۱۳۹۴ مرداد ۸, پنجشنبه

انجمن نجات ايران .طامات تا به چند و خرافات تا به كي؟

انجمن نجات ايران 
ضربة واردشده به گيج گاه خليفه ارتجاع در كهكشان امسال مقاومت ايران كه 23 خرداد گذشته در پاريس برگزار شد، آن‌چنان سهمگين و مؤثر بود كه هنوز هم اين نظام وحشي و عقب‌مانده در وضعيت تلوتلو خوردن است.
به دنبال چنين كارزار بزرگ و موفقي كه آثار آن بر نظام پوسيدة آخوندي روشن بود، دستگاه اطلاعاتي نظام آخوندي به چاره‌جویی آن نشست زیرا پيش از آن با تمام ظرفيت شيادي خود وارد صحنه شده بود تا مانع چنين دستاوردهايي براي آلترناتيو مقاومت گردد، ولي نتوانسته بود موفق شود، وزارت بدنام به اين شكست خفت‌بار، این‌گونه اعتراف كرده است: «...اقدامات قابل‌توجهي که براي مقابله با سازمان در اروپا صورت پذيرفته است، فعاليت‌هاي خودجوش برخي جداشده‌هاي اين [گروه] بوده است ...که متأسفانه بازخورد فراگير و چندان مؤثري در افکار عمومي و فضاي سياسي اروپا نداشته است...» و به اين ترتيب شكست پروژة قبل خود در يك مرحله از نبرد را به ثبت داد. نتيجه اينكه برنامه ريزان دستگاه جاسوسي و سركوب ناگزير شدند اين وضع مفتضحانه را جمع زده، راه‌کارهایی براي مقابله با آن دربياورند، محصول چنين تقلايي 5 هفته بعد، در ارگان وزارت بدنام منعكس شد كه در مقدمة آن با صراحت به لزوم جبران عقب‌ماندگی خليفه ارتجاع در اين هماوردي اشاره ‌شده است: «... به نظر مي‌رسد ترسيم سازوکاري تبليغاتي براي هجمه مناسب به [مجاهدين] و مهندسي چهره ايشان براي مردم اروپا لازم به نظر مي‌رسد...» و پرواضح است كه اين «مهندسي چهرة» مجاهدين بيان دجالانه به‌کارگیری ناجوانمردانه‌ترین روش‌های دروغ‌پراکنی و كارزار شيطان سازي آخوندی است كه از زمان خميني دجال براي حفظ نظام سفیانی‌شان، «اوجب واجبات» اعلام‌شده است. برآیند چنين توطئه‌چینی‌ها، رسيدن به مجموعه‌ای از ترفندهاي شرورانه و دغل کارانه ايست كه از آن جمله اين دستور كار مشخص‌شده است: «... ظرفيت خانواده اعضاي فريب‌خورده حاضر در سازمان در اروپا نيز مغفول مانده است که مي‌تواند برگ برنده‌اي براي تبيين چهره واقعي يک فرقه تروريستي باشد. پيگيري چنين رويه‌اي می‌تواند امنيت رواني [مجاهدين] در اروپا را به سمت بحران برده و آن‌ها را در موضع انفعال قرار دهد...» با اين حساب خواب‌های پنبه‌دانه‌ای را براي فاشيسم مذهبي ترسيم می‌کند كه با به دست آوردن آن، يك «برگ برندة» خيالي خواهد داشت و خواهد توانست با بردن مجاهدين به سمت بحران فرضي، از تعقيب مقاومت سازمان‌یافته مردم ايران فرار كند! اينجاست كه علت رو آوردن اين دستگاه جاسوسي و ترور، به بازمصرف مزدوران سوخته در فرانسه مشخص می‌شود تا شايد از اين طريق آبي براي خليفه ارتجاع گرم شود. در همين رابطه يك سايت ديگر اطلاعات آخوندي بوضوح اين مأموريت بفرموده را رو كرده و: «... از اقدامات ارزشمند دو پدر دردمند يعني آقايان مصطفي محمدي و قربانعلي حسين نژاد، در خصوص مقر اين سازمان در اورسورواز و محدوديت هائي که ممکن است [بر آن] اعمال گردد» صحبت می‌کند و نشان می‌دهد منشأ چنين تحركات مذبوحانه‌ای نتيجه عملياتي كردن كدام طرح ها بوده است؟ اين دست‌وپا زدن‌های بی‌حاصل همچنانكه در پيشبرد خطوط قبلي دستگاه جاسوسي ارتجاع به اثبات رسيد دردي از خليفه توسري خوردة ارتجاع دوا نخواهد كرد و بيشتر شبيه خرافه گويي و طامات بافي هاي مأيوسانه است.