود؟!

اگر سپاه نبود!... اگر سپاه نبود! و اين آرزوي هر ايراني آزاده يي است كه اي كاش نبود، ايران گلستان بود؛

اگر سپاه نبود، خليفه ارتجاع ابزاري براي سركوب نداشت؛

اگر سپاه نبود، مناظر شلاق و شكنجه و اعدام در ايران، هرگز ديده نمي شد,

اگر سپاه نبود، جوخه هاي وحشت و ترور نبود,

اگر سپاه نبود، ويرانيهاي 8 ساله جنگ ضد ميهني هم نبود؛

اگر سپاه نبود، اختاپوس تروريسم و بنيادگرايي در منطقه نهادينه نميشد؛

اگر سپاه نبود، كشورهاي همسايه ايران هم در صلح و دوستي بودند؛

اگر سپاه نبود، لشكرهاي عظيم بيكاران و «بچههاي اعماق» هم نبود؛

اگر سپاه نبود، فساد و فحشاء هم نبود؛

اگر سپاه نبود، مافياي دولتي مواد مخدر در ايران بطور سيستماتيك نبود؛

اگر سپاه نبود، تنزل رشد اقتصادي هم نبود؛

اگر سپاه نبود، دار و درفشي هم در كار نبود؛

اگر سپاه نبود، رژيم خميني سر پا نبود؛

اگر سپاه نبود، زندگي چه زيبا بود؛

اگر سپاه نبود، اسم ايران يادآور جهنمي در جهان نبود.

اگر سپاه نبود...

«همين مقدار آيا كافي نيست؟! صاحب اين قلم باز هم بر اين سياهه فهرست علل (تروريسم جهاني و بدبختي ها و عقب افتادگيهاي كشور به لحاظ اقتصادي و سياسي و علمي و فرهنگي و...كه حاصل)موجوديت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي (شما بخوانيد سپاه پاسداران جهل و جنايت تروريستي آخوندي) تا چند برابر مي‌تواند بيفزايد» ... تفو! بر تو اي سپاه جهل و جنايت تفو!

بله واقعاً كه:«اگر سپاه نبود، كشور چه زيبا و آباد بود...».

امير بدلي