۱۳۹۴ آبان ۲۹, جمعه

ولایت فقیه(رژیم ضدبشری آخوندی) = ابوداعش شیعه + ابوداعش سنی

     

       برگرفته از همبستگی ملی ایران ، هم در کشتار پاریس و هم در لیبرتی
                    عبدالعلی معصومی ، 20 نوامبر 2015
در شامگاه روز 22آبان (13نوامبر)، در بیش از 6 حمله  تروریستی در شهر پاریس، بیش از 128تن کشته و 250تن مجروح شدند. حمله در بیرون استادیوم فوتبال «سَن دُنی»، در حومۀ شمالی پاریس، در ساعت 21و 20دقیقه به وقت محلی آغازشد که در آن، بازی دوستانۀ تیمهای ملی فرانسه و آلمان در جریان بود. در این حمله صدای سه انفجار شنیده شد که طی آن یکی از مردم و سه تن از عاملان انفجار انتحاری کشته شدند.
 همزمان با حمله  تروریستی، چند مرد مسلّح، الله اکبرگویان، به سالن کنسرت «باتاکلان»، ویژۀ موسیقی راک، یورش بردند و تماچیان را به رگبار بستند و حداقلّ 82 نفر را کشتند. یکی از شاهدان عینی که در سالن حضور داشت می گوید: «به وضوح شنیدم که می گفتند، مقصّر اولاند [رئیس جمهور فرانسه] است. او نباید در سوریه دخالت می کرد».
در یورش پلیس به این سالن چهار مهاجم کشته شدند که سه تن از آنها جلیقه های انفجاری خود را منفجر کرده بودند. (العربیه، فارسی، 23آبان94).
 در خیابان «شارون»، در نزدیکی گورستان تاریخی «پِرلاشِز»، سرنشینان یک ماشین مشتریان یک رستوران ژاپنی را به رگبار بستند و دستِ کم 18تن را کشتند.
 در فاصله یی نه چندان دور از این کشتار، در تقاطع خیابانهای «آلپیر» و «پیشار»، رو به روی رستوران «لوبوتی کامبودج» در اثر تیراندازی چند مهاجم، دست کم 12تن کشته شدند.
 در فاصله چند صد متری سالن «باتاکلان»، در خیابان «لافونتن او روا» مهاجمان تروریست مشتریان رستوران پیتزافروشی «لاکازا نوسترا» را به رگبار بستند که دست کم 5تن در اثر این تیراندازی کشته شدند. هم چنین، در نزدیکی سالن «باتاکلان»، در بولوار «ولتر» نیز در اثر یک حملۀ تروریستی دست کم دو تن کشته شدند که یکی از آنها مهاجم انتحاری بود.
 خانم مریم رجوی، همان شب، در پیامی «کشتار مردم بی گناه در پاریس را تروریسم وحشیانه و جنایت علیه بشریت توصیف کرد و آن را به شدت محکوم نمود و این فاجعه بزرگ را به رئیس جمهور، دولت و مردم فرانسه تسلیت گفت و صمیمانه ترین همدردیهایش را به خانوادۀ قربانیان ابراز کرد و افزود: امشب وجدان بشریّت در شوک و ناباوری و حیرت فرو رفته است که چگونه می توان تحت نام خدا و دین چنین جنایتی را مرتکب شد. مردم ایران که 37 سال است تحت حاکمیّت سیاه دیکتاتوری مذهبی و تروریستی آخوندی، یعنی پدرخوانده داعش، قرار دارند با این جنایتها به خوبی آشنا هستند و مردم فرانسه و احساساتشان را در این لحظات سخت، کاملاً، درک می کنند و با آنها همدرد هستند».
 خانم رجوی در این پیام تأکید کرد: «بنیادگرایی تحت نام اسلام، چه در لباس شیعه و ولایت فقیه و چه در لباس سنّی و داعش، و جنایات ضدبشری آنها، هیچ ربطی به اسلام ندارد و این پدیدۀ شوم، در هر کجا که باشد، دشمن صلح و بشریّت است» (دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران، 22 آبان 1394ـ 13نوامبر2015).
 کشتار فجیع انسانهای بی دفاع و بی سلاح در پاریس به دست داعش و در موشکباران لیبرتی به دست مزدوران «ابوداعش» در دو هفته پیش از آن، مصداق جنایت علیه بشریت است و در هردو جنایت وجدان بشری به شدت برانگیخته شد و محکومیتهای گسترده یی را در فرانسه، ایران و جهان پدیدآورد.
 در دیدگاه تنگ و بی روشنا و عمیقاً ارتجاعی خمینی (ابوداعش شیعه) و داعش سنّی، کشتار مردم بی دفاع و بی گناه برای پیشبرد مقاصد سلطه جویانه و حفظ قدرت، امری مجاز و رواست. خمینی می گفت: «حفظ نظام جمهوری اسلامی, از اهمّ واجبات عقلی و شرعی است ... حفظ جمهوری اسلامی یک واجب عینی است... از نماز اهمیتش بیشتر است» (خمینی, صحیفۀ نور, جلد 10, ص 226). بر اساس همین دیدگاه، او و خامنه ای و دیگر سرکردگان نظام جنایت مدار آخوندی، در این سی و هفت سالِ سلطۀ شوم و نکبت بارشان بر ایران از هیج جنایتی در حق مردم دریغ نکردند و در این راه خونبار، پیشتاز وحشی ترین دیکتاتورهای تاریخ ایران بودند. آنها حتی پیش از رسیدن به قدرت نیز، با فتوای سوزاندن دردناک چند صد تن از مردم بی گناه در سینما رِکس آبادان در 28مرداد1357 نشان دادند که در راه رسیدن به قدرت از هیچ جنایتی روی گردان نیستند و چنان که چندسال بعد خمینی گفت «تا یک خانه سالم در تهران وجود دارد، من جنگ را ادامه خواهم داد»، برای حفظ قدرت، نه تنها «قیصریه» که کل ایران را هم به آتش می کشند و از آن هم فراتر می روند و برای حفظ حکومت ننگین بشّار اسد، سوریه را با بمباران با بشکه های انفجاری و ویران کردن خانه ها بر سر مردم بی دفاع، به ویرانه یی تبدیل می کنند و چند صد هزار مردم بی گناه آن کشور را به فجیع ترین وجه، حتی با بمبارانهای شیمیایی می کشند و میلیونها نفر را آواره و دربدر می کنند و کشتار جنایت بار پاریس را نیز، در گرماگرم نشستهای وین برای دستیابی به راه حلی برای بازکردن گره کوری که خامنه ای و شریکان بین المللی اش در سوریه به وجودآورده اند، به عنوان وسیله یی برای حفظ قدرت دیکتاتور خون آشام سوریه مورد بهره برداری دجّالانه قرارمی دهند.
 در موضعگیریهای گردانندگان نظام آخوندی دربارۀ جنایت تروریستی پاریس، حتی یک جمله حمایت آمیز نسبت به کشتگان بیگناه و خانواده های داغدارشان دیده نمی شود و گویی حقشان بوده که کشته شوند. رفسنجانی جنایتکار در نمایش جمعه 15اردیبهشت 1368 («روز قدس») گفته بود: «اگر امروز در برابر هر فلسطینی، که در فلسطین شهید می شود، فلسطینی های خارج، پنج آمریکایی، انگلیسی یا فرانسوی را اعدام کنند، اسرائیلی ها دیگر از این غلطها نمی کنند. آمریکایی و فرانسوی کشتن که مشکل نیست ... آنهایی که ده میلیارد دلار مالیات می دهند و این اسرائیل را حفظ می کنند، خونشان چه ارزشی دارد؟ فرزندان فلسطین کجا هستید؟ سلاحهایی که به اسم مردم فلسطین خریدید، بیرون بیاورید و دست به کار بشوید... اعلام کنید که از این به بعد همۀ منافع آمریکا را در سراسر دنیا به خطر خواهید انداخت. هواپیما بربایید. نترسید... بالاتر از سیاهی که رنگی نیست... »
 در ذهن اهریمنی خامنه ای و رفسنجانی و همدستان آنها، هر آمریکایی، هر فرانسوی و هر بنی بشر دیگر، می تواند آماج هدفهای جنایتکارانۀ سرکردگان و مزدوران نظام جور و جنایت آخوندی قرارگیرد و کشته شود و بر کشتۀ او نه تنها دلسوزی روانیست بلکه می توان اگر ارعاب اقتضاکند بر کشته اش هم اسب تازی کرد و آن را شرحه شرحه نمود.
 بر این اساس، طبیعی است که در تمام گفته ها و نوشته های همبستگان نظام آخوندی و عوامل برونمرزی آنها، بی ذرّه یی انعطاف، تازیانه را بر کشتگان فرود می آورند و کشته شدن را حقشان می دانند و رؤسای کشورهایی را که در سوریه علیه جنایتهای ضدبشری بشّاراسد اقدامی عملی انجام می دهند و سرنگونی نظام خونریز او را آماج گرفته اند، به عنوان عامل و مسبّب کشتار فاجعه بار تروریستی پاریس معرفی می کنند. همان گونه که در کشتار فاجعه بار موشکباران لیبرتی نیز، دجّالگرانه، گناه این کشتار را به گردن مسعود رجوی، مریم رجوی و مسئولان بالای سازمان در کمپ لیبرتی انداخته اند که چرا جلو خروج آزادانۀ ساکنان کمپ را می گیرند و باعث بروز چنین واقعه یی می شوند. همان داوری جنایت آلود خمینی و همزادان او که «خودشان، خودشان را می کشند» یا «خودشان، خودشان را شکنجه می کنند».
 این شما و این هم خلاصۀ شماری از داوریهای خمینی گونۀ سرکردگان و ایادی خامنه ای و انوان و انصار رَجّاله اش برای توجیه جنایتهای تروریستی پاریس و به منظور عقب نشاندن رئیس جمهور فرانسه از سیاست برکناری بشار اسد، به عنوان تنها راه خروج از بحران کنونی سوریه.
ـ «خبرگزاری سپاه پاسداران ـ فارس، 23آبان 1394: در زیر عنوان «حملات در پاریس، تلافی در خاورمیانه»، به نقل از «پاسدارـ سرتیپ مسعود جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلّح رژیم آخوندی نوشت: «فرانسویها تاوان حمایت دولت خود از داعش و تروریسم تکفیری را پرداختند». او که مقاومت مردم سوریه را تروریسم می نامید، گفت: «از همان ماههای نخستِ اقدامات تروریستی در سوریه...، ما تذکّرات مکرّر را به جامعۀ اروپا دادیم که تروریسم دامان آنها را خواهد گرفت» و سپس کشورهای اروپایی را به ادامۀ جنایات تروریستی تهدید کرد و گفت: «غربیها‌ در صورت تداوم حمایتها از تروریسم… باید منتظر اعلام حالت فوق‌العاده در نقاط دیگر قارۀ اروپا باشند».
 ـ «دیگربان»، 23آبان94 در زیر عنوان درشت «غرب در انتظار تکرار حوادث مشابه پاریس باشد»، از قول اسماعیل کوثری، رئیس کمیتۀ دفاعی مجلس نوشت: «آمریکا٬ ترکیه و عربستان هم باید در انتظار حوادثی مشابه پاریس باشند. «فرانسه باد کاشت توفان درو کرد... حوادث پاریس حاصل اقدامات دولت فرانسه در تشکّل و کمک به تروریستهای داعش است و آن‌ها با حمایت از داعش، باد کاشتند و حالا در پاریس توفان درو می‌کنند... دولت فرانسه اگر نمی‌تواند امنیت مردم خود را در مقابل تروریست‌های داعش تامین کنند، می‌تواند این مهم را به مستشاران نظامی ایران بسپارد
 ـ «تسنیم» (خبرگزاری نیروی قدس سپاه پاسداران)،23آبان 94، با پخش کاریکاتوری، جنایت تروریستی پاریس را «تروریسم خودساخته» نامید و با حمله به سیاست دولت فرانسه مبنی بر ضرورت برکناری بشار اسد، به عنوان منشأ بحران و تروریسم در سوریه، خواهان تغییر سیاست فرانسه مبنی بر برکناری بشار اسد شد و با لحن باجگیرانه یی نوشت: «پاریس نباید انتظار داشته باشد تلافی حملات پاریس را در خاورمیانه درآورد... پاریس باید بداند که بهترین راهکار می تواند تغییر رویکردهای کنونی جنگ با تروریسم... باشد».
 تسنیم بدون اشاره به همزمان بودن جنایت تروریستی داعش در پاریس با آغاز کنفرانس وین درخصوص حل معضل سوریه، نوشت: «این نشست به عوض تعیین تکلیف کردن برای ملت سوریه باید با استفاده از انرژی حاصل از حوادث پاریس به محلی برای تصمیمات جدّی برای مقابله با تروریسم، آن هم در ابعاد جهانی باشد، نه فقط این که کشورهای اسلامی و مسلمانان را دربرگیرد».
 موضع سپاه پاسداران، داعش و بشّاراسد در قبال کشتار پاریس با هم منطبق بود و هر سه خواهان تغییر سیاست دولت فرانسه درمورد سوریه بودند.
 خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس)23آبان94، کشتار وحشیانۀ مردم بی گناه را در چندین اقدام تروریستی ضربه یی کاری بر پیکر سیاست غرب قلمداد کرد و نوشت: «یک مرد مسلّح به کلاشنیکف، چندین نفر را در رستورانی پرازدحام به قتل رساند و هفت نفر را زخمی کرد تا ... باردیگر خواب را از چشم غربیها برباید، همان طور که امروز سوخو34 روسها در سوریه اعصاب برای مخالفین غربی دولت اسد باقی نگذاشته است».
 ـ قدس آنلاین، وابسته به سپاه پاسداران، 23آبان94: ضمن تروریست خواندن اپوزیسیون سوریه نوشت: «آمریکا و کشورهای اروپایی به بهانۀ مقابله با رئیس جمهور قانونی سوریه از تروریستها حمایت می کنند و دست آنها را در ارتکاب جنایات بشری باز گذاشته اند و محصول چنین رویکردی حملات تروریستی پاریس است و اکنون داعش همچون سگی است که پاچه صاحبش را گرفته است و کشورهایی نظیر ایتالیا،‌ انگلیس و آمریکا نیز به حملات مشابه از سوی آن تهدید می شوند. کشورهای غربی اگر می خواهند گرفتار چنین فجایع انسانی نشوند باید بدون دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر مانند سوریه، تروریستها را ریشه کن کنند که این امر نیز لازمه اش این است که غربیها مسئولیت تعیین سرنوشت بشّار اسد را … به مردم سوریه واگذار کنند و به ریشه کن کردن تروریسم (منظورش نیروهای مقاومت و ارتش آزاد سوریه است] بپردازند».
 ـ شبکۀ خبری «دانا»ریا،23آبان94: قدیری ابیانه، از معاونان وزارت خارجۀ رژیم و سفیر پیشین ایران در مکزیک، بی آن که به این فاجعۀ هولناک و قربانیان بی گناه آن اشاره یی بکند و تروریستهای جنایتکار را محکوم کند، سیاست دولت فرانسه در قبال سوریه را به باد انتقادگرفت و گفت: «فرانسه تروریستهای سوری [منظورش ارتش آزاد سوریه است] را که دست به جنایات فجیعی در سوریه زدند، همواره مورد حمایت قرارداده است و هنوز هم مورد حمایت فرانسه هستند... فرانسه باید دست از سیاستهای استعماری گذشته خود بردارد و اگر می تواند کشور خود را اداره کند و در امور داخلی سایر ملتها دخالتی نداشته باشد. سرنگون شدن بشّاراسد ربطی به دولت فرانسه ندارد».
ـ کیهان، 24آبان94، در زیر تیتر «سگ هار داعش پاچۀ صاحبانش را گرفت»، از قول بشّار اسد نوشت: «فرانسه چیزی را تجربه کرد که ما از 5سال پیش با آن زندگی می کنیم».
ـ روزنامۀ «جوان»، 24آبان94: در تصویری یک داعش را در بالای برج ایفل نشان می دهد که پرچم سیاه داعش را در بالاترین نقطۀ و از پایین تا بالای برج به اهتزاز درآورده و انگشتان دستش را به علامت پیروزی بالا برده است. در کنار این تصویر با تیتر درشت نوشت: «بازگشت به خانه».
 ـ «وطن امروز، 24آبان94: «160کشته در حملات تروریستی داعش در پاریس. غرب سرانجام دستپخت خود در سوریه را چشید. بفرمایید شام!».
 ـ روزنامۀ «حمایت»، 24آبان94: «تروریسم گریبان حامیانش را گرفت».

 اشاره یی کوتاه به گذشته
 در حملات تروریستی داعش، میدان «رپوبلیک»، از میدانهای معروف و تاریخی پاریس، نیز از آسیب تروریستهای داعش در امان نماند. اشاره به بمبگذاری تروریستی مزدوران خمینی تروریست پرور، در کنارۀ این میدان در برابر فروشگاه «تاتی»، چهرۀ همگون «ابوداعش» با داعش را در زمینه حملات تروریستی به خوبی نشان می دهد.
 نزدیک سی سال پیش در برابر فروشگاه «تاتی» در میدان رپوبلیک، از فروشگاههایی که بیشتر مشتریانش مردم فرودست هستند، بمبی منفجرشد که 9 کشته و 50 زخمی به جاگذاشت.
 روز 14خرداد1366 (4ژوئن1987)، مطبوعات و تلویزیون فرانسه گزارش کردند که «وحید گرجی، مترجم سفارت رژیم [آخوندی] در فرانسه، که قراربود به درخواست یک دادگاه در پاریس، توسط پلیس مورد بازجویی قرارگیرد، از فرانسه گریخته است.
 دادگاه مذکور به اتّهامات 8نفری رسیدگی می کند که اوایل فروردین ماه [1366] به اتّهام دست داشتن در عملیات تروریستی در فرانسه دستگیر شده اند. فؤاد علی صالح (تبعۀ تونس) و محمد مهاجر (لبنانی)، جزء این گروه هستند و تونس به خاطر روابط فؤادعلی صالح با سفارت رژیم [آخوندی] در فرانسه، سه ماه پیش روابطش را با رژیم خمینی قطع کرد.
 بنا بر همین گزارشها، محمد مهاجر چندماه قبل یک اتومبیل ب.ام.و در آلمان غربی خریده بود که بعد در پارکینک منزل وحید گرجی پیداشد. به گمان پلیس این همان اتومبیلی است که تروریستها در بمبگذاری در فروشگاه تاتی پاریس، در سپتامبر سال گذشته (شهریور1365)، از آن استفاده کرده اند.

 در حادثۀ مذکور 9تن کشته و 50تن زخمی شدند. وسایل ارتباط جمعی فرانسه از وحید گرجی به عنوان مغز متفکّر شبکۀ تروریستهای شیعه و «کارفرمای» محمد مهاجر، نام می برند» («شورا»، ماهنامۀ شورای ملی مقاومت ایران، شمارۀ32، خرداد1366، ص112).