۱۳۹۵ مرداد ۲۹, جمعه

من خودم آن جا بودم"



تاریخ : 19 اوت 2016

تماشاگران هلهه می کنند
و خواننده روی صحنه ی اجرای برنامه اش
در حالی که می خواند
عکس های بزرگِ
لاشخوران عبا بر دوش عمامه بر سر نعلین به پا را
با نفرت پاره می کند
تماشاگران هلهله می کنند
و خواننده

عکس های سگ های پوشالیِ عبا بر دوشان
و عمامه بر سران و نعلین به پا را
با نفرت پاره می کند
تماشاگران هلهله می کنند
و خواننده
زنی را به خاطر می آورد که در کلیپی گفته بود
من شب ها در کارتون می خوابم

و دو روز است که چیزی نخورده ام
تماشاگران هلهله می کنند
و خواننده
زنی را به خاطر می آورد که در کلیپی گفته بود
من برای سیرکردن شکم بچه هایم
راه چاره ای برایم نمانده است
جز آن که
تن خود را بفروشم
تماشاگران هلهله می کنند
خبرنگار خود را به خواننده می رساند
می گوید
متاسف ام که شما در فهرست سیاه اید
چهره و برنامه و نام تان پخش نمی شود
اما من عاشق صدای شما هستم
و یک نسخه از تمام آهنگ های تان را
روی گوشی تلفن همراه ام همیشه با خود دارم
او برای شاهد مثال صدای تلفن اش را باز می کند
تماشاگران هلهله می کنند
دختر جوانی خود را به خواننده می رساند
می گوید
از تماشای این صحنه ها
جرات گرفته م
خواننده به یاد می آورد
آن وبلاگ نویس جوان
آن معلم جوان
آن کارگر جوان را
که به اتهام تبلیغ بر علیه
لاشخوران عبا بر دوش عمامه بر سر نعلین به پا
بر چوبه های دار آویخته شدند
و خاوران
و خاوران ها
تماشاگران هلهله می کنند
زن گفته بود
من شوهر و سه بچه دارم
تماشاگران
به پا بر می خیزند
لاشخوران عبا بر دوش عمامه بر سر نعلین پا
با چشم های ریز در آن چهره های پر گوشت در هم فشرده
گوش تیز کرده اند
پشت خم کرده اند
دندان به هم می سایند
پا به پا می شوند
و در حالی که اطراف خود را می پایند
به جیب های بر آمده شان دست می کشند
سگ های پوشالی عبا بردوشان عمامه بر سر نعلین به پا
با شکم های برآمده
در حالی که بسته های اسکناس های جیب شان را
در مشت می فشرند
نعره می کشند
تماشاگران هلهله می کنند
و دختر جوان به خواننده لبخند می زند
و خواهرش را به خاطر می آورد که گفته بود
دیگر بس است
می روم تا تفنگ ام را از باغچه حیاط بیرون بکشم

تماشاگران هلهله می کنند