با سلام و احوالپرسی و ارزوی موفقیت. دنباله م
People
Mohsen A
درمطلب قبلی بنام " استراتژی داعشی , جنایت استراتژیک" اشاره ای داشتیم به نامه دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خمینی, محسن رضایی به عبدالمالک الحوثی رهبر حوثیها در یمن. فرمانده سابق پاسداران رژیم ایران در آن نامه تمام قد از حوثی ها و رهبرش دفاع و با الفاظ " ایدئولوژیک" خمینی ساخته, تحت عنوان" انقلابیون حوثی" " رزمندگان اسلام", فرزندان راستین اسلام", " فرزندان راستین عاشورایی یمن" ... آنها را بین آسمان و زمین, هم به ادامه جنگ و هم سازش احاله داده بود
هدف کلی او از این نامه, همچنین جاانداختن و اعتراف به شکست خطی ولایت فقیه و عوامل یمنی آن در به خاک و خون کشیدن کشور فقیر و استبداد زده یمن بود.
بدنبال نامه " محسن رضایی" و تقاضای غیر مستقیم به مذاکره و گفتگوی طرفین, دولت ایران رسما تقاصای آتش بس کرد و رسانه ها از جمله رادیو فردا, گزارش دادند: " حسن روحانی، رييس جمهوری ايران، نيز روز سهشنبه، ۱۸ فروردین در کنفرانس خبری مشترک با رییس جمهوری ترکیه گفته بود: «روسای جمهوری دو کشور معتقدیم که باید هر چه سریعتر جنگ و خونریزی در این منطقه متوقف، آتش بس کامل برقرار و حملات متوقف شود.»
همینجا ذکر 2 نکته ضروری به نظر می رسد:
1- رادیو فردا خط خائنانه مماشاتگران را پیش می برد.
2- همین رادیو با ذکر خبری منتسب به حسن روحانی میخواهد باز خط به اصطلاح" اصلاح طلبی" این جناح رژیم ایران را تبلیغ و به دروغ آن را با مواضع اردوغان رئیس جمهور ترکیه همسو نشان دهد. درصورتیکه حداقل در موضوع یمن موضع این دو اساسا مغایر همدیگر است.
بهمین دلایل است که خبرگزاریها 23 فروردین از قول " رویتر" نوشتند: " سعود الفيصل که در يک کنفرانس خبری با لوران فابيوس، وزير امور خارجه فرانسه در رياض صحبت می کرد، اظهار داشته است:«ايران چگونه از ما می خواهد تا جنگ در يمن را متوقف کنيم...ما برای کمک به دولت قانونی يمن وارد عمل شده ايم و ايران مسئول يمن نيست.»
وقتی خط پیشبرد هدف و سیاستی بی ملاحظه و جدا از سیاست و منافع منطقه ای و جهانی اتخاذ شود سرنوشتی جز شکست نخواهد داشت. رژیم جمهوری اسلامی ایران تا کنون از تمامی اتفاقات منطقه ای از جمله, اتفاقات عراق نهایت بهره برداری سیاست ضدخلقیش را برده بود. بعبارت دیگر رژیم ایران از اشتباهات استراتژیک و خطی مماشاتگران ازجمله دخالت درعراق, افغانستان, سوریه , کیسه دخالت در یمن و تسلط بر معبر استراتژیک باب المندب در آن کشور را دوخته بود. اما بقول شاعر مردمی ما " ایرج میرزا": " شکر مازندران و شکر هندوستان هر دو شیرینند اما این کجا و آن کجا". عراق را که بیاری اشتباهات و خیانت مماشاتگران تا حالا بلعیده بودی اما خوشمزگی آن بلعیدن را در یمن زهر مار سیاسی خواهی یافت که بسیار هم سمی و کشنده است.
بنابراین عربستان نمی خواهد حالا که در راس یک ائتلاف بی سابقه عربی و نظامی قرار گرفته از مواضعش عقب نشینی کند.لازم به یاداوریست که در شرایط فعلی منطقه, عربستان رهبری ائتلافی از کشورهایی چون: مصر, اردن, بحرین, امارات, کویت, مراکش و حتی سودان و چندین کشور دیگر را برعلیه ائتلاف رئیس جمهور سابق یمن و حوثی های تابع ایران در یمن را بر عهده گرفته است.
چنین ائتلاف نظامی در دوران حکومت سابق عراق نیز رخ داد اما تفاوت بسیار زیادی بین این دو وجود دارد. ائتلاف علیه عراق برای سرنگونی حکومت صدام حسین بود که جدا از اشتباهات فاحش مماشاتگران ترکیب ائتلاف عمدتا کشورهای غربی به سرکردگی امریکا بود.
حال جا دارد به علت چنین ائتلافی هم اشاره ای ولو کوتاه بکنیم:
" پایان جنگ ایران و عراق همزمان با بروز تشنّج عراق و کویت بود. ارتش عراق در زمان حکومت صدام حسین و حزب بعث عراق در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ (۱۹۹۰ م.) به کویت حمله و این کشور را اشغال کرد. عراق با این حمله باعث بروز بحرانی بینالمللی گردید و اخطار شورای امنیت را نپذیرفت. آمریکا در سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) با ائتلافی از کشورهای دیگر به کویت و سپس به عراق حمله کرد و ارتش عراق را از کویت بیرون راند." ( ویکی پدیا)
بنابراین حکومت عراق با حمایت کشورهای عربی از یک طرف و حتی کشورهای مماشاتگر از طرفی دیگر, در دوران جنگ ایران و عراق, دچار اشتباه استراتژیک بزرگی شد و با حمله ای برق آسا کشور کویت را اشغال کرد. مماشاتگران هم آن را بهانه قرار داده و با اشتباه فاحش و خائنانه دیگر آن کشور را اشغال و حکومت صدام حسین را نیز سرنگون کردند
حال با نگاه به ائتلاف فعلی با نام " ائتلاف طوفان قاطعیت" متوجه می شویم :
الف- این ائتلاف یک بسیج بی سابقه عربیست که گویا امریکا هم تا آخرین لحظه اطلاع کافی از آن نداشت. بنابراین امریکا بر سر یک دواهی درواقع گیر کرد. امریکا در مصر نیز بین حمایت از اخوان المسلمین به رهبری محمد مرسی و توده های مخالف دیکتاتوری مصر که موافق دخالت نظامی به فرماندهی ژنرال السیسی در مصر بودند یکی را باید انتخاب می کرد . نهایتا امریکا که از محمد مرسی به بهانه انتخابات حمایت می کرد ناگزیر شد از السیسی حمایت کند حالا هم امریکا بین عملیات ائتلاف نظامی عربی در برابر وابستگان رژیم ایران و دیکتاتور برکنار شده یمن, علی عبدالله صالح گیر کرده بود که نهایتا و بناگزیر در طرف ائتلاف به رهبری عربستان, تاکنون ایستاده است.
ب- این ائتلاف برای اشغال کشور یمن نیست بلکه اولا:- انتخاباتی در آنجا شده بود و عبد ربه منصور هادی٬ در این انتخابات به پیروزی رسیده بود. ثانیا- قبل از این انتخابات در اواسط ژانویه ۲۰۱۱ بهار عربی یمن شروع شد که منجر به برکناری علی عبدالله صالح دیکتاتور آن کشور شد. صالح قبل از برکناری مورد حمایت مماشاتگران بود . دیکتاتور خلع شده اما بعد از سرنگونی مورد حمایت رژیم ایران و درنتیجه حوثیهای وابسته به ولایت فقیه واقع شد.
ج- این ائتلاف علیه فرقه گرایان حوثی است که مورد حمایت شدید و همه جانبه حکومت ایران هست. یعنی رژیم ایران درواقع از ائتلاف وابستگان دیکتاتور سابق یمن و حوثی های فرقه گرا و داعشی آن کشور حمایت می کند.
ح- چون حوثی مساوی تابعین ولایت فقیه حاکم برایران به حساب می آید لذا با واقعیت دیگری مواجه می شویم که ائتلاف فعلی در جنگ با ائتلاف صالح و حوثی ها به نوعی با رژیم ایران نیز درگیر شده اند.
حال با درنظر گرفتن اختلافات و انگیزه های هر دو ائتلاف( در عراق و یمن) به یک نتیجه واحد می رسیم و ان چیزی جز سرنگونی نیست. بهمین خاطر است که وابستگان رژیم ایران الان از طریق کشورهای واسطه گری مثل کشور سلطان نشین عمان و سایر لابیها دنبال رفع و رجوع دخالت آشکارش در یمن می باشد که تاکنون و همانطور که در بالا هم اشاره شد با حواب رد و قاطع کشورها بویژه عربستان واقع شده است.
اشتباه استراتژیک داعشی در یمن
.doc
Download
