محمد حسین سبحانی مزدور وزارت اطلاعات آخوندی کیست؟ |
محمد حسین سبحانی، متولد ۱۳۳۹ در شهر ساوه در ایران، یکی از مأموران رژیم ملایان در آلماناست که تحت عنوان عضو سابقمجاهدین فعالیت میکند. او که یک تکنیسین صنایع هلیکوپتر وابسته به وزارت دفاع رژیم بود در بهمن۱۳۶۲ به گلاله در سلیمانیه عراق آمد و به مجاهدین پیوست و در پشتیبانی پایگاهها بهکار پرداخت. اما در جریان یک توطئه رژیم آخوندی برای ترور آقای مسعود رجوی، رهبر مقاومت، ارتباطات مشکوک و سابقهسازیهای دروغین او برملا شد و مزدوری او برای ملایان افشا گردید و توطئه شکست خورد.
وقتی ارتباطات محمد حسین سبحانی و مأموریت تروریستی اش افشاگردید، او اعلام بریدگی کرد و پس از چندی در منطقه مرزی ایران و عراق از نزد مجاهدین گریخت، اما توسط ارگانهای عراقی دستگیر شد و مدتی بعد در ژانویه ۲۰۰۲ به طور رسمی به ایران بازگشت. وی به مجرد رسیدن به ایران در هتل مرمر تهران تحت آموزشهای فشرده و ویژه وزارت اطلاعات ملایان برای مأموریتهای برونمرزی قرار گرفت و تحت امر «حاج غلامی» از مهره های این وزارتخانه برای انجام طرحهایی توجیه شد و بهخارج از کشور فرستاده شد.
سبحانی در فوریه ۲۰۰۲ بهآلمان اعزام شد و با دیگر عوامل وزارت اطلاعات در اروپا مانند کریم حقی، مسعود خدابنده، علی اکبر راستگو و مهدی خوشحال ارتباط برقرار کرد. از آن زمان تاکنون کار اصلی وی شرکت در فعالیتهای برونمرزی وزارت اطلاعات آخوندها علیه مقاومت در کشورهای مختلف میباشد.
توطئه ترور مسعود رجوی، رهبر مقاومت ایران
محمدحسین سبحانی در بهمن سال ۱۳۶۲ در منطقه مرزی عراق و ایران بهمجاهدین پیوست. وی در سال ۱۳۶۵ مورد شک امنیتی فرماندهاش قرار گرفته و خلع سلاح شد. در مرداد۱۳۷۱ خودش نوشته بود که علت محرومیت از شرکت در کلاس امنیت ارتش آزادی «ناشی از بیاعتمادی است که در مورد من وجود دارد… که البته این را هم حق سازمان می دانم، نمونه همین بیاعتمادی را هم زمانی که از حفاظت … به ستاد دیگر منتقل شده بودم به ذهنم زد…». علت بیاعتمادی بهوی سابقهسازیها و دروغگوییهایی بود که سبحانی در مورد گذشته و حال خودش برای دیگران میگفت تا اعتماد آنها را جلب کند.
در دیماه سال ۱۳۷۰ وزارت اطلاعات رژیم آخوندی میخواست طرح ترور رهبر مقاومت ایران، مسعود رجوی، را در بغداد اجرا نماید. روز دوم دیماه دیپلومات ـ تروریستهای آخوندی در نزدیکی دفتر مرکزی مجاهدین در بغداد، منتظر ورود مسعود رجوی بودند. اما مجاهدین پیشدستی کردند و روز بعد خبرگزاریهای فرانسه و رویتر گزارش کردند «رژیم ایران اعلام کرد دو تن از دیپلوماتهایش در بغداد بهشدت توسط مجاهدین زخمی شدهاند».
متعاقباً در ۲۸ اسفند ۱۳۷۱، رادیو و تلویزیون و مطبوعات رژیم آخوندی طبق یک خبر عجولانه وزارت اطلاعات اعلام کردند «رجوی توسط مخافظانش ترور شد». ظاهراً کد ارسالی «نشد» در اطلاعات آخوندها «شد» خوانده شده بود.
در روز ۵آوریل، ملاها که از شکست توطئههای خود علیه جان رهبر مقاومت طرفی نبسته بودند، با بمباران قرارگاه اشرف با ۱۳ جنگنده بمبافکن فانتوم و ریختن ۳۰تن بمب برروی مقر فرماندهی ارتش آزادی، قصد تلافی داشتند. اما این بار هم تیرشان بهسنگ خورد. یک مزدور نفوذی رژیم بهنام کاظم سلیمانی بهرژیم خبر داده بود که شخصاً کشتهشدن فهیمه اروانی، مریم رجوی و مسعود رجوی را بهچشم دیده است…
بهدنبال این توطئهها، تحقیقات انجام شده نقش اطلاعاترسانی بریده مزدوران و عوامل نفوذی ملاها را روشن ساخت و سرانجام ارتباطات مشکوک محمدحسین سبحانی با برادرش جعفر سبحانی در «امور تربیتی» (یک ارگان سرکوبگر رژیم علیه دانشآموزان در مدارس) و پاسدار دیگری در زندان اوین آشکار شد.
سبحانی که از برملاشدن ماهیت خود نگران شده بود، با اعلام بریدگی تقاضای رفتن بهخارجه کرد و سرانجام در تیرماه ۱۳۷۸ حین گردش در شهر بغداد، اقدام بهفرار نمود که توسط ارگانهای عراقی دستگیر شد و متعاقباً تحویل مجاهدین گردید. با سفارش رهبر مقاومت، مجاهدین وی را رها کردند تا سراغ زندگی خودش برود. و او بهطور قانونی بهایران بازگشت. (پیوست شماره ۱)
اعزام سبحانی بهآلمان برای مأموریتهای جدید
پس از بازگشت محمدحسین سبحانی بهایران و گرفتن آموزشهای لازم، وزارت اطلاعات وی را بهخارج اعزام کرد و بهمنظور سفیدسازی او یعنی کتمان مزدوری او برای وزارت اطلاعات، سناریویی برای خروج سریع او از ایران (آن هم از چنگ گشتاپوی ملایان) سرهم کرد و در همین رابطه سایت وزارت اطلاعات به نام مهدیس یک مصاحبه تلفنی برای او ترتیب داد و سبحانی در این مصاحبه گفت که در روز اول بهمن از عراق به ایران بازگشته اما در روز سوم بهمن در تهران با «جنگ و گریز همراه با تیراندازی» (!) از دست مأموران رژیم فرار کرده و به اروپا آمده است! مضحک این که همین کسی که بهادعای خودش از چنگ مأموران رژیم بهخارج فرار کرده، هدفش از این فرار این بود که بهقول خودش: خیانتهای مجاهدین و شخص رجوی را در جریان جنگ ایران و عراق برملا کند. دربارهٌ پنهانکردن تسلیحات شیمیایی عراق توسط مجاهدین افشاگری کند. دربارهٌ زندانها و شکنجههای مجاهدین که بسا بیشتر و وحشتناکتر از زندانها و شکنجههای رژیم است سخن بگوید. دربارهٌ کشتار شیعیان و اکراد عراقی توسط مجاهدین روایتکند. همچنین مخالفتهای موهوم پیشین خود دربارهٌ مقاومت و حضور مجاهدین و ارتش آزادیبخش در عراق را هم بازگو نماید
علت این که وزارت اطلاعات آخوندها تلاش میکند تا محمدحسین سبحانی و سایر مأموران و همکاران خود در اروپا و آمریکا را با عنوان «جداشده از مجاهدین» و نه مزدور خودش بهصحنه بفرستد، رسوایی و بیاعتباری و تنفری است که مردم ایران و جامعه بینالمللی از این رژیم دارند. از آنجا که این رژیم دهها بار توسط سازمان ملل متحد بهخاطر نقض شدید و مستمر حقوق بشر محکوم گردیده و افکار عمومی درکشورهای غربی، اعتباری برای تبلیغات و دجالگریهای آن قائل نیست، بنابراین آخوندها برای پیشبرد جنگ سیاسی و تبلیغاتیشان علیه مجاهدین و مقاومت ایران به عنوان آلترناتیو دموکراتیک و تهدید اصلی موجودیت دیکتاتوری مذهبی، نیازمند پوششی هستند تا خود و اثر انگشت خود را تحت پوش اسامی و عناوین دیگر پنهان سازد. از جمله ابزارهایی که ملاها تلاش کردهاند از آنها چنین پوششی را فراهم کنند، کسانی هستند که از مجاهدین جدا شده و بهمقاومت ایران پشت کرده و بهخدمت رژیم و وزارت اطلاعات آن درآمدهاند.
یک مأمور رژیم بهنام رامین دارمی در نامهیی که به یک مقام وزارت اطلاعات نوشته است، ضمن اعلام آمادگی برای انجام مأموریت در خارجه، تصریح میکند که طی مدت آموزشها، سر تیم او در هتل مرمر محمدحسین سبحانی بوده است. (پیوست شماره ۲)
به برادرگرامی حاج سعید
اینجانب رامین دارمی فرزند عبدالامین متولد۱۳۴۸ ش ۱۵۶۱ صادره آبادان بنابر پیشنهاد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران برای انجام مأموریت به یکی از کشورهای اروپایی جهت افشای هرچه بیشترمنافقین اعلام آمادگی کامل مینمایم.
اینجانب یک بهمن ۱۳۸۰ بعد از طی مراحل قانونی در عراق وارد ایران از حوزه خسروی شدم مرا بعد از این امر، از طرف برادران پذیرایی واستقبال بالایی بهعمل آمد. یک شب در قصرشیرین اقامت داشتیم و بعد از انجام مراحل قانونی به هتل مرمرتهران اعزام شدیم پذیرایی و استقبال بالایی از ما شد طی مدتی که در هتل مرمر بودیم.
سرتیم من برادرمحمدحسین سبحانی بود که بههمراه علی قشقاوی، طالب جلیلیان، علی اشرفی در یک تیمبندی قرارگرفته بودیم برادران اطلاعات روزانه نزد ما میآمدند و هر مشکلی که داشتیم حل میکردند در این مدت با حاج محمود صحبت کردم.
مدت اقامتم در هتل دهروز بود وقتی به اهواز اعزام شدم برخی از بچهها ازجمله محمدحسین سبحانی و حمیدرضا برهون هنوز در هتل مانده بودند تا خانواده آنها جهت استقبالشان به تهران بیایند. در اهواز دو روز ماندم و خانوادهام جهت تحویل گرفتنم مراجعه کردند که با یک مراسم جالبی انجام شد. طی مدت اقامت در هتل مرمر طرحهای پیشنهادی شما چندین بار در تیم توسط محمدحسین سبحانی با ما مرور شد و در آن خصوص توجیه شدیم و سلام. با تشکر از مسئولین محترم ـ رامین دارمی اولاسفند۱۳۸۰».
یک خبرنگار ایرانی به نام محمود مسعودی که به مدت ۷سال با این ماموران در ارتباط بوده و در سال ۲۰۰۲ از آنها جداشده است، قبل از آن برای مصاحبه با محمدحسین سبحانی و بیان سرگذشت او به شهر دوبلن آلمان میرود ولی در عمل به واقعیات دیگری می رسد و کنجکاوی اش را برمی انگیزد . او سپس در نامه ای خطاب به «رود لوبرز» کمیسر عالی پناهندگان ملل متحد ضمن افشای محمدحسین سبحانی و بخشی از شبکه جدید اعزامی گشتاپوی ملایان از تهران، از طرحهای وزارت اطلاعات پرده برداشت. وی در نامه خود می نویسد :
«آنقدر مصاحبه با محمدحسین سبحانی کنجکاویم را جلب کرد که در صدد برآمدم این ماجرا را تا ته دنبال کنم تا ببینم سر از کجا درمیآورد. کمی بعد متوجه شدم که هنوز مدارک پناهندگی محمدحسین سبحانی درست نشده سر از کلن درآورده است، در کلن در خانهیی با کریم حقی، مهدی خوشحال، علی اکبر راستگو و … جمع شده اند . در این خانه محمدحسین سبحانی خطوط جدیدی که از ایران آورده بود را به آنها ابلاغ کرده و در این رابطه بین آنها تقسیم کار کرده است . از آنجا که میدانستم کریم حقی و مهدی خوشحال، علی اکبر راستگو و … از سوی پلیس امنیتی هلند و آلمان به عنوان جاسوسانی که در رابطه با وزارت اطلاعات رژیم هستند و برای انجام ماموریتها و یا چاپ انتشاراتشان پول دریافت میکنند شناخته شدهاند، رابطه محمدحسین سبحانی با آنها و این نشستها کاملا پرده از روی مسائل برداشت.
همزمان متوجه شدم که فرد دیگری به نام مسعود خدابنده که او هم مدعی بود مسئولیت اصلیش مبارزه با مجاهدین است، از انگلیس به شرق آلمان رفته بود تا به حل مسائل پناهندگی محمدحسین سبحانی و افراد هم تیم او کمک کند. اینها افرادی به نامهای فرهاد جواهری یار، ادهم طیبی، ادوارد ترمادویان و … بودند که همگی بهطور همزمان به آلمان رسیده بودند و پناهنده شده بودند.
سناریو مأمور وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بهطور خلاصه این بود که از مسئولان «ستاد امنیت سیاسی مجاهدین» بوده و بهدلیل «مخالفت با سیاستهای سازمان» توسط مجاهدین «زندانی و شکنجه» شده و پس از تحمل سالها زندان انفرادی، مجاهدین او را به عراق تحویل دادهاند. چند سال هم در عراق زندانی بوده و سپس به رژیم ایران «مسترد» شده و توسط وزارت اطلاعات هم زندانی شده است. اما در روز سوم ورود به ایران، از زندان وزارت اطلاعات «گریخته» و به آلمان آمده است!!
– وی در حالیکه مدعی بود فقط بعد از سهروز از دست وزارت اطلاعات گریخته است ، اما همهٌ جزوات و کتابهایی را که وزارت اطلاعات در سالهای اخیر به اسم جداشدگان مجاهدین علیه مجاهدین منتشر کرده، مطالعه کرده بود. کتابهایی که وزارت اطلاعات در دو مورد آنها را مصرف میکند. یکی در خارج کشور برای مصارف خارجی و یکی هم برای آموزش دادن به مأموران نفوذی وزارت اطلاعات در خانههای امن و هتلهای تحت کنترل اطلاعات در تهران. واضح است که امکان مطالعهٌ این جزوات و کتابها درنزد مجاهدین و در زندان عراق وجود نداشته و بنابراین سبحانی بایستی در عرض کمتر از سه روز دهها جلد کتاب را مطالعه کرده باشد! آنهم در حالیکه بنا بهادعای خودش در این سه روز تحت شکنجه و یا در حال انتقال از زندان قصر شیرین به زندان کرمانشاه و از زندان کرمانشاه به زندان تهران بوده است!
– سبحانی تصریح میکرد که «رسالت» او در خارج کشور مبارزه علیه مجاهدین و شخص آقای مسعود رجوی است و مهمترین موضوع این است که بایستی آقای رجوی را مورد حمله قرار داد. وی همچنین میگفت که مسئولیت دارد تا سایر «جدا شدگان مجاهدین» را که از ایران «فرار میکنند» سازمان دهد
– این فرد خود را بهوضوح طرفدار رفسنجانی و خطی که او در دوران ریاستجمهوریش دنبال میکرد میداند ولی از من خواست که در مصاحبه به این موضوع اشاره نکنم. سبحانی گفت: رفسنجانی «پدر اصلاحات در ایران» است و معتقد بود فعالیتهای مجاهدین در داخل ایران از یکسو و «چپرویهای» بخشی از جناح خاتمی باعث شکست و انزوای رفسنجانی شده است و از این بابت بهشدت از مجاهدین جریحهدار بود
– در یک کلام پس از ساعتها بحث و گفتگو و تماسهای تلفنی متعدد بعدی با این فرد مثل روز برایم روشن شد که این فرد نه یک پناهجوی سیاسی و نه یک بریدهٌ در پی زندگی بلکه یک مأمور آموزش دیدهٌ اعزامی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با پشتوانهٌ قوی مالی و ارتباطی است که بهگفته خودش «در اینجا یعنی خارج جز با هدف مبارزه با مجاهدین نیامده و رسالت دیگری جزمقابله با آنها ندارد».
– ۵روز بعد از مصاحبه و گفتگوی ۸ساعته با سبحانی وی بامن تماس گرفت و گفت میخواهد اطلاعیهٌ دوتن دیگر از جداشدگان از مجاهدین را به من بدهد تا ویراستاری و تایپ کرده و برای انتشار بهاو برگردانم. هرچند این درخواست برایم عجیب بود اما آن را پذیرفتم و بهاو گفتم که متون را برای من فاکس کند. دوروز بعد یعنی دوشنبه ۵اوت یک اطلاعیه ۱۰صفحهیی تایپ شده با امضای مشترک دو نفر به نامهای جواهرییار و ادوارد ترمادویان برای من فاکس کرد. روی این اطلاعیهٌ تایپ شده که نسخهیی از آن را به ضمیمه برایتان ارسال میکنم، تصحیحاتی بهصورت دستنویس انجام شده بود و مشخص بود که متن اصلی نه دست سبحانی و نه دست جواهرییار و نه ترمادویان است.بلکه آنها این متن را از خارج از آلمان بهصورت تایپ شده دریافت نمودهاند. آشکار بود که سرنخ مستقیماً در دست وزارت اطلاعات در تهران است. در این متن، سناریو هر دو نفر، مانند سناریو سبحانی بود و مدعی هستند که «مخالف مجاهدین» بودهاند و پس از دستگیری توسط مجاهدین بهعراق و از عراق بهرژیم ایران تحویل داده شدهاند و آنها نیز بهطور مرموزی از دست وزارت اطلاعات گریختهاند و بهاروپا آمدهاند…
با احترام محمود مسعودی ۱۸اوت ۲۰۰۲ (۲۷مرداد ۱۳۸۱)
رونوشت:
– خانم مری رابینسون کمیسر عالی حقوق بشر ملل متحد
– رئیس کمیسیون حقوق بشر ملل متحد
– رئیس صلیب سرخ
– مسئول امور ایران در کمیساریای عالی حقوق بشر ملل متحد
– عفو بینالملل
– کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران
گزارشهای دستگاههای امنیتی آلمان و هلند
سازمان حراست از قانون اساسی آلمان در گزارش سال ۹۷خود می نویسد:«… یکی از کارهای اصلی سرویس مخفی ایران تحت نظر قرار دادن ایرانیهای اپوزیسیون که در آلمان زندگی میکنند بوده است. در این رابطه در پیشاپیش همه تحتنظرگرفتن مجاهدین خلق ایران و همینطور بازوی سیاسی آن ”شورای ملی مقاومت ایران” مد نظر بوده است…». همین سازمان در گزارش دو سال بعد خود یعنی گزارش سال ۹۹خود تأکید میکند:«…هدف اولیه سازمان اطلاعات ایران کماکان مبارزه با مخالفین ایرانی مقیم آلمان است. … سازمان مجاهدین خلق ایران و بازوی سیاسی آنها شورای ملی مقاومت ایران کماکان در صدر فعالیتهای سازمان اطلاعات ایران قرار دارند».گزارش دستگاه امنیتی هلند
سازمان امنیت هلند (AIVD) در گزارش سال ۱۹۹۸خود مینویسد: «…هنوز هم دیده میشود که سازمانهای امنیتی ایران در هلند فعال هستند ماٌموران ایرانی مصمم هستند که اعضای گروههای اپوزیسیون را پیدا کرده تا بدینوسیله آن سازمانها را بیثبات کنند. بهویژه اعضای کنونی و سابق مجاهدین خلق مورد توجه زیاد سازمانهای امنیتی ایران هستند. سازمان (امنیت ایران) از فشار(intimidation) بر روی ایرانیان برای همکاری استفاده میکند.
یکسال بعد سازمان امنیت هلند (AIVD) گزارش داد «مجاهدین خلق MEK مهمترین سازمان اپوزیسیون ایران بود و در هلند نمایندگی دارد… در غرب فعالیتهای مجاهدین خودش را به ترتیبدادن تظاهرات و دادن اطلاعات شفاهی و کتبی محدود میکند .
… مسئولین ایرانی همچنان سخت با گروههای اپوزیسیون برخورد میکنند یک وظیفه مهم سازمانهای امنیت ایران ردیابی و ثبت کردن اعضای اپوزیسیون درخارج و بویژه هواداران کنونی و قبلی مجاهدین خلق MEK می باشد.
توطئه ننگین ۱۷ژوئن۲۰۰۳
در اوائل سال ۱۳۸۲، وزارت اطلاعات رژیم آخوندی، در همکاری با سازمان امنیت فرانسه، اقدام بهیک توطئه برای اخراج و استرداد اعضا و مسئولان مقاومت ایران از فرانسه نمود.در روز ۱۷ژوئن ۱۳۰۰ پلیس فرانسوی بهمقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز حمله کرده و ۱۶۳ تن از مجاهدین از جمله خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران را دستگیر و بهزندان منتقل کردند تا آنها را بهایران استرداد کنند. محمد حسین سبحانی یکی از منابع اطلاعاتی و جاسوسی رژیم ایران در این توطئه بود. این از خائنانهترین اقدامات سبحانی در خدمت وزارت اطلاعات علیه مقاومت ایران بود که با همکاری داست فرانسه انجام گرفت.
بولتن وزارت اطلاعات شماره ۳۷۲۶/د که در روز ۲۳ ژوئن ۲۰۰۳ برای مقامات عالیرتبه رژیم ارسال شده است برهمکاری سرویسهای اطلاعاتی رژیم آخوندی و فرانسه تأکید میکند و می نویسد:
خ۵ ـ انتشار محدود : عملیات مذکور که در نوع خود بیسابقه است، از بیش از ۵/۲ سال قبل توسط سرویس امنیت داخلی فرانسه ( DST ) برنامه ریزی شده و مراحل قضایی آن بهتدریج پیش رفته بود که جزئیات امر در جلسات تبادل توسط سرویس مذکور تشریح میشد. براساس برنامهریزی به عمل آمده، شانزده نفر از اعضای اصلی منافقین در فرانسه به جرم مشارکت در اقدامات تروریستی محاکمه خواهند شد».
روز جمعه ۲۱ اسفند۸۳ ، محمد محدثین، مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت، ویلیام بوردون و فرانسوا سر، وکلای دادگستری، ژاک گایو، اسقف پارتنیا و از چهرههای سرشناس مدافع حقوق بشر در فرانسه و پاتریک بودوئن، رئیس افتخاری فدراسیون بینالمللی حقوق بشر در یک کنفرانس مطبوعاتی در پاریس توطئه رژیم آخوندی برای دخالت در پرونده ۱۷ ژوئن را افشا کردند… محدثین از کریم حقی، خدابنده، سبحانی و طیبی، بهعنوان مأموران رژیم آخوندی در این طرح نامبرد.
شرکت در توطئه وزارت اطلاعات علیه حضور خانم مریم رجوی در فرانسه
رژیم آخوندی که نتوانسته بود در توطئه ۱۷ژوئن بهاهداف خود علیه مقاومت ایران دست یابد، در اوائل فروردین ۱۳۸۴ بهاین فکر افتاد تا با بسیج تمام مأمورانش از سراسر اروپا در فرانسه علیه رئیس جمهور برگزیده مقاومت دست بهاقداماتی بزند.
مأموران اطلاعات آخوندی که از حمایت و هماهنگی یک سرویس فرانسوی برخوردار بودند و از شهرهای مختلف اروپایی بهفرانسه آمده بودند، بهاورسوراواز و شهرهای دیگر این منطقه رفتند تا به پخش اکاذیب و دروغ علیه مقاومت ایران و رئیس جمهور برگزیده آن بپردازند. این اقدام مزدوران که خبرگزاری فرانسه مجموعاً تعداد آنها را حدود ۵۰ نفر گزارش کرد، با نفرت و انزجار شهروندان فرانسوی مواجه شد. مأموران وزارت اطلاعات که تحت عنوان« اعضای سابق مجاهدین» به مأموریت آمده بودند، تصریح میکردند «ما به کمک د. اس. ت میخواهیم کاری کنیم که فرانسه مریم رجوی را به ایران اخراج کند»، آنها میگفتند «ما برای محکومیت و اخراج و اعدام مریم رجوی کار میکنیم».
دستور چنین اقدامی را آخوند یونسی، وزیر اطلاعات رژیم آخوندی، دو هفته قبل از آن اعلام کرده بود «من امروز به معاونم دستور دادم جنایتهای منافقین را سریع بهعرض مجامع بینالمللی برساند و ثبت شود»(تلویزیون رژیم ۲۵اسفند۸۳).
مزدور سبحانی، یکی از گردانندگان این معرکه بود که بههمراه کریم حقی، مسعود خدابنده و تعدادی دیگر از مأموران شناختهشده اطلاعات آخوندی بهفرانسه آمده بودند.
تجمع مأموران رژیم، نفرت و انرجار مضاعف شهروندان شریف فرانسوی در اورسوراواز، سرژی و میدان تروکادرو را نسبت به رژیم آخوندی و توطئههایش برانگیخت. آنها از حضور مأموران رژیم آخوندی در شهرشان بهشدت خشمگین بودند. مصوبه شورای وزیران اتحادیه اروپا در ۲۹ آوریل ۱۹۹۷ بر «همکاری میان دولتهای اروپایی برای تضمین این که به ایرانیانی که دارای ماموریتهای اطلاعاتی و امنیتی هستند ویزا داده نشود» تاکید میکند و همه دولتهای عضو را به «اقدام هماهنگ برای اخراج و ممانعت از ورود پرسنل اطلاعاتی ایران در کشورهای عضو اتحادیه اروپا» فرامیخواند.
بازداشت در فرانسه به جرم چاقوکشی و مجروح کردن ایرانیان مخالف
وزارت اطلاعات رژیم ملایان در صدد بود با جمع آوری و اعزام شماری از مأموران خود از فرانسه و سایر کشورهای اروپایی جلسهیی در تاریخ ۱۷ژوئن ۲۰۰۷ در سالن فیاپ پاریس علیه پناهندگان و مخالفان سیاسی رژیم برگزار نماید. برای این کار محمدحسین سبحانی و تعداد دیگری از مأموران خود را از کشورهای مختلف روانه پاریس کرده بود. اما قبل از برگزاری جلسه ، به مجرد حضور چند پناهنده سیاسی، مزدوران که تدارک حمله و هجوم را از قبل دیده بودند، به جان پناهندگان افتادند و وحشیانه آنها را با چاقو و قمه و پنجه بوکس و گاز اشک آور، مضروب و مجروح کردند.
در پی حملات وحشیانه مزدوران، پلیس خود را به محل رساند و پس از بررسی صحنه و جمع آوری آلات جرم و شناسایی مجرمین، علاوه بر لغو جلسه مزدوران، محمد حسین سبحانی و دو مزدور چاقوکش دیگر اطلاعات و سفارت رژیم آخوندی را بازداشت و مورد تعقیب قضایی قرار داد.
(پیوست شماره ۳)
هفتهنامه اکورژیونال در روز ۲۷ژوئن ۲۰۰۷، این مورد نوشت
فردی که به افشاگری در مورد مجاهدین پرداخته بود یک تروریست واقعی است
اور سور اواز ـ مقاله ای به قلم ژان ـ فرانسوآ دوپاکیه (Jean-François DUPAQUIER)
هفته نامه «اکو رژیونال» ـ چهارشنبه ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷
در تاریخ ۵ آوریل ۲۰۰۵ محمد سبحانی در جلو شهرداری اورسوراواز علیه پناهندگی اعطا شده به مجاهدین خلق در فرانسه به تظاهرات پرداخته بود. او اخیراً پس از شرکت در یک چاقوکشی دستگیر شده است.
آیا محمد حسین سبحانی یک فرد مسالمتجو و دموکرات است که به ناگهان «از کوره در رفته است» و در یک حمله با چاقو به پناهندگان ایرانی حمله کرده است یا اینکه او یک مامور سرویسهای اطلاعاتی رژیم ملاها (VEVAK) است، همان سرویسهایی که در ایران «قانون اسلامی» را بهصورت بیرحمانه به مردم تحمیل میکنند. در هر صورت این شاهد ممتاز قاضی بروگیر بههمراه ۲ نفر از رفقایش به اتهام حمله با چاقو به مخالفان ایرانی در وسط پاریس تحت پیگرد قضایی قرار گرفته است. (پیوست شماره ۴)
چاقوکشی
محمد حسین سبحانی جزء یک گروه ۳ نفره است که در پاریس دستگیر شدهاند، در جریان یک درگیری بین ایرانیان که قربانیان آن اعضای مجاهدین خلق بوده اند
البته جلسهیی که در روز ۱۷ژوئن امسال قرار بود در پاریس برگزار شود علنی بود. افراد فعال طرفدار رژیم ایران مخصوصا میخواستند که این مراسم را در سالگرد دستگیریهای انجام شده در سال ۲۰۰۳ در اور سور اواز برگزار کنند تا بهتبلیغات گسترده در مورد این واقعه بپردازند.
همانطور که قابل پیشبینی بود مجاهدین خلق به جلو سالن برگزاری این جلسه آمدند تا اعتراض خود را ابراز کنند. آنها معتقدند که سرویسهای اطلاعاتی ایران این جلسه را به راه انداختهاند. چند مرد با گاز اشک آور به این معترضین حمله کردند. یک ایرانی بطور جدی با چاقو زخمی شده است.
«عوامل رژیم ایران»
بنا به گفته منابع قضایی، مهاجم مجهز به سلاح سرد در بازداشت موقت قرار گرفته است و قرار است توسط قاضی مورد بازجویی قرار بگیرد. این قاضی تصمیم خواهد گرفت که آیا این متهم آزاد خواهد شد یا اینکه در بازداشت نگهداشته خواهد شد.
احکام بازداشت
به دستور قاضی میشل گاناسیا (Michel Ganascia)، این فرد به اتهام «وارد کردن جراحات بطور جمعی و عمدی با استفاده از سلاح» در بازداشت موقت قرار گرفته است. بنا به گفته ویلیام بوردون (وکیل مجاهدین) ، ۷ عضو OMPI شکایتهای شخصی علیه این فرد مهاجم ارائه داده اند.
به گفته OMPI یکی از ۳ نفری که تحت پیگرد قضائی قرار گرفته اند محمد حسین سبحانی است. او شهرت دارد که مامور سرویسهای اطلاعاتی ایران است. او یکی از کسانی است که علیه مجاهدین شهادت داده بود و در چارچوب تحقیقات قضایی در مورد OMPI توسط DST مورد استماع قرار گرفته بود. در جریان تظاهراتی که در تاریخ ۵ آوریل ۲۰۰۵ در شهر اورسوراواز علیه شهرداری اورسوراواز و OMPI به راه انداخته شده بود سبحانی با نفرت بسیار به شعاردادن مشغول بود و تصویر او در عکسی که در ان زمان توسط خبرنگار اکو رژیونال گرفته شده است به چشم میخورد. این نکته که سبحانی شاهد اصلی پروندهیی است که قاضی بروگیر آن را دنبال میکند به خودی خود نشان میدهد که این پرونده تا چه میزان سست و نامستحکم است.
محمد حسین سبحانی بارها به اتفاق سایر مزدوران قبل و بعد ازحملات مالکی به اشرف ، به منظور شناسایی و تکمیل اطلاعات مزدوران عراقی و نیروی تروریستی قدس به عراق مسافرت کرده و در اطراف اشرف به شناسایی مواضع مجاهدین ومحلهای استقرار آنها پرداخته است .
پس ازحمله مالکی به اشرف که منجر به کشته ومجروح شدن تعدادی ازمجاهدین گردید و مزار شهدای مجاهد خلق به اشغال نیروهای عراقی ومالکی جنایتکار درآمد . مزدور سبحانی به مزار اشرف رفته و ازطریق مصاحبه با رادیو تلویزیونهای عراقی ، به زمینه سازی برای کشتار بزرگ اشرف اقدام نمود .
بعداز دستگیری کریم حقی بوسیله پلیس هلند و لو دادن همه فعالیت های وزارت اطلاعات درخارج کشور، به دلیل محدودیت های کریم حقی برای فعالیت های علنی ، مسولیت او را وزارت اطلاعات به محمد حسین سبحانی محول کرده است وکریم حقی به فعالیت های مخفی روی آورده است .
ولی سایر مزدوران وزار ت اطلاعات ، محمدحسین سبحانی را متهم به بی عرضگی و بالا کشیدن بخشی از پولهای سایر مزدوران کرده اند و او را قبول ندارند .هماهنگی های اجرایی را سبحانی با شادانلو انجام میشود .
محمد حسین سبحانی صحنه گردان ، اکسیون های چند نفره وزارت اطلاعات را درفرانسه ویا آلمان بعهده دارد .
گرفتن اجازه برگزاری اکسیون در فرانسه بعهده یک ماموردیگر وزارت اطلاعات به نام جهانگیر شادانلو میباشد.
هماهنگی های اجرایی را سبحانی با شادانلو انجام میشود
منبع: انجمن نجات ایران زمین.