سند اين بيانيه در اجتماع عظيم ايرانيان در پاريس روز 23خرداد(13ژوئن)
، توسط شخصيتهاي سياسي و نظامي و دولتمردان
برجسته آمريكايي قرائت گرديد و به رئيس جمهور برگزيده مقاومت اهداشد.
در اين بيانيه چنين آمده است
اين ابتكار عمل نشأتگرفته از نگرانيهاي ما براي امنيت ملي كشورمان، و عدالت و فرصت براي ميليونها شهروند عرب و ايراني
است كه آينده شان با تحولات جاري رقم ميخورد و براي مردم ايران كه بهمدت بيش از
35 سال، تحت سلطه رژيم مستبد حاكم بر ايران از بنيادي ترين حقوق خود محروم بودهاند
ما همچنين نگران امنيت و حفاظت اعضاي اپوزيسيون ايران هستيم كه در كمپ
ليبرتي در عراق محصور شده اند
كساني كه دولت ما از طريق ارتش خود قول
مكتوب حفاظت به آنها داده است
ما به فشار فوري از سوي دولتمان
به دولت عراق فراخوان مي دهيم، تا به اذيت و آزار اعضاي سازمان مجاهدين خلق كه هم چنان
درعراق هستند خاتمه بدهد
ما چهار ابتكار عمل زير را به دولتمان و به كانديداهاي فعلي ومحتمل رياستجمهوري
آمريكا در هر دو حزب توصيه ميكنيم كه هدف آن كاهش نزاع در سراسر خاورميانه است. از
جمله، از طريق بهرسميتشناختن اين واقعيتها، ايستادن بر سر اصول آمريكا و نرمهاي
بنيادين بينالمللي و مخالفت با نقش مخرب رژيم ايران در منطقه:
اول- در مورد موضوع اتمي، ما از يك راه حل مسالمتآميز در صورتيكه از
طريق ديپلوماسي قابل حصول باشد، حمايت ميكنيم. ولي در عين حال، قوياً معتقديم كه چنين
راه حلي، نه از طريق امتياز دادن به رژيم ايران، بلكه با روشنساختن كامل اين امر حاصل
ميشودكه رژيم ايران از هر گونه فرصت محتمل براي كسب بمب اتمي، محروم خواهد شد.
دوم- نقش مخرب رژيم ايران در
سراسر منطقه بايد مهار و جلوي آن گرفته شود. رژيم ايران نه تنها بخشي از راه حل نيست،
بلكه بخش عمدة مشكل است.
موفقيت يك استراتژي ايجاد ثبات درازمدت در منطقه، منوط به خاتمهدادن
به دخالتهاي شوم و مخرب رژيم ايران در سوريه، عراق، يمن، لبنان و ديگر كشورهاست.
سوم- ما بايد در مورد نقض جدي حقوق بشر توسط رژيم كه در داخل ايران ادامه
دارد، هوشيارتر باشيم و بيشتر موضعگيري كنيم. سياست ما در قبال تجاوزات داخلي و خارجي
رژيم ايران عليه معيارهاي بينالمللي، ديگر نميتواند گروگان مسئلة اتمي باشد
(و) سرانجام- هستة مركزي رويكرد ما قرار گرفتن
در كنار 80 ميليون مردم ايران و آمال آنها، بههمراه مردمِ همهجا، براي آزادي و حاكميت
مردمي بر پاية اصول دموكراتيك است.
رابطه و تعامل با اپوزيسيون دموكراتيك،
براي ساليان حلقه مفقوده سياست آمريكا، تحت رهبريِ هم جمهوريخواهان و هم دموكراتها،
بوده است.
بنابراين، بهعنوان چهارمين ابتكار عملمان،
ما دولتمان را فرا ميخوانيم كه اين بنبست را بشكند و وارد يك ديالوگ با احترام، با
اپوزيسيون ايران بشود، (امري كه) با سياست ديالوگ كشور ما با تمامي گروههاي سياسي
سازگار است. نتيجة مذاكرات اتمي هر چه باشد، و در هرگونه سناريوي محتمل، خواستههاي
مردم ايران و آمال آنها براي تغيير، بايد مد نظر قرار بگيرد.
خانم مريم رجوي، بهعنوان زني مسلمان، مبلغ تفسيري بردبار و دموكراتيك
از اسلام است كه باعث ميشود مسلمانان توسط همة فرهنگها و عقايد
مورد احترام قرار گيرند، اين تماماً در نقطة
مقابل ماهيت ديكتاتور و زنستيز رژيم ايران و تمامي بنيادگرايان و افراطگرايان اسلامي
قرار مي گيرد.