۱۳۹۴ تیر ۸, دوشنبه

انجمن نجات ايران.اجماع آزادیخواهان جهان در ویلپنت و نمایش قدرت تنها آلترناتیو دمکراتیک برای سرنگونی

انجمن نجات ايران 
منصور قدر خواه عضو شوراي ملي مقاومت ايران 
در حالیکه دولت اوباما به سیاست ننگین و شکست‌خورده مماشات با جانیان حاکم بر ایران و عامل اصلی مصیبت‌های مردم منطقه پافشاری می‌کند و دنیایی را با یاوه‌های تکراری و خسته‌کننده سرکار گذاشته است، مقاومت سرفراز ایران مراسمی فوق‌العاده، کاملاً بی‌نظیر و بسیار باشکوه در ویلپنت پاریس برگزار کرد، بطوریکه شگفتی بسیار زیادی در مجامع مختلف جهان ایجاد کرد و همه خبرگزاری‌ها در ابعاد بسیار گسترده‌تر از گذشته به شکوه و عظمت این نمایش قدرت تنها آلترناتیو دمکراتیک گواهی دادند.
ویلپنت، واقعیتی که کوران را مجبور به دیدن و کران را وادار به شنیدن می‌کرد. به اعتقاد نگارنده تأثیر این برنامه بسیار عمیق‌تر از آن چیزی است که ما الآن می‌بینیم و به‌یقین بر تحولات ایران، منطقه و سطح جهان تأثیری شگرف خواهد گذاشت.
ویلپنت تنها یک مراسم باشکوه با بهترین انضباط و زیبایی و اتحاد مردم آزادیخواه از ایران و ۷۰ کشور جهان و نمایش قدرت آلترناتیو دمکراتیک نبود بلکه خروشی بسیار غران از ایرانیان آزادیخواه و دوستان معتقد به آزادی از همه قاره‌های جهان در مقابل تمامی سیاهی‌ها و تباهی‌های دنیای معاصر بود. خوشبختانه این مراسم شگرف بعد از گذشت زمان همچنان پژواک خود را حفظ کرده و در گوش جهانیان پیام صلح و ثبات را طنین می‌افکند و البته در گوش‌های کری که تجارت را بر همه پرنسیپها قابل معامله می‌دانند و ملت‌ها را در ابعاد میلیونی به قربانگاه می‌فرستند فرومی‌کند. این خروش‌های عظیم و فریادها و انعکاس‌های آن به اقصا نقاط جهان البته که دست‌وبال مددکاران به جانی‌ترین جانیان این جهان یعنی خامنه‌ای‌ و دار دسته فاشیستش را خواهد بست و مسلماً آثار خود را بیش‌ازپیش روی رویدادهای سیاسی خواهد داشت.
چه کسانی در ویلپنت حضور داشتند؟
در ویلپنت وجدان بشری و هر کس که حقیقت را در خاورمیانه و جهان می‌دید حضور داشت. بعضی شخصاً آمده بودند و بعضی با حمایت از روی احساس مسئولیت پیوسته بودند و با حضور و یا پیام، آرزوی موفقیت اهداف این برنامه که سرنگونی رژیم فاشیستی مذهبی حاکم بر ایران بود را مورد تائید قرار داده بودند و همه و همه به‌راستی مقاومت ایران را راه‌حل مشکل فاشیسم مذهبی و خلاصی از این مشکل غیرقابل‌حل جهان امروزی شناسایی کرده‌اند.
آری شرکت‌کنندگان ایرانی و خارجی در اوج بلوغ به این باور رسیدند که مشکل اصلی جهان امروزی رژیم هیولایی خامنه‌ای‌ است و این حقیقت بسیار گویا لاجرم همه را به این مسیر می‌برد که در نقطه مقابل این هیولا بایستند و بایستی از این اپوزیسیون دمکراتیک و مقاومت مشروع در مقابل این پلیدترین پلیدان حمایت بکنند. قابل‌توجه بود که این شخصیت‌های برجسته و بسیار پرتجربه اذعان می‌کنند که اگر به هشدارهای این مقاومت توجه می‌شد، هرگز دنیا به این نقطه دهشتناک نمی‌رسید. هرگز در سوریه چند صد هزار نفر قربانی نمی‌شدند و نیمی از مردم آن کشور آواره نمی‌گردیدند، هر گز سرنوشت میلیون‌ها عراقی این‌چنین بازیچه دست خامنه‌ای‌ و مالکی به تباهی و کشتار نمی‌افتاد و داعشی به وجود نمی‌آمد و عراق به این ابعاد از ویرانگی تبدیل نمی‌شد و البته دیگر کشورها در گرداب خونین تروریست‌های تحت فرماندهی خامنه‌ای - سلیمانی جانی دچار نمی‌گشت تا فاجعه پس از فاجعه بیافرینند و بیداد کنند.
آری به اعتقاد من این یک مراسم سیاسی رایج نبود، بلکه این برنامه بیدار کردن سیاستمداران بی‌خرد و اندیشه بود و پیام مقاومت مردم ایران برای نجات مردم ایران و منطقه و جلوگیری از خسارت‌هاي بیشتر بر پیکر جامعه بشری را دربرداشت.
شخصیت‌های سرشناس و شرکت‌کنندگان با عقاید و افکار و ملیت‌های مختلف از ۷۰ کشور جهان در این اعتقاد مشترک بودند که باید قدرتمندان این جهان هر چه زودتر بیدار شوند و تنها راه برای پایان دادن به این‌همه مصیبت‌ها را دریابند و آن‌هم پشتیبانی از تنها آلترناتیو دمکراتیک شورای ملی مقاومت و رئیس‌جمهور آن خانم رجوی و برنامه فوق‌العاده راهگشای ده ماده‌ای‌ ایشان است. به‌خوبی دیده می‌شد و احساس می‌شد که به‌راستی در تمام سخنرانی‌های شخصیت‌ها دیگر صرفاً حمایت نمی‌کردند بلکه با تمام وجود از خانم رجوی این شخصیت متفکر و برجسته خاورمیانه و جهان و برنامه‌اش پشتیبانی می‌کردند و او و جنبشش را بسیار گران‌بها ارزیابی و قدردانی می‌کردند.
من با بسیاری صحبت کردم و همه معتقد بودند که این مراسم مانندی تاکنون نداشته است. سال گذشته آقای جولیانی گفته بود اگر هر دو حزب قدرتمند جمهوری‌خواه و دمکرات در شهر بزرگی مثل نیویورک متحد می‌شدند چنین جمعیتی را هرگز نمی‌توانستند در یک سالن جمع کنند. نمی‌دانم امسال نظر ایشان در این مورد چه بوده است؛ اما دیده می‌شد که پر شورتر از همیشه فریاد می‌زد. او در خلاصه کردن پیام بیانیه مشترک خود و ۳۷ شخصیت برجسته آمریکایی دیگر این‌چنین گفت که:
«خامنه‌ای باید برود» و فریاد زد «باید گم شوند، اخراج گردند... دیگر بس است. او، روحانی و احمدی‌نژاد و بقیه‌شان به خاطر جنایت علیه بشریت، به خاطر کشتار صدها هزارنفری که آن‌ها کشته‌اند باید به دادگاه‌های جنایی کشانده شوند. الآن زمانی است که ما باید دست از بی‌اعتنایی برداریم
در خروش‌ها و فریادهایی که مشخص است که از درون می‌آید تشنگی انسان به آزادی، به صلح و تمامی آرمان‌های انسانی دیده می‌شود و این خروش‌ها از تک‌تک حنجره‌ها همان قطره‌هایی ست که دریا می‌شود. ارزش محتوایی سیاسی و انسانی و فرهنگی در این مراسم هماهنگ و هم‌صدا کاملاً بی‌نظیر بود و شخصیت‌های سیاسی را هم با جمعیت هم‌خروش و هم‌صدا می‌کرد. جمعیت و شخصیت‌ها به تیرگی سیاست‌های قدرتمندان حاکم بر کشور خود اشاره می‌کردند و نادیده گرفتن جنایات رژیم و خوش‌وبش کردن با این جنایتکاران را محکوم می‌کردند... به‌راستی امسال ابعاد پرخروش و شور آزادیخواهان بیان‌های بسیار پرمحتوا و محکم‌تری داشت و من تاکنون در عمر سیاسی‌ام این ابعاد از هماهنگی و محتوای انسانی فرهنگی و سیاسی را نشنیده بودم. در بیانیه ۳۸ تن از شخصیت‌های برجسته آمریکایی برای مقاومت ایران یک ارزش بسیار والای تاریخی و کلید بسیاری از مشکلات کشور خودشان هم دیده می‌شد. در این بیانیه تاریخی از آن جمله آمده است:
«رابطه و تعامل با اپوزیسیون دموکراتیک، حلقه مفقوده سیاست آمریکا، برای سالیان تحت رهبری هم جمهوری‌خواهان و هم دموکرات‌ها، بوده است. لذا به‌عنوان چهارمین ابتکار عملمان، ما دولتمان را فرامی‌خوانیم که این بن‌بست را بشکند و وارد یک دیالوگ با احترام، با اپوزیسیون ایران بشود، (امری که) با سیاست دیالوگ کشور ما با تمامی گروه‌های سیاسی همخوان است. نتیجه مذاکرات اتمی هر چه باشد و در هرگونه سناریوی محتمل، خواسته‌های مردم ایران و آمال آن‌ها برای تغییر، باید مدنظر قرار بگیرد.
    واقعیت این است که مقامات، متخصصان و مهاجران واشینگتن، امکان آن را ندارند تا بدانند ایرانی‌ها در زیر سلطه یک دیکتاتوری خشن و سرکوبگر، واقعاً راجع به شرایط خودشان چگونه فکر می‌کنند و این‌که از چه کسی در یک‌روند آزاد سیاسی حمایت خواهند کرد.
    ما به یک ملت بزرگ بی‌احترامی می‌کنیم با مفروض تلقی کردن این‌که یک ایران دموکراتیک و غیر اتمی غیرممکن است. این غیرممکن نیست؛ بلکه به‌عکس، تنها راه برای آینده‌ای از ثبات منطقه‌ای است.
خانم مریم رجوی، به‌عنوان زنی مسلمان، مبلغ تفسیری بردبار و دموکراتیک از اسلام است که باعث می‌شود مسلمانان توسط همه فرهنگ‌ها و عقاید مورداحترام قرار گیرند، دقیقاً نقطه مقابل ماهیت زن‌ستیز و دیکتاتور رژیم ایران و تمامی بنیادگرایان و افراط‌گرایان اسلامی را نمایندگی می‌کند.
   ما باید سیاست‌هایمان را با اصولمان منطبق کنیم و شروع به گوش دادن به صدای ایرانیان شجاعی کنیم که بسیاری از آن‌ها، بیش از سه دهه انتظار کشیده و درحالی‌که عزیزان شان متحمل شکنجه و مرگ در زندان‌های آخوندها می‌شدند، همچنان به انجام تعهدات آمریکا، باور داشته‌اند.»
آری این جملات ناشی از یک تحول بسیار بزرگ حتی در میان پشتیبانان مقاومت است و مسلماً از همه‌ی دوستداران صلح و آزادی انرژی مضاعف و متصاعدی آزاد می‌کند و رژیم مستأصل و سراپا غرق در بحران را البته با قیام‌های مردمی و ارتش آزادی به سقوط محتومش نزدیک و نزدیک‌تر می‌کند.

درود بر برگزارکنندگان و شرکت‌کنندگان در این مراسم باشکوه.