۱۳۹۵ مهر ۱۵, پنجشنبه

دكتر ملكي گفت وضعیت مملکت الآن طوری است که مثل اینکه عنان اختیار از دست همه در رفته هر کسی می‌خواهد بترتیبی خودش را تبرئه کند.


.

دکتر محمد ملکی اولین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب ضدسلطنتی طی مصاحبه‌ای اظهارداشت:وضعیت مملکت الآن طوری است که مثل اینکه عنان اختیار از دست همه در رفته هر 
تاریخ :6 اکتبر 2016

دكتر ملكي گفت وضعیت مملکت الآن طوری است که مثل اینکه عنان اختیار از دست همه در رفته هر کسی می‌خواهد بترتیبی خودش را تبرئه کند

کسی می‌خواهد بترتیبی خودش را تبرئه کند.من شخصاً معتقدم که از سال ۸۸ و حوادثی که اتفاق اتفاق افتاد و آن تظاهراتی که مردم انجام دادند، اصولاً دیگر نظامی به نظام ولایی و نظامی به نام جمهوری اسلامی دیگر وجود ندارد. همه چیز از هم پاشیده شده و دستها رو شده است. شما می‌بینید که هر روز در گوشه‌ای از این مملکت تظاهرات هست و اینها توانسته‌اند فقط با اعدامهایی که صورت می‌دهند به خیال خودشان ترس و وحشت را در میان مردم ایجاد کنند.
من هم شنیدم که آقای رضایی گفت که این اشتباه ما بود. ولی این اشتباه به چه قیمتی تمام شده است؟ می‌دانید که ما قسمت اعظم کشته‌هایی که داشتیم بعد از فتح خرمشهر بوده و بعد از وارد شدن ایران به خاک عراق بود که صدها هزار نفر کشته و مجروح شدند. میلیاردها دلار خسارت وارد شد و مملکت تبدیل به یک ویرانه شد. حالا ایشون میاد میگه ما اشتباه کردیم. آخه این اشتباهاتی هست که قابل توجیه نیست.
این اشتباهات در آن سطح واقعاً قابل پیگیری است، قابل بررسی است. از طرف دیگر چرا در شرایط فعلی این اعترافها را می‌کنند؟ بعد از این‌که فایل صوتی آقای منتظری منتشر شد. که هیچ شک و تردیدی درش نبود که این جنایات صورت گرفته و حالا یواش یواش معلوم میشه که تعداد خیلی زیادتر از این حرفهایی است که آقای منتظری گفته. آقای منتظری احتمالاً در تهران را گفته و همه شهرستانها گورهای دسته‌جمعی پیدا میشه. در این بین ما می‌بینیم آقای مرتضوی میاد میگه که من معذرت می‌خواهم و اعتراف میکنه که این کار رو کرده است. یا آقای سردار سبزعلی ‌خان میاد اعتراف میکنه که بله ما اشتباه کردیم.
اینها به نظر من نتیجه مسائلی است که در مملکت و در جهان ادامه دارد. در مملکت مردم واقعاً دیگر عاصی شدند. در همین یکی دو روزه معلمین بازنشسته در سراسر کشور تظاهرات کردند و شعار می‌دادند که خط فقر سه میلیون و حقوق ما یک میلیون. در دانشگاهها و دانشکده صنعتی شریف وضعیت بسیار بهم ریخته است و دانشجوها اعتراض دارند به پولی شدن دانشگاه ها. یا کارگران و بازاریان همه در حال هیجان و ناراحت هستند. اینها در این شرایط آمدند و می‌خواهند خودشون رو تطهیر کنند. اینها قابل تطهیر نیست. مسأله رسیدگی است که این کارها چرا شده است؟
روی همین اصل ما پیشنهاد کردیم که دادخواهی بشود از کسانی که این کارها را انجام دادند. و این دادخواهی هم فقط مربوط به سال67 نیست. از سال 60 و قبل از سال 60 اینها شروع کردند به کشتار مردم. من خودم سال 60 و سال 65 زندان بودم و شاهد چه صحنه‌ها چه کشتارها چه اعدامها بودم...
البته بعد از این اسناد بیشتری هم فاش خواهد شد. مسأله جنگ، مسائل بسیار بسیار زیادی دارد. بسیار حقایق هنوز مکتوم است که ما چرا وارد این جنگ شدیم. چرا این جنگ را ادامه دادیم و چرا این کار را کردیم و...
وضعیت مملکت الآن طوری است که مثل اینکه عنان اختیار از دست همه در رفته است هر کسی می‌خواهد بترتیبی خودش را تبرئه کند.
من شخصاً معتقدم که از سال ۸۸ و حوادثی که اتفاق اتفاق افتاد و آن تظاهراتی که مردم انجام دادند، اصولاً دیگر نظامی به نظام ولایی و نظامی به نام جمهوری اسلامی دیگر وجود ندارد. همه چیز از هم پاشیده شده است و دستها رو شده است. شما می‌بینید که هر روز در گوشه‌ای از این مملکت تظاهرات هست و اینها توانسته‌اند فقط با اعدامهایی که صورت می‌دهند به خیال خودشان ترس و وحشت را در میان مردم ایجاد کنند. شاید بتوانند از تکرار حوادثی مثل سال ۸۸جلوگیری کنند. ولی نارضایتی و مشکلات مردم آن‌قدر زیاد است. من خودم ۵۰سال در دانشگاه تهران و دانشگاه‌های دیگر تدریس و تحقیق کردم. شما فکر میکنید که الآن چقدر حقوق می‌گیرم؟ من زیر ۲میلیون تومان حقوق می‌گیرم. من بیش از نیمی از این پول را خرج دوا و درمان و... می‌کنم. من چطوری باید زندگی کنم؟ و مثل من هزاران هستند. یک معلمی که یک میلیون تومان حقوق می‌گیره و خانه هم ندارد این چطوری زندگی می‌کند؟ این مجبور است که از کلاس که آمد برود مسافرکشی کند. یا موقعی که درس می‌دهد در فکر این باید باشد که امروز کجا برود و چه‌کار کند تا جواب زن و بچه‌اش را بدهد. ما در چنین شرایطی هستیم. شرایطی که همه فسادها و فقر و دزدی و چپاول غوغا می‌کند و در این شرایط شما می‌بینید که خودشان همدیگر را لو می‌دهند که حقوقهای آن‌چنانی می‌گیرند. بعضاً ۱۰۰ برابر حقوق بنده حقوق می‌گیرند...