۱۳۹۴ خرداد ۱۳, چهارشنبه

عشق است! ـ الف. ف


 
عشق است! بر سردار با نام دوست مردن
در راه آرمانت ـ عشق است! جان سپردن
عشق است! ماشهها را وقتی که میچکانند
در پیش جوخهی مرگ با چشم باز مردن
با نغمهی انا الحق از دست حق ستیزان
هر روز زخم تازه بر روی زخم خوردن
زیر هجوم سنگ و بارانی از اهانت
بار هزارهای را بر دوش خسته بردن
یک خنده وام کردن از آفتاب و با آن
زنگار کهنگی را از آینه ستردن
عشق است! برجگرها دندان کینه بستن
تا روز سرخ موعود هر لحظه شب شمردن.