انجمن نجات ايران
در توافقنامه اتمی رژیم آخوندی
با امریکا، رژيم تلاش دارد كه اين توافق را يك توافق «برد، برد» تصوير كند.
به اين معني كه هر دو طرف از این بازی برنده بیرون آمدهاند. يعني
رژیم به كاهش غنیسازی وادار شده تا بتواند از بخشي از تحریمها خود را رها سازد و
سرمایه بلوکهشده ملت ایران را که در امریکا است به دست آورد و ازجمله برای حفظ
نظام پوسیده خود هزينه صدور تروريسم در عراق و يمن سوریه و لبنان سازد و دولت
آمريكا نيز با در پيش گرفتن سياست مماشات با این رژیم اهریمنی بهزعم خود کارت
برنده را رو کرده و تلاش كرده تا دست و پای رژیم را تا حدودی ببندد. البته بهجای
نام بردن از مقاومتی که افشاگر پروژههای اتمی رژیم بوده حتی به روی مبارک هم نمیآورد
که این مقاومت ایران بود که تمامی پایگاههای اتمی رژیم را افشا کرد و اگر این
افشاگری از طرف مقاومت ملی ایران نبود چهبسا این رژیم به اتمام غنیسازی خود دستیافته
بود. آقاي اوباما هيچ اشارهای به اين امر نمیکند و اين در حالي است كه مقامات
دولتهای سابق آمريكا حتي جرج بوش و مشاور امنيت ملي او خانم كاندوليزا رايس بارها
نام مجاهدين خلق را بهعنوان اولين گروه اپوزيسيون ايراني كه پروژههای هسته يي
رژيم را افشا كرد ذكر كردند.
پس برخلاف ادعاي رژيم این توافق يك «برد برد» نيست و بهرغم همه امتيازاتي كه دستگاه مماشات درصحنه بینالمللی به رژيم داده است رژيم بازنده اصلي آن است؛ اما اين را منكر نمیتوان شد كه همين كار هم رژيم را بیشتر از گذشته هار و درنده میکند و امکان جنایتهای رژیم را بیشتر خواهد داد.
سؤال این است که آیا سرمایههای آزادشده در چه مسيري استفاده خواهند شد یعنی برای نیاز داخلی و مردم و یا برای مصرف در حمایت از تروریستها در عراق و يمن و سوریه و لبنان؟ آیا معلمان و پرستارها و یا کارگران زحمتکش سودی از آن خواهند برد یا خیر؟ آیا دستگیریها و اعدامها كم خواهد شد و یا زندانیان سیاسی شرایط بهتري خواهند داشت؟ و آیا اعتياد روزافزون به مواد مخدر و یا کلیه فروشی و کارتون خوابی و یا خودفروشی، فقر و تنگدستی از میان خواهد رفت؟
نه، اكنون در مرحلهای به سر میبریم كه خارج شدن رژیم منفور آخوندی از تحریم، هیچ دردی از مردم تحت ستم ایران دوا نخواهد کرد. كشوري كه طی ۳۶ سال حاكميت آخوندها، تبدیل به یک كشور سراسر فساد و غارتشده، آیا اكنون و با لغو تحريم، حاكمان جنايتكارش دست از شرارت و درندگی خواهند كشيد و اين رژيم بيمار و جزامي بهبود خواهد يافت و ملت ما به سروسامان خواهد رسید؟ هرگز.
رژیمی که ۳۶ سال از خون ملت ایران تغذیه کرده و هیچ تعهدی نه به جامعه جهانی و نه به ملت ستم دیده ایران نداشته است و با كشتار و قلعوقمع شكنجه و شلاق بر آنان حکومت کرده است و نه ایران و نه ایرانی برایش هيچ اهمیتي نداشته و ندارد هرگز به راه نخواهد آمد چراکه اين رژيم تنها به بقاي حكومت ننگينش میاندیشد و بس.
طرف حسابهای بینالمللی و بهویژه اوباما به اين رژيم امتيازات بسياري دادهاند و البته كه رژيم هم چهبسا از اين امتيازات سود کوتاهمدت ببرد و همانگونه كه اشاره شد هزینههای تروريستي خود را تأمين كند، اما چرخش و تحول بزرگي كه رویداده اين است كه خامنهای نيز همانند خميني جام زهر را سر کشیده و ديگر حتي لغو تحريم نيز نخواهد توانست مسأله يي از رژيمش حل كند.
مردم ايران همواره و مثل هميشه به تنها راهحل يعني تغيير اين رژيم عصيانگر به دست خود و مقاومت مشروعشان پاي خواهند فشرد و اين را محقق خواهند كرد. آن روز دور نيست.
پس برخلاف ادعاي رژيم این توافق يك «برد برد» نيست و بهرغم همه امتيازاتي كه دستگاه مماشات درصحنه بینالمللی به رژيم داده است رژيم بازنده اصلي آن است؛ اما اين را منكر نمیتوان شد كه همين كار هم رژيم را بیشتر از گذشته هار و درنده میکند و امکان جنایتهای رژیم را بیشتر خواهد داد.
سؤال این است که آیا سرمایههای آزادشده در چه مسيري استفاده خواهند شد یعنی برای نیاز داخلی و مردم و یا برای مصرف در حمایت از تروریستها در عراق و يمن و سوریه و لبنان؟ آیا معلمان و پرستارها و یا کارگران زحمتکش سودی از آن خواهند برد یا خیر؟ آیا دستگیریها و اعدامها كم خواهد شد و یا زندانیان سیاسی شرایط بهتري خواهند داشت؟ و آیا اعتياد روزافزون به مواد مخدر و یا کلیه فروشی و کارتون خوابی و یا خودفروشی، فقر و تنگدستی از میان خواهد رفت؟
نه، اكنون در مرحلهای به سر میبریم كه خارج شدن رژیم منفور آخوندی از تحریم، هیچ دردی از مردم تحت ستم ایران دوا نخواهد کرد. كشوري كه طی ۳۶ سال حاكميت آخوندها، تبدیل به یک كشور سراسر فساد و غارتشده، آیا اكنون و با لغو تحريم، حاكمان جنايتكارش دست از شرارت و درندگی خواهند كشيد و اين رژيم بيمار و جزامي بهبود خواهد يافت و ملت ما به سروسامان خواهد رسید؟ هرگز.
رژیمی که ۳۶ سال از خون ملت ایران تغذیه کرده و هیچ تعهدی نه به جامعه جهانی و نه به ملت ستم دیده ایران نداشته است و با كشتار و قلعوقمع شكنجه و شلاق بر آنان حکومت کرده است و نه ایران و نه ایرانی برایش هيچ اهمیتي نداشته و ندارد هرگز به راه نخواهد آمد چراکه اين رژيم تنها به بقاي حكومت ننگينش میاندیشد و بس.
طرف حسابهای بینالمللی و بهویژه اوباما به اين رژيم امتيازات بسياري دادهاند و البته كه رژيم هم چهبسا از اين امتيازات سود کوتاهمدت ببرد و همانگونه كه اشاره شد هزینههای تروريستي خود را تأمين كند، اما چرخش و تحول بزرگي كه رویداده اين است كه خامنهای نيز همانند خميني جام زهر را سر کشیده و ديگر حتي لغو تحريم نيز نخواهد توانست مسأله يي از رژيمش حل كند.
مردم ايران همواره و مثل هميشه به تنها راهحل يعني تغيير اين رژيم عصيانگر به دست خود و مقاومت مشروعشان پاي خواهند فشرد و اين را محقق خواهند كرد. آن روز دور نيست.