۱۳۹۴ مرداد ۹, جمعه

انجمن نجات ايران: دربارة مقالة .جدایی رهبری از بدنه و ورود بدنه در رهبری از صالح عباس زاده

خلق جهان بداند مسعود و مريم رهبر ماست،تا كور شود،ولايت سفياني و تواب تشنه به خون و بقيه مزدوران وزارت اطلاعات 
انجمن نجات ايران:
«تلاش وزارت اطلاعات و جدایی سر از بدنه» نام مقاله اي است از صالح عباس زاده. نويسنده خوب در اين مقاله توضيح داده است كه وزارت اطلاعات چگونه از طريق «تواب تشنه به خون مجاهدين و مقاومت ايران» و خائنان و مزدوران ديگري همچون ابراهيم و مسعود خدابنده، همان شيطان بنده ها، و محمد حسين سبحاني ومحمد كرمي ووووتلاش مي كند، آب در هاون بكوبند و مثلا به مردم هوشيار ايران بقبولانند،كه بدنه مجاهدين واقعا بچه هاي صادق و فداكار و با سوادي هستند، ولي رهبري ناصادق دارند.
به وزارت اطلاعات و مزدوران داخلي و خارجي اش، از تواب تشنه به خون، تا بقيه خيانت كاران، و شاعر به گل نشسته، تا بقيه مزدوران وزارت اطلاعات اعلام ميكنيم، اگر صداقت در فرهنگ شما خدمت به وزارت اطلاعات است و ليسيدن نعلين آخوندها بله و بله و هزار بله ما اصلا ما دنبال رهبري «ناصادق» از جنس مسعود رجوي و مريم رجوي هستيم!اصلا ما  دنبال محاربه و كافر مي گرديم،اگر صادقت و مسلماني و حقانيت در شما است،ما به همة آنها، كما اين كه به همة شما تفاله هاي حقير، تف مي كنيم. فراموش نكنيد كه ما قبل از هرچيز و قبل از همه به ولايت خميني و خامنه اي و هر آخوند دجال و دين فروش ديگر تف كرده ايم. و افتخار ما اين است كه در به در دنبال رهبري مي گرديم،كه با شما و با ولايت شما در جنگ باشد. ما به چه زباني بگوييم تا شما سفيهان ولايت خامنه اي شير فهم شويد كه اصلا عاشق چنين رهبري هستيم،تا بيشتر چشم شما كور شود. هر چند به گفته قرآن از وقتي تغيير جبهه داده و به خدمت دشمن در آمده ايد چشم هاي شما كور و گوشهايتان كر شده است. حالا هرچه مي خواهيد عو عو كنيد و هرچه مي خواهيد به ما و رهبري ما تهمت بزنيد. فحاشي هاي شما مدالهاي افتخار ما هستند كه به قول ياسر عرفات ما بايد به سينه هاي خود بزنيم. ما فراموش نكرده ايم كه پدر طالقاني درباره مسعودمان در زندان و وحشت شكنجه گران از نام او ، و سردار شهيد خلق موسي خياباني، چه گفت. من به امثال شما وادادگان مفلس و حقير نگاه نمي كنيم. ما به انبوه هواداران دلير و پاكباز مجاهدين در سراسر عالم نگاه مي كنيم كه با شرافت تمام زندان خود را كشيدند و بر آرمانهاي خود پاي فشردند و اكنون هريك در گوشه اي و نقطه اي از اين جهان پر فتنه به هواداري خود ادامه مي دهند. چند نفر آنها را نام ببريم تا شايد شرمنده شويد؟ و به زندانيان شرافتمند و پايداري افتخار مي كنيم كه در زير تيغ و دشنه و تهديد روزمره اعدام و شكنجه اين چنين دلاورانه از آرمانهايشان دفاع مي كنند.بله ما به چنين رهبري صادق و انقلابي و مصممي عشق ميورزيم و تمام دارو ندارمان را در راهش فدا خواهيم كرد. تا چشم شما بريدگان و خائنان كور شود. و رحمت خدا بر هرآن كس باد كه با دعايي و قلمي و مالي  مجاهدين را ياري كرد و مي كند.
خلق جهان بداند،
مسعود رهبر ما است
مريم رهبر ماست
تا كور شود،هر انكس كه نتواند ديد.
 انجمن نجات ايران 


صالح عباس زاده
تلاش وزارت اطلاعات و جدایی سر از بدنه
یکی ازخطوط شیطان سازی وزارت ا طلاعات طی  سالهای گذشته، تلاش برای جداسازی سر (رهبری) از بدنه (اعضای وهواداران) بوده است. این سیاست کثیف را رژیم از فاز سیاسی همواره به شکلی دنبال کرده است .
درگذشته این توطئه را تحت عنوان « هواداران صادق و رهبران نا صادق » تبلیغ میکرد. ولی روند سالهای گذشته نشان داد که نه تنها چیزی ازاین سیاست احمقانه  عایدش نشده و شکست خورده است، بلکه برخلاف تبلیغات رژیم، صفوف و رابطه مجاهدین و هوادارانشان با رهبری مجاهدین بدون اغراق صدها بار مستحکم تر ازقبل شده است و به همین دلیل است که در مقابل هر توطئه ای مانند کوه استوار می ایستند  و  از بزرگترین توطئه ها هم خم به ابرو نمی آورند.
یک نمونه آن گلریزان همیاری اخیر بود که یکی از جلوه های شکوهمند رابطه مجاهدین و هوادارانشان دراقصی نقاط این کره خاکی با رهبری مجاهدین  بود که بواقع همه را غرق تعجب و غرور میکرد .

جدایی رهبری از بدنه و ورود بدنه در رهبری- 
سالهاست که بلندگوهای وزارت اطلاعات، چه از نوع داخلی یا خارجی، چه از نوع فارسی یا عربی و غربی، خلاصه همه اونهایی که زندگی شون رو به نابودی مجاهدین گره زدن و پایانشون رو در بقای مجاهدین می بینن، تلاش میکنن در شیپور «جدایی بدنه از رهبری» بدمن، تا از این طریق این سازمان به خیال خودشون به سمت اضمحلال بره.
شعار «جدایی بدنه از رهبری» این فرضیه رو تبلیغ میکنه که سازمان مجاهدین در ساده ترین فرمول از یک بدنه خوب و یک رهبری بد تشکیل شده. «بدنه خوب» همون جوانان فداکار و تحصیل کرده و با استعداد ولی فریب خورده و مغزشویی شده و قطع شده از دنیا هستند و «رهبری بد» هم همونهایی هستن که مغز دسته اول رو میشورن. اما تجربه سالیان نشون داده که هر چی شیپورچی های وزارت در این شعار بیشتر دمیدن، رابطه بدنه با رهبری مستحکم تر و عمیق تر شده، تا جایی که در شب سوم نوزدهمین همیاری با سیمای آزادی، شاهد بودیم که برخی از اعضای بدنه سازمان نه تنها در این سالیان از رهبری «جدا» نشدن، بلکه خودشون به رهبری «وارد» شدن. حضور خواهران مجاهد نرگس عضدانلو، ربیعه مفیدی و … به عنوان اعضای شورای مرکزی و مسئولان سازمان مجاهدین در استودیوی سیمای آزادی تیرخلاصی برای این شیپورچی های وزارت بود. چون الان همون «بدنه فریب خورده!!» ولی فداکار و با استعداد، خودش به بخشی از اون گروه «رهبری» کننده تبدیل شده و در واقع دیگه «بدنه» ای برای جداکردن از رهبری باقی نمونده.
اما از طرف دیگه این صحنه برای جوانان آزادیخواه و مبارز بسیار انگیزاننده و افتخارآفرین بود، چرا که این خواهران مجاهد در واقع نمونه هایی از نسل جدید مسئولان جوان سازمان مجاهدین بودن که آمادگی و صلاحیت خودشون رو برای برداشتن بار این جنبش در دهه های آینده ثابت کردن. وجود چنین الگوهایی بدون شک ظرفیتهای جدیدی از مسئولیت پذیری در جوانان مبارز نسل ما ایجاد میکنه. عناصر جوان و مسئول همون کسانی هستن که برای سرنگونی رژیم و همچنین نگهبانی از آزادی ایجاد شده بعد از سرنگونی، به شدت کارآیی خواهند داشت.

صالح عباس زاده