سر دژخیمان نظامی وسرکوب رژیم فاشیستی خامنه ای
9فوریه 2016: چشمانداز توفان منطقهیی و سمت آن
هرکس باد بکارد طوفان درو میکند وهرکس که ادای پهلوان پنبه را در آورد آنچنان تودهنی خواهد خورد که دیگر حتی از شنیدن نام پهلوان هم لرزه بر اندامش خواهد افتاد ، رژیم مفلوک ودرمانده آخوندی که در غرقاب هزاران بحران گیر افتاده وپشت سر هم ضربه های کاری میخورد ، که این ضربه ها خواب را از چشم اش ربوده. بله بزودی رژیم آخوندی که انتخابات مجلس فرمایشی وخبرگان دایناسورها را در پیش دارد ، با طوفان سهمگینی که در راه است مواجه خواهد شد راستی این طوفان های بنیان کن که خرمهره های رژیم هرکدام این روزها به نحوی آنرا بیان میکنند چیست !!!!!
اگر
خبرها را دنبال کرده باشید لابد میدانید که یک توفان عظیم در افق سیاسی منطقه در حال
شکلگیری است که عبارت است از تشدید و گسترش دامنه جنگ در سوریه،این
روزها با اعلام آمادگی ارتشهای عربستان و ترکیه و کشورهای متحد آنها برای اعزام نیروی
زمینی به سوریه، توفان عظیمی در افق سیاسی منطقه در حال شکلگیری است.
واقعهای
که دستگاه تبلیغاتی رژیم، بهطور وسیعی به آن واکنش نشان داده است. از جمله سرکردههای
سپاه از محسن رضایی سرکرده پیشین سپاه تا پاسدار
جعفری سرکرده فعلی سپاه و تا جانشین او، پاسدار
سلامی، یکی بعد از دیگری در صحنه ظاهر شدند و به دود و دم در این رابطه پرداختند.
واقعیت
این است که این تبلیغات در وهله اول در واکنش وحشتآلود در قبال اعلام آمادگی عربستان
و ترکیه و بعضی کشورهای ائتلاف برای ورود به سوریه است. و از آنجا که حضور رژیم در
سوریه تضادها و تناقضات زیادی برایش به بار آورده، از این بابت بسیار وحشتزده است.
لازم
به اشاره است که تا مدتی پیش رژیم اصلاً حضور نیروها و پاسدارانش در سوریه را انکار
میکرد و ادعا میکرد که ما آنجا فقط حضور مستشاری داریم، بعد با دجالگری ادعا میکردند
که ما برای دفاع از حرم حضرت زینب رفتیم سوریه و پاسدارهایی را هم که آنجا به هلاکت
میرسند، تحت عنوان مدافعان حرم اسم میبرند؛ جالب است که میدان جنگ الآن اساساً در
حلب و اطراف آن متمرکز است که 400، 500کیلومتر با دمشق و حرم حضرت زینب فاصله دارد.
و از آنجا که حنای حضور مستشاری دیگر رنگی ندارد، ناچارند یک طوری با رجزخوانی آن را
توجیه کنند و در عینحال به نیروهای روحیه باختة خودشان هم دلگرمی بدهند. اما اگر غشای
نازک این رجزخوانیها و قدرتنماییهای پوشالی را کنار بزنید، زیر آن وحشت رژیم و تناقضاتش
را در دخالت جنایتکارانه در سوریه و حمایت از دیکتاتور سوریه را میشود بهروشنی دید.
مثلاً پاسدار جعفری در مراسم تشییع جنازه تعدادی از پاسداران از یک طرف به حرف خامنهای
که اگر در سوریه نجنگیم، باید در کرمانشاه و همدان و سایر شهرهای کشور بجنگیم استناد
میکند و از طرف دیگر میگوید: سیاست ما این نیست که از ایران افراد زیادی برای رزم
مستقیم به سوریه بروند. و در کنار همه این ضد و نقیضگوییها میگوید عربستان جرأت اعزام
نیرو به سوریه را ندارد و اگر این کار را بکند، خودکشی است.
مشابه
همین ضد و نقیضگوییها را ما در مصاحبه تلویزیونی پاسدار سلامی جانشین سرکرده سپاه،
هم شاهد هستیم که رودرروی حرف ولیفقیه ارتجاع میگوید: این درست نیست که بگوییم ما در سوریه حضور
داریم برای اینکه در ایران نمیخواهیم بجنگیم ما بهخاطر اینکه «عزت و عظمت و امنیت
و یکپارچگی سوریه دچار فروپاشی نشود» رفتیم سوریه!
اما
سوالی که در این بین پیش میآید این است که آیا میشود سمت توفانی را که البته تا حالا
فقط نشانههای آن ظاهر شده، فهمید؟ چگونه؟
هم
ترکیه که همجوار سوریه است و هم عربستان تحولات
سوریه را تهدید مستقیم امنیتی برای خود محسوب میکنند، از آنجا که عربستان به خوبی
تشخیص داده که محور جبهه شری که برای حفظ دیکتاتوری خونریز اسد شکل گرفته، رژیم آخوندی
است، استراتژی خودش را بر اساس خلعید از رژیم در منطقه و کشورهای عربی بنا کرده، بنابراین
سمت این توفان، بیتردید علیه رژیم است و همین مسأله رژیم را دچار وحشت کرده است. رژیمی
که در چنبره تضادها و بحرانهای متعدد گرفتار است به خوبی میداند که قبل از هر چیز
بهخاطر مقاومت قهرمانانه مردم سوریه و رزمندگانش هیچ شانسی برای یک پیروزی بلندمدت
و پایدار در سوریه ندارد، ! بنابراین با این تبلیغات و دو و دم به گمان خودش میخواهد
مانع ورود عربستان و ترکیه به معادله سوریه بشود، اما به نظر نمیرسد که شانسی در این
مورد داشته باشد.