۱۳۹۴ تیر ۴, پنجشنبه

آيا خامنه اي موفق ميشود سر 5+1 كلاه بگذارد؟

ايران اسرار: از اسفند 1391 كه خامنه اي مخفيانه در مسقط مذاكرات هسته اي با آمريكا را در زمان احمدي نژاد شروع و بعد با روحاني و ظريف آنرا ادامه داد، بيش از 28 ماه ميگذرد. خامنه اي در اين مذاكرات دنبال چيست؟ آيا با نزديك شدن به 30 ژوئن 2015  به پايان اين مارتون طولاني نزديك ميشويم؟ اگر توافق نهائي در 30 ژوئن يا چند صباحي بعداز آن امضا شود، خامنه اي لااقل به كف  خواسته هايش كه در مرز سرخ ها بيان ميكند، ميرسد؟ اگر 5+1 مرز سرخ هاي خامنه اي را نپذيرفت، در اين صورت خامنه اي از مرز سرخ هاي كوتاه ميايد و جام زهر را ميخورد يا مذاكرات به شكست ميانجامد؟ ممكن است تمديد شود؟ اگر آري تا كي؟

آقاي حسين ذوالفقاري كارشناس هسته اي در پاسخ به اين سئوالات در گفتگوي اختصاصي با ايران اسرار مطرح كرد:

ترديدي نيست كه فعاليت هاي هسته اي در  رژيم ملايان كه از سال 1362 در سپاه پاسداران شروع شد[i]، بدنبال دستيابي به بمب هسته اي بوده و هيچگاه اين رژيم بدنبال انرژي هسته اي صلح آميز نبوده است، چنانكه در ابتداي روي كار آمدن خميني براي مدتي سازمان انرژي اتمي رژيم را هم تعطيل و ساخت نيروگاه اتمي بوشهر هم كه در زمان شاه شروع شده بود، متوقف شد. و با شروع جنگ ايران و عراق بود كه رژيم خميني به طرف احياي برنامه هسته اي حركت كرد و مجددا سازمان انرژي اتمي زماني فعال شد تا بعنوان پوش بتواند در قالب فعاليت هاي هسته اي صلح آميز نيازهاي واحد تحقيقات ويژه اتمي سپاه را تأمين كند و در همين مجددا دنبال نيروگاه اتمي رفتند.

بنابراين فعاليت هسته اي رژيم در سپاه شروع شد و در وزارت دفاع رژيم تاكنون ادامه پيدا كرده است و سازمان انرژي اتمي پوش فعاليت وزارت دفاع در اين 31 سال مي باشد. سفر خامنه اي بعنوان رئيس جمهور خميني به پاكستان همراه با فرمانده وقت سپاه محسن رضائي به پاكستان ميرود و چفت رابطه با عبدالقادرخان و مذاكرات بعدي با او و خريد سانتريفيوژ و نقشه هاي مربوط به نيمكره هسته اي ... در در ژانويه 1986  استارت ميخورد.[ii]

بدنبال فروپاشي شوروي سابق سپاه و وزارت دفاع رژيم براي خريد كلاهك هسته اي را در دستور قرار دادند و حتي قرارداد خريد سه كلاهك هسته اي با قزاقستان بستند كه مجاهدين خلق ايران آنرا افشا كردند و روزنامه واشتگتن پست در 20  مهر 1371 (12 اكتبر 1992) در اين باره نوشت: «يكي از مسئولان سازمان مجاهدين خلق ايران كه اعتبار خبرهايشان در گذشته به اثبات رسيده است، در مورد خريدهاي اتمي رژيم خميني هشدار داد. مجاهدين خلق از طريق منابع خود در تهران اطلاع يافتند كه رژيم حاكم بر ايران قردادي با قزاقستان به امضا رسانده و پول اين كلاهك ها را نيز پرداخت كرده است». طرف اين معامله تركان وزير دفاع وقت هاشمي رفسنجاني (كه در حال حاضر از مشاوران روحاني است) با رضا امراللهي رئيس سازمان انرژي اتمي بودند. واشنگتن تايمز در 2 نوامبر 1996 نوشت: «نورعليف سفير قزاقستان در آمريكا گفت كه قزاقستان بعنوان يك كشور تازه استقلال يافته تلاش ميكرد كه مشكلات مربوط به زرادخانه اتميش را حل و فصل نمايد كه نماينده ايران با تأسيسات اتمي تماس گرفت و خواهان اقلام مشخصي بود ولي اين معامله در سال 1992 متوقف شد و محموله ها هنوز در انتظار ارسال هستند...» اين مورد نشان ميدهد كه اگر افشاگري بموقع مجاهدين نبود رژيم خميني از سال 1371 داراي بمب هسته اي شده بود.

در پروسه 24 سال افشاگري،  مجاهدين بارها دستيابي رژيم به بمب هسته اي را ناكام و حداقل به تعويق انداخته اند كه يكي از موارد مشهور آن سلسله افشاگريهاي اساسي در سال  1382-1381 (2003-2002) بود كه نطنز، اراك و شيان و ... را افشا كرد والا سالها قبل رژيم به بمب هسته اي دست يافته بود.

بدنبال افشاگريهاي سال 1381 و 1382 كه تلاشهاي اتمي رژيم در پوش سازمان انرژي اتمي در اراك و نطنز افشا شد، در 12 سال اخير رژيم اكثر سايت هاي جديد اتمي خود را در مراكز نظامي و عموما در تونلهائي كه مصون از بمباران هوائي باشد تأسيس كرده است. كه يك نمونه آن كه در سال 2005 در ابتدا تأسيس آن مجاهدين افشا كردند، سايت فردو است. ولي علاوه بر آن مجاهدين مرتب سايت هاي ديگري مشابه فرود (مانند سايتي در بهجت آباد قزوين، سايت 012 در صنايع هفت تير اصفهان، سايتي در پارچين، سايت نوري در ساخت كلاهك اتمي در مجمتمع نظامي خجير و ....) در مراكز نظامي و آنهم در تونل ها نيز افشا كرده اند.

در يك كلام خامنه اي تلاش دارد كه دستگاه نظامي اتمي اش را كه بي وقفه براي دستيابي به بمب هسته اي در تمامي اين ساليان منجمله در 28 ماه اخير كه در حال مذاكره با غرب فعال را دنبال كرده  است، حفظ كند تا به هدفش كه دستيابي به بمب هسته اي است، برسد.

تضاد و مشكل خامنه اي تا دستيابي بمب هسته اي كه تصور ميكند با آن ميتواند تضميني براي بقاي ولايت فقيه بيابد، وحشت از قيام مردم است. به صراحه در درون رژيم بويژه باند خامنه اي گفته ميشود كه تن دادن خامنه اي به رياست جمهوري روحاني بخاطر وحشت از قيام بود والا براي خامنه اي كاري نداشت كه با جابجائي 250 هزار رأي روحاني را بدور دوم انتخابات بكشاند و در دور دوم با مهندسي رئيس جمهور دلخواه خودش را بياورد ولي در وحشت از اينكه مجددا بحث تقلب مانند سال 88 تكرار شود اينكار را نكرد. حسن روحاني و رفسنجاني هم كه بيش از خامنه اي بفكر حفظ نظام هستند، ارزيابي شان اين است كه جامعه در آستانه انفجار اجتماعي است و در شرايط كنوني منطقه اي ديگر در تقابل امكان ادامه حيات رژيم ملايان ندارد و لذا بايستي بطور تاكتيكي هم كه شده به تعاملي به غرب رسيد. لذا پشت مذاكراتي كه خامنه اي از مارس 2013 شروع كرده بود، رفتند.

خامنه اي چنانكه در سخنان افطاري 2 تيرماه 94 هم در اشاره به تاريخچه مذاكرات گفت، قبل از روحاني يعني در اسفند 91 مذاكرات را در مسقط آغاز كرد. خامنه اي در اين افطاري همچنين گفت كه در معامله چيزي بايد داد و چيزي بايد گرفت. سئوال اصلي اين است كه خامنه اي چه چيزي را در اين معامله ميخواهد بدهد يا بعبارت دقيقتر چه چيزي را ميخواهد “ندهد“ و حفظ كند؟

اگر خامنه اي تصميم گرفته بود كه از دستيابي به بمب هسته اي صرفه نظر كند، اساسا نياز به 28 ماه مذاكره نبود، همچون ليبي يا آفريقاي جنوبي، در مذاكرات مطرح ميكرد كه دنبال بمب هسته اي بوده و حال سياستش عوض شده و ديگر نخواهد بود و در كمتر از 6 ماه حل و فصل ميشد، بنابراين روند اين 28 ماهه نشان ميدهد كه خامنه اي تصميم نگرفته كه از بمب هسته اي صرفنظر كند و بنحو دنبال الگوي كره شمالي است.[iii]

در روز 2 تيرماه 94 در مجلس رژيم طرح «الزام دولت به حفظ دست آوردهاي هسته اي» با 213 رأي موافق از 244 نماينده در صحن مجلس تصويب شد. (در واقع هر دو جناح رژيم به آن رأي دادند) اين طرح سه ماده مشخص دارد كه عبارتند از:

1)   لغو تحريم ها به طور يكجا و كامل بايد در متن توافقنامه نهائي درج شده ، در روز اجراي تعهدات ايران انجام شود.

2)   آژانس بين المللي اتمي در چارچوب توافقنامه پادمان مجاز به انجام نظارت هاي متعارف از سايت هاي هسته اي است و دسترسي به اماكن نظامي، امنيتي و حساس غير هسته اي، اسناد و دانشمندان ممنوع است، بايد مصوبات شورايعالي امنيت ملي رعايت شود.

3)   هيچ محدوديتي براي كسب دانش و فناوري صلح آميز هسته اي و تحقيق و توسعه پذيرفته نيست...

چند ساعت بعداز تصويب اين طرح، خامنه اي در افطاري كه به كارگزاران نظامش داد، در سخنراني قبل از افطار كه براي آنها كرد، با تغييرات جزئي روي همين سه مورد بعنوان مرز سرخ تأكيد كرد.

خامنه اي در مورد تحريم ها يك قدم از حرف قبلي خودش كه در ماده يك اين طرح نيز آمده كوتاه آمد و آنرا محدود به تحريم هاي اقتصادي، مالي و بانكي كرد (كه اين موارد حتما بايد لغو شود)

خامنه اي در مورد بازرسي ها قوي تر از اين طرح وارد شد و تصريح كرد كه بهيچوجه به آژانس اعتماد ندارد و نبايد مشروط به آن باشد. و همچنين مطرح كرد كه توقف 12 سال تحقيق و توسعه پذيرفتني نيست.

تحريم ها مسئله مهم هم براي خامنه اي و هم روحاني است البته اشتباه نشود كه خامنه اي و روحاني در درجه اول رفع تحريم ها را بخاطر حل مسئله مردم نميخواهند و اگر تحريم ها لغو هم بشود، براي مشكل مردم اساسا بكار گرفته نميشود، زيرا در زمان احمدي نژاد كه درآمد نفت ايران معادل تمامي سالهاي توليد تفت ايران بود و مشكل ارزي و مالي نداشتند، مگر مشكل مردم حل شد؟ خامنه اي رفع تحريم را براي پيشبرد سريعتر موانع رسيدن به بمب هسته اي (تسهيل خريدهاي قاچاق هسته اي) و هم براي نجات بشار اسد از سقوط و پيشبرد دخالت هايش در منطقه ميخواهد و ...

اما بعداز اين توضيح طولاني بايد در مورد سئوال شما بگويم كه خامنه اي در اين مذاكرات از ابتدا پذيرفته بود كه از آنچه براي جامعه جهاني لو رفته و آژانس به آنها نظارت دارد، در اين معامله بدهد (فردو، نظنز، اراك، ميزان اورانيوم غني شده و ...) ولي آنچه كه بويژه در اين 12 سال اخير با چنگ و دندان در مراكز نظامي ساخته و پيش برده را حفظ كند. كه در عدم بازرسي از مراكز نظامي و مصاحبه با دانشمندان هسته اي و عدم پاسخگوئي به موارد احتمالي نظامي (PMD) ميشود. براي پوش همين فعاليت هاست كه با مخارج سرسام آور (كاملا غير اقتصادي) ميخواهد، دستگاه غني سازي اش در نطنز را حفظ كند.

حال اگر مماشاتگران توافقنامه اي را با خامنه اي و روحاني امضا كنند كه در آن بازرسي سرزده از تمامي سايت ها اعم از مراكز نظامي و غير نظامي در آن نباشد و پاسخ 12 سئوال آژانس بين المللي اتمي در مورد احتمالي نظامي (PMD) در آن بطور مشخص داده نشود، خامنه اي در اين مذاكرات برنده و به توافق خوب رسيده است. بعبارت ديگر اگر بجاي راستي آزمائي و شفافيت 5+1 به تعطيلي فردو و اراك و محدود شدن نطنز و تقليل ميزان موجودي اورانيوم غني شده (UF6) و بر مبناي آن نقطه گريز حدود يكسال اكتفا كنند، به خامنه اي اين امكان را داده اند كه سريعتر به بمب هسته اي برسد (تجربه كره شمالي تكرار شود) و تروريزم و دخالت در كشورهايش بيشتر گردد. اما اگر همچنان گخ آقاي فابيوس وزير خارجه فرانسه روز گذشته گفت روي شفاف سازي و بازرسي از تمامي سايت ها پافشاري كنند، خامنه اي را به نقطه تعيين تكليف مي كشانند يعني ناچار ميشود، بازي نرمش قهرمانان 28 ماه را خاتمه دهد يا خاك شود و همچون قذافي از بمب هسته اي بگذرد و بقول معروف يا جام زهر را سربكشد و يا زير ميز مذاكره بزند. البته صحبت هائي از كش دادن و تمديد مذاكرات مطرح است اما اين تمديدها ديگر نميتواند خيلي طولاني باشد، يك يا دو هفته حتي يكماه بيشتر مذاكرات كش بيايد، غيرعادي نيست و حتي چندماهي هم تمديد شود (زيرا براي آمريكا بويژه اوباما و رژيم بويژه روحاني شكست مذاكرات سنگين است) اما اين طولاني نيست و به آخر خط رسيده اند





[i]  در سال 1382 (1983 ميلادي) سپاه پاسداران واحد تحقيقات ويژه اتمي، زير مجموعه مركز تحقيقات سپاه را تشكيل داد. اين مركز ويژه و مخفي، در شمال تهران، حوالي ميدان ونك بود كه بهترين متخصصات هسته اي دانشگاهها را به استخدام خود درآورد


[ii]  در 14 ژانويه 1986 خامنه اي رئيس جمهور وقت خميني بهمراه يك هيئت عالي رتبه نظامي (به سركردگي محسن رضائي) و سياسي به پاكستان ميرود. در اين سفر روي همكاريهاي اتمي به توافقاتي ميرسند و بدنبال آن در فوريه 1986 عبدالقادرخان به تهران ميايد و مروات اتمي سپاه با عبدالقادرخان استارت ميخورد



[iii]  در درون رژيم بارها مطرح شده كه اگر عراق بمب هسته اي داشت آمريكا و ائتلاف او را سرنگون نميكردند و بعداز سقوط قذافي در ليبي نيز مطرح كردند كه اگر ليبي بمب اتمي خود را بدست مياورد، هرگز ناتو به ليبي حمله نميكرد و قذافي همچنان در قدرت بود.