ابراز حيرت
وقيحانة خليفه ارتجاع از «عجيب و غريب و گيجكننده» بودن ابعاد چپاول وحشيانه و نهادينه
اي كه توسط باندهاي آدمكش و دزد «سپاه پاسداران» صورت گرفته، همانها كه احمدي نژاد
«برادران قاچاقچي خودمان» مي خواند, مانند رقمهاي گفته شده درباره «بيست و چند ميليارد
(دلار) قاچاق» به ايران تحت حاكميت خودش،
صحبت هاي
وزير كشور فاشيسم مذهبي، به عنوان يك خرمهره امنيتي كاركشتة اين دستگاه، در مورد گردش
مالي حاصل از تجارت مواد مخدر، كه هر سال ۲۰ هزار ميليارد تومان (معادل دو سوم بودجه عمراني كشور) است، و اظهار اطلاع
او از ورود بيشك و ترديد بخشي از اين پول
كثيف، در حوزه سياست، انتخابات و انتقال قدرت سياسي در رژيمي كه نام اسلامي! بر خود
نهاده است،
و بالاخره
بر ملا شدن يكي از رسوايي هاي مالي «جك استراو» در تحقيق مشترك روزنامه ديليتلگراف
و شبكه4 تلويزيون بريتانيا، ، طوريكه حزب متبوعش را ناچار به كنارگذاردن او از نمايندگي
در پارلمان و تعليق عضويت حزبي اش كرد،
جلوه هايي
از تراوش ماهيت يك «رژيم مادون تاريخي» است كه از يكطرف با «آزادي كشي» و «وحشي گري بدون مرز» و تلاش براي «ايجاد رعب با
هر روش ممكن» منجمله «بكارگيري سلاحهاي ممنوعه و بمب اتمي»، و از سوي ديگر با «وطن
فروشي»، «هلاك كردن حرث و نسل»، «دجاليتي مافوق تصور» و «دريدگي بي شرم و آزرم»، قصد
تحميل خود به عصر«انفجار اطلاعات» و «جهاني شدن» دارد.
چنين مواردي البته پديده هايي جديد و بديع نبوده و در سراسر عمر منحوس
اين رژيم، از نخستين روز فرود آمدن بلاي آن بر سر ملت ايران، همواره صورت گرفته و موارد
آن توسط آزاديخواهان اين سرزمين و بهخصوص «مقاومت سرفراز ملت ايران» افشا شده است.
اما اعتراف به «شوري آش در آشپزخانه نظام»، آن هم در بالاترين نقطه, مبين «درماندگي» و «شكست» آن در «كتمان 36 ساله اين منجلاب»،
حتي با ابزارهاي آخوندي است. از آنگونه ابزارها
كه رفسنجاني، در طيف تسليم طلبان نظام با «وارونه نمايي» ابراز مي كرد و احمدي نژاد
در طيف دلواپسان نظام با «دروغ هاي دريده مسلكي» تمسخر بر ميانگيخت.
اما از منظري
ديگر، آنچه در اين اعترافات، بسيار عبرت آموز
و قابل تأمل است، برجسته شدن يكي از جلوه هاي «جنگ كثيف رواني» گشتاپوي اين رژيم «فريبكار و دجالي» است كه در عين شناور
بودن سرتا پا در تعفن فساد و دزدي، چنين «وضعي» را رو به «دشمن قسم خورده خود»، «فرافكني»
و «لجن پراكني» مي كند.
تلاش هاي
شبانه روزي براي سرمايه گذاري 14 ساله، سوار بر «وطن فروشي و به تاراج دادن سرمايه
هاي ايران» بمنظور فرستادن «فاسدترين مقامات
غربي»، «جيره خواران كمپاني هاي غارتگر» و«سرويسهاي جاسوسي فرانسوي و اروپايي» بدنبال
سرابي دروغين، و براي ذره بين گذاري و گزك گرفتن از كمترين تخلف در حسابها و منابع
مالي مقاومت مستقل و آزاده مردم ايران، در عين حاليكه خودش در كثافاتي مثل «دزدي»،
«مواد مخدر» و «قاچاق» به شكل «عجيب، غريب و گيجكننده» اي غوطه مي خورد، بكارگيري
«شگرد هاي جنگ رواني» مبتني بر هوچيگري و شارلاتان
بازي ژورناليستي، بر سر اجرت كسي كه در يك كنفرانس شركت كرده و مشتبه جلوه دادن اينكار
متعارف در غرب، به عنوان يك «ذنب لايغفر»! به همان سياق «كشيدن شكل مار» است در عين
حاليكه خودش با «سياستمداران منفور و فاسد»، رابطه زيرزيركي «رشوه دهي»، «زد و بندهاي
كثيف خائنانه» و «توطئه گرانه» دارد.
اينها تلاشهاي
مأيوسانه اي براي پوشاندن همين لجن زار «عجيب، غريب و گيجكننده» آخوندي است كه الان
در بالاترين نقطه رژيم هم ديگر قادر به سرپوش گذاشتن بر آن نيستند. از اينجا مي توان
خطوط ناپيدا در جست و خيزها بر سر «حسابرسي از منابع مالي مقاومت»، در سايت هاي مرتبط
با گشتاپوي آخوندي
را دريافت و اظهار لحيه هايي
كه توسط «مصرف كنندگان پولهاي طيب و طاهر بدست آمده از تجارت مواد مخدر»، «خودفروشان
صله گير دربار خليفه ارتجاع» و «انگل هاي مكنده خون ملت در سودهاي نجومي قاچاق» انجام
ميشود تا در مورد «چگونگي دخل و خرجهاي جنبشي به اين عظمت»، شبهه پراكني شود، بهتر
فهم و عيان ميشود. آن هم در مورد جنبشي كه گناهي جز «جنگيدن براي بدست آوردن حاكميت
ملي» و جز «برافراشته نگه داشتن پرچم آزادگي و سرفرازي ايران دربغرنجترين شرائط منطقه
اي و جهاني» نداشته و ندارد.
قصيم ،روحاني و يغمائي و مصداقي مزدور |
تجربه وعبرتي
كه قانونمندي آن صدباره اثبات شده است و به خوبي نشان مي دهد كه هيچ «هرزه درايي» و
هيچ «لگد پراني» و «تيراندازي» عليه اين مقاومت سرفراز و پاكباز، بي ارتباط با توطئه
هاي اين رژيم قرون وسطايي و وضعيت فلاكت بار آن نيست و در حكم زدن دود استتاري در
«خائنانه ترين شكل» و «توطئه بارترين صورت» به منظور بيرون كشيدن يقه اين حاكميت پليد
و كثيف از حسابرسي تاريخي ملت ايران و دادن «آدرس هاي عوضي و موهوم» به جاي آن.