۱۳۹۴ بهمن ۴, یکشنبه

پاریس – كنفرانس اتحاد مذاهب برای حقوق‌بشر و علیه تروریسم و افراط گرایی


                                                    مریم رجوی ،24 ژانویه 2016 -پاریس

لینک به منبع :
مریم رجوی - دیدار  با دو تن از رهبران كلیساهای انگلستان
روز چهارشنبه 30دی، اسقف جان پریچارد و اسقف ادرین نیومن، از رهبران كلیسای انگلستان با رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت دیدار و گفتگو كردند.
دراین دیدار خانم رجوی با قدردانی از حمایتهای رهبران كلیسای انگلستان از مقاومت مردم ایران و مجاهدان اشرفی در لیبرتی، موج اعدامها، نقض سیستماتیک حقوق بشر و ستم مذهبی رژیم آخوندی علیه پیروان همه مذاهب و ادیان و جنایات این رژیم در حق كشیشان وهموطنان مسیحی را برشمرد و با تاكید بر رفع تمامی اشكال نابرابری وتحمیلات ارتجاعی درایران فردا، افزود: آخوندهای حاکم بر ایران، نه مردم ایران را نمایندگی می‌کنند و نه اسلام را. آنها بزرگترین دشمن مردم ایران و همه مسلمانان هستند. اسقف پریچارد و اسقف نیومن، اعدامهای خودسرانه و نقض سیستماتیک حقوق بشر توسط رژیم ملاها را قویا محکوم کردند و بر حمایت خود از مقاومت مردم ایران برای آزدای، تاكید كردند.
سخرانی مریم رجوی:

عالیجناب اسقف جان پریچارد!  ، عالیجناب اسقف آدرین نیومان!
به خانه مقاومت ایران خوش آمدید. به شما و مسیحیان بریتانیا سال نو را تهنیت می‌گویم. این نشانه مباركی است كه سال جدید را با دیدار با اسقفهای ارجمند آغاز می‌كنیم. این موهبتی است كه مقاومت ایران مورد لطف رهبران كلیساها قرار گرفته است. چه در بریتانیا چه در فرانسه و آمریكا و سایر كشورهای اروپا و هم‌چنین در عراق و ایران. اسلام حقیقی به ما می‌آموزد كه اعضای جامعه بشری خواهران و برادران یكدیگرند. روابط ما با مسیحیان و یهودیان رودرروی افرط‌گرایانی است كه تحت نام اسلام، پیروان ادیان مختلف و هم‌چنین اکثریت مسلمانانی را که ارزشهای دموکراتیک و بردبارانه اسلام را نمایندگی می‌کنند، سركوب می‌كنند. حاكمان ایران خود را مدافع مذهب شیعه جا می‌زنند كه یكی از مذاهب اسلام است. اما بیش از ۹۰ درصد قربانیان سركوبگری آ‌نها شیعه هستند. پس در اصل دعوا بر سر مذهب نیست، بلكه دعوا میان آزادی و استبداد است.
اما مگر پیام همه انبیا آزادی نوع بشر نیست؟ مگر موسی و مسیح و محمد برای آزاد کردن انسانها نیامده‌اند؟
در قرآن بارها از مریم مقدس به عنوان یكی از برترین زنان عالم و الگو و اسوه پرهیزكاری نام برده شده و سوره‌یی به‌نام مریم در قرآن هست. برای زنان مقاومت ایران و به خصوص برای خود من مریم عذرا یك الگوی جاودانه است.
پس با چه توجیهی افراط‌گرایان و به‌خصوص حاكمان ایران مسیحیان را آزار می‌دهند و به قتل می‌رسانند. هیچ توجیهی وجود ندارد.
باید از سه كشیش شهید ایرانی، اسقف هوسپیان مهر، كشیش دیباج و اسقف میكائیلیان یاد كنم. آنها به طرز فجیعی توسط رژیم ایران به قتل رسیدند. زیرا به استبداد حاكم تسلیم نشدند. خوشبختانه رهبران كلیساهای جهان به یاری مقاومت ما آمده‌اند. من عمیقا از شما به خاطر تلاشهایتان در دفاع از مقاومان ایرانی در لیبرتی سپاسگزاری می‌كنم. هرگاه آ‌نها مورد حمله قرار می‌گیرند، شما به دفاع از آنان برمی‌خیزید. این نشان می‌دهد كه خدا آنها را به خاطر پایداریشان مورد لطف خود قرار داده است. به خصوص باید از  ابتكار شما در انتشار بیانیه حمایت از مقاومان لیبرتی قدردانی كنم.
می‌دانید كه لیبرتی هم‌چنان در معرض حمله است. آن‌جا فاقد ساختمان است و بسیار آسیب‌پذیرند. از طرف دیگر رژیم ایران هم در داخل ایران، هم در سطح منطقه، به شدت در تنگناست. بنابراین تهدیدهای خود علیه مقاومان لیبرتی را افزایش داده است.
جرم رزمندگان لیبرتی، ایستادگی برای آزادی است. جرمشان این است كه در برابر بنیادگرایی اسلامی ملاها، از یك اسلام بردبار و دموكراتیك دفاع می‌كنند. اگر كمترین روزنه آزادی در ایران وجود داشت، مردم به سرعت گرد همین مقاومان جمع می‌شدند و به دیكتاتوری پایان می‌دادند.
اما ملاها با اعدامها و دستگیریهای روزانه، جامعه را بسته‌اند تا خود را حفظ كنند. در واقع یك فاشیسم دینی ایجاد كرده‌اند. داعش و بوكو حرام و سایر گروههای افراطی از آنها الهام می‌گیرند. بیشتر گروههای شبه‌نظامی تروریست در خاورمیانه مانند حزب‌الله لبنان، حوثی‌های یمن و یك دو جین گروه دیگر در عراق توسط همین رژیم ایجاد شده‌اند. دو سال و نیم پیش روحانی رئیس جمهور دیكتاتوری مذهبی شد و ادعا كرد كه میانه‌روی در پیش می‌‌گیرد. اما این یك فریب برای نقاب زدن به چهره دیكتاتوری بود. بیلان این مدت از جمله دو هزار اعدام چهره واقعی روحانی را نشان می‌دهد.  تنها در دو هفته اول ژانویه ۵۲ تن اعدام شده‌اند. در دوران روحانی، هم اعدامها و دستگیریها بیشتر شده هم فقر و بیكاری جامعه.
چند روز پیش، اجرای توافق اتمی جامعه جهانی با رژیم ایران آغاز شد. البته ملاها هرگز حاضر به عقب‌نشینی از برنامه اتمی نبودند. ولی مقاومت سایتهای سری آنها را افشا کرد. مردم ایران مخالف این برنامه پر هزینه بودند، جامعه جهانی تحریم کرد و رژیم زیر فشار تن به مذاکره داد. و حالا می‌بینیم هر روزكه از این توافق گذشته است، بحرانهای رژیم تشدید شده و در آستانه نمایش انتخابات مجلس و خبرگان آخوندی درگیریهای درونی رژیم  ابعاد بی‌سابقه‌یی به خود گرفته است.
براساس همین تجربه، حالا باید ملاها را در مورد نقض حقوق بشر تحت فشار گذاشت. تا از كشتار مردم سوریه  و صدور تروریسم  و بنیادگرایی دست بكشند. باید آنها را وادار به توقف اعدامها کرد. باید ملاها را وادار کرد که از حمله به لیبرتی دست بردارند. راه صلح و ثبات در منطقه همین است.
خوشبختانه در ماههای اخیر اعتراضهای هموطنان ما در ایران گسترش یافته است. تنها در هفته گذشته بیش از ۱۵۵ رشته تظاهرات و اعتصاب و اعتراض اعلام شده است. این باعث شده كه دیكتاتوری خیلی احساس تهدید كند.  اما به‌رغم همه سركوبها و اعدامها و حملات به لیبرتی، ما مطمئنیم كه مردم ایران به آزادی دست پیدا خواهند كرد. ما برای یك جامعه دموكراتیك، بر اساس جدایی دین و دولت و برابری زنان و لغو حكم اعدام مبارزه می‌كنیم و در این راه باز هم به یاری شما نیازمندیم. از شما تشكر می‌كنم.

جان پریچارد – اسقف پیشین آكسفورد
با تشكر از استقبالتان، با تشكر از این‌كه اینجا حضور پیدا كردید، با تشكر از آرمانی كه نمایندگی میكنید و با تشكر از این‌كه برای مدت طولانی در این سرما ایستادهاید. من حدود 6 یا 7 سال پیش برای اولین‌بار با مسائلیكه برای شما و ما حائز اهمیتند آشنا و درگیر شدم. در سال 2009 و بعد از یكی از حملات وحشتناك علیه كمپ اشرف بود كه باعث خسارات شد.به من گفته شد در این باره  اعتصاب غذایی در میدان گراونر در لندن یعنی در برابر سفارت آمریكا برپا است. از نظر من این بسیار حیرتانگیز بود كه این افراد خیرخواه، مجبور به چنین عملی شده، این‌گونه خود را محروم كرده و به‌دلیل وقایعی در ع   راق خود را در معرض رنج و خطر قرار دهند. از آن‌چه دیدم و از آن‌چه بعداً فرا گرفتم بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم. خوشبختانه در موقعیتی بودم كه بتوانم اسقف اعظم كانتربری را در این موضوع دخیل كنم كه در آن زمان روون ویلیامز بود. او هم خیلی به این آرمان كه برای ما بسیار مهم است متعهد شد. اظهارات علنی او بسیار برجسته بود. سپس ماجرایی برای من آغاز شد كه تلاش كنم مسائلی را كه خواهران و برادران شما و خود شما طی میكردید درك كنم. به‌عنوان عضوی از مجلس اعیان، به نامهنگاری به وزرا ادامه میدادم تا نامهها و طومارهایی را امضاء كنند و بخشی از كارزار پارلمانی باشند، یعنی از طرف آن‌چه اكنون كمپ لیبرتی نام دارد و همهُ مسائلی كه آنجا رخ میداد.


اما در پشت كمپ لیبرتی، موضوع بزرگ‌تر نفوذ رژیم ایران در عراق قرار دارد. چرا 7 حمله علیه كمپ اشرف و كمپ لیبرتی صورتگرفته و تاكنون جان این تعداد افراد از دست رفته است؟ چرا پناهندگان از حفاظت محروم میشوند، در حالی‌كه با كمیساریا در این رابطه توافق شده است؟ چرا پناهندگان حتی مجاز به بازسازی یا جمع‌آوری خرابه ها از آخرین حمله كه اخیراً صورت گرفت نیستند؟ البته، پر واضح است كه سایهُ تیرهُ (رژیم) ایران بر همهُ این مسائل وجود دارد. به‌نظر میرسد (رژیم) ایران رژیمی است كه در آن حقوق بشر به‌طور اسفناكی نادیده گرفته میشوند. جایی كه دو هزار نفر در دورهُ روحانی اعدام شدهاند. جایی كه در آن بیش از هر مكان دیگر كودكان را اعدام میكنند. جایی كه در آن امن نیست كه عضو یك اقلیت مذهبی، خبرنگار، فعال یا عضو خانوادهُ یك زندانی سیاسی باشید، یا حتی هرگونه مخالفتی از خود بیان كنید. چرا این‌گونه است؟ به‌عنوان یك شهروند انگلستان، به‌نظرم حیاتی است كه بیش از این به (رژیم) ایران نزدیك نشویم، مگر این‌كه توقفی به این اعدام‌های وحشتناك، شكنجه، حملات اسیدپاشی، قطع دست و پا و زندانی‌كردن مخالفان سیاسی و اقلیت‌های مسیحی صورت گیرد. این یك كارنامهُ اسفناك است. من به دولت انگلستان فراخوان میدهم كه در گفتگوهای خود با رژیم ایران از قاطعیت بیشتری برخوردار باشد. بالأخره اخلاق چه معنایی دارد؟ حقوق بشر جهانشمول غیرقابل تجزیه و به هم وابسته هستند. نمیتوانید آنها را تجزیه كنید. مارتین لوتر كینگ، فعال برجستهُ حقوق مدنی در آمریكا، گفت: «بیعدالتی در هر كجا، تهدیدی برای عدالت در همه‌جا است».هر چیزی كه بر یك فرد تأثیر بگذارد، به‌طور غیر مستقیم بر همه تأثیر میگذارد. باید بگویم كه حقوق بشر غیر قابل تجزیه است. انگلستان و جامعهُ بینالمللی باید بر اساس قطعنامههای نوامبر و دسامبر مجمع عمومی ملل متحد عمل كنند، متونی كه به‌طور جد، نقض سیستماتیك و وحشتناك حقوق بشر توسط (رژیم) ایران را محكوم كرده و خواهان پایانی بر همهُ این ماجرا شد. خیلی خوب شد كه چنین مناظرهیی برقرار شد و توجه بینالمللی را به چیزی جلب كرد كه شما مدت‌های مدیدی برای آن جنگیدهاید.من طرح 10 مادهیی خانم رجوی را به‌عنوان پایهیی برای ایران دموكراتیك و غیراتمی با حق رأی برای همگان خواندهام. این طرح 10 مادهیی همراه با حاكمیت قانون، دستگاه قضایی مستقل، برابری جنسی، حذف هر نوع تبعیض؛ این چطور میتواند درست نباشد؟ البته كه درست است و دولت انگلستان باید فشار جدی وارد كند كه این‌گونه باشد و فقط به‌دلیل توافق اتمی، این موضوع را نادیده نگیرند.در عین حال،موضوع ساكنان (لیبرتی) چه میشود؟ چرا كه این افراد باصطلاح اعضای خانوداه كه بسیار مشكوك هستند در حال پرسهزدن در آن منطقه هستند و اعضای خانوادهُ واقعی آنها در خود ایران تحت تعقیب، اذیت و آزار و دستگیری قرار میگیرند. حداقل باید اقدامی از جانب دولت انگلستان صورت گیرد كه همراه با همكاری آمریكا و اتحادیهُ اروپا باشد.اولاً كمیساریا باید كمپ لیبرتی را به‌عنوان یك كمپ پناهندگی تحت نظر ملل متحد به‌رسمیت بشناسد. ساكنین باید به‌عنوان پناهندگان سیاسی شناخته شوند.
دوم، دولت عراق هر كسی را كه از كمیته امنیتی كمپ ارتباط شناخته شده یی با رژیم ایران دارد، باید اخراج كند.
سوم، هیأتی از وكلای اروپایی، آمریكایی و عربی و اعضای پارلمان، باید اجازهُ رفتن به كمپ لیبرتی را داشته باشند و گزارش مستقل خود را تهیه كنند.
چهارم، شورای امنیت ملل متحد باید یك تحقیقات مستقل پیرامون آن 7 حمله انجام بدهد و عاملان را به پای میز عدالت بكشاند.
از نظر نوشتههای مقدس مسیحیان و یهودیان كه دارای خدایی هستند كه عمیقاً به عدالت متعهد است، حضرت میكاه گفت، خدا از ما چه میخواهد غیر از این‌كه عدالت را برقرار كنیم، رحمت را دوست بداریم و با فروتنی همراه خدای خود قدم برداریم. برقراری عدالت، دوست‌داشتن رحمت و قدم‌برداشتن با فروتنی همراه خدای خود. هدف ما نباید چیزی كمتر از این باشد. با تشكر.
اسقف آدریان نیومن – اسقف استپنی

با تشكر، لطفاً بفرمایید. خواهران و برادران، خیلی خوشوقتم كه امروز نزد شما حضور دارم. بار دیگر از شما تشكر میكنم كه گرم‌ترین استقبال را از ما اینجا به‌عمل آورده‌اید. بسیار خوشحالم كه اینجا هستیم. اسقف و خودم میخواستیم اینجا حضور داشته باشیم تا از شما حمایت كنیم و در همبستگی با شما قرار بگیریم، یعنی در مبارزهیی كه شما در آن دخیل هستید. همهُ ادیان ابراهیمی بر این موضوع اتفاق نظر دارند كه خدا از طریق عشقی شناخته میشود كه به‌وسیلهُ صلح طرح شده و با عدالت معرفی شده است. عشق، صلح و عدالت، چیزی كه همهُ ما امروز در این مكان آرزوی آن‌را داریم. البته همواره در جهان، مكانی وجود خواهد داشت كه انسان‌ها در آن از این ارزش‌های جهان‌شمول محروم باشند. بعضاً موج خشونت و اعمال غیر انسانی، بسیار قوی به‌نظر میرسند. در حالی‌كه این‌را بیان میكنم، میتوانیم تشخیص بدهیم كه این وقایع برای شما بسیار مهمند و تاریخچهُ شما مملو از این مسائل است. شما شخصاً تحت تأثیر فجایع قرار گرفته‌اید، به‌نحوی كه ما آن‌را تجربه نكردهایم. بنابراین میخواهم بابت شجاعت‌تان، به شما درود بفرستم و هم‌چنین آمادگی شما جهت ادامهُ مبارزه برای آزادی و عدالت در این وضعیت. حفظ امید و خوشبین‌بودن در این شرایط، سخت است. شما چه‌طور این كار را كردهاید؟ شما را تحسین میكنم كه هم‌چنان امیدوار و خوشبین باقی مانده‌اید و حاضر به سرخم‌كردن نبوده‌اید، یعنی به‌دلیل درد و رنجی كه شما و مردمتان تجربه كردهاید. همواره از این امر متحیر میشوم كه روح انسانی چه‌قدر میتواند در برابر سركوب مقاوم باشد. مشعل امید به‌سادگی خاموش نمیشود. میخواهم به آنهایی درود بفرستم كه با عزم بالایی این مشعل را برای كسانی كه از عدالت طبیعی محروم بودهاند روشن نگه داشتهاند و برای آنهایی كه صدایشان ساكت شده است اعتراض كردهاند و توجه جامعهُ بینالمللی را نسبت به نقض روزانهُ حقوق بشر و شرافت افراد جلب كردهاند. این اعمال مشخص كه 52 كلیسا در انگلستان حول آن متحد شدهاند و به زیبایی بر دیوارتان به نمایش گذاشته شده است، اعمال مشخصی كه ما حول آن متحد شدهایم، حملهُ تحریك‌ناشده علیه كمپ لیبرتی در 29 اكتبر سال گذشته است كه در آن 24 پناهندهُ ایرانی كشته و بسیاری دیگر مجروح شدند. باید امروز به شما بگویم كه دریافت چنین واكنش متحدی از این تعداد اسقف بسیار نادر است. به‌نظرم این ، میزان نفرتی را نشان می‌دهد كه ما از هدف قرار گرفتن شهروندان بیگناه احساس كردیم، یعنی از طریق این نادیده‌گرفتن عمدی و شدید عدالت بین المللی. این یك منطقهُ جنگی نبود و (یك حملهُ) تحریك‌شده نبود. از بسیاری جهات، كمپ لیبرتی یك معما است كه برای شما و بسیاری دیگر به یك موضوع بسیار بزرگ‌تر تبدیل شده است، یعنی حق شهروندان به مخالفت، هنگامی كه با رویكرد اتخاذ شدهُ حكومت خود در مورد ایجاد یك جامعهُ پررونق موافق نیستند. گفته‌یی هست كه به ولتر نسبت داده میشود: «من با حرف تو مخالفم، اما تا حد مرگ از حق بیان تو دفاع خواهم كرد».

وقتی مخالفت سركوب می‌شود و ابراز نظرها به سكوت كشانده می شوند،  ما همگی دچار مشكل می‌شویم. به همین دلیل است كه چنین حیرت بینالمللی در مورد زندانی‌شدن عملی پناهندگان ایرانی در كمپ لیبرتی وجود دارد. به این دلیل است كه در حال حاضر این میزان نگرانی حول حقوق بشر در ایران وجود دارد كه با شفافیت تمام در شصت و دومین قطعنامهُ ملل متحد بیان میشود و نقض حقوق بشر در ایران را محكوم میكند. سركوب صداهای آلترناتیو مشخصهُ جامعهیی است كه نسبت به آیندهُ خود نگران است. جوامع بالغ كه از اعتماد به نفس برخوردارند، اجازهُ مناظره های صحیح را می‌دهند. محدود كردن گفتگوهای سیاسی همواره نشانه‌یی از ترس و ناامنی است.
استاتو پناهندگی كسانی كه در كمپ لیبرتی زندگی میكنند باید به‌رسمیت شناخته شود و مورد احترام قرار گیرد. حملات علیه جان افراد و اموال باید متوقف شوند. فراخوان برای حقوق بشر در خود ایران باید مورد توجه قرار گیرد. ما به‌عنوان اسقف‌ها در كلیسای انگلستان چه حقی داریم كه خواستار این موارد شویم؟ شاید هیچ حقی نداشته باشیم، غیر از این‌كه ما در ریشههای بنیادین ابراهیمی با خواهران و برادران مسلمان خود شریك هستیم: عشق، صلح و عدالت.
اینها ارزش‌هایی است كه حول آنها الهیات و انسانیت به یكدیگر میرسند. در مسیحیت، در اسلام، در انگلستان، ایران و سراسر جهان.

با تشكر فراوان