انجمن نجات ايران
ماه پیش یک میلیاردر، چندمیلیون دلار به یک بنیاد خیریه کمک کرد (به هر
نیتی... !). حرکتی قابل تقدیر بود. در جایی دیگر، یک فوتبالیست مطرح دنیا، چند
میلیون دلار به یک بیمارستان کمک کرد. این هم جای تقدیر دارد. اما شب گذشته، از
پنجرهی تلویزیون دیدم که فردی تلفن زد و گفت: «من فقیرم و پولی ندارم که در
همیاری به سیمای مقاومان آزادی کمک کنم، ولی پول 5روز غذای خودم را به شما میدهم».
دیگری گفت: «بیمار سرطانی هستم، پول یکماه داروی خودم را بهشما میدهم». اینجا
دیگر تقدیر کم بود و همه با اشک شوق و عشق از او قدردانی کردند. چرا که ساکنان اینطرف
پنجره هم چیزی بجز فدای خودشان نداشتند که به او بدهند. تلاش میکنم پنجرهی امروز
را از هر دوسوی آن نگاه کنم؛ چرا که هر دو سوی پنجره، دنیایی ازعشق را به بیرون
نشان میدهد.