۱۳۹۵ آذر ۲۷, شنبه

كنفرانس مقاومت ايران و تشديد تضادها در جنگ قدرت رژيم






لینک :

كنفرانس مقاومت ايران و تشديد تضادها در جنگ قدرت رژيم

مجري: كنفرانس مقاومت ايران در پاريس تحت عنوان «فراخوان به عدالت» منشأ جنگ جديدي ميان باندهاي رژيم شده است. يك ارگان سپاه پاسداران به نام جوان آنلاين، دراین‌باره بر سر دولت روحاني زده و گفته است كه وزارت خارجه با بی‌عملی در اين رابطه، شعارهاي «عزت، حكمت و مصلحت» سياست خارجي نظام را زیر پا گذاشته و نوشته است: «اين نكته‌ها چيزي نيست كه از چشم‌پوشي دولت روحاني از آن‌ها بي‌اعتنا بگذريم. متأسفانه بايد بگوييم دولت روحاني حتي همان اقدام بی‌اثر و منفعلانه احضار سفير فرانسه در قبال ميزباني [مجاهدين] را هم اين بار انجام نداد و كاملاً چشم در برابر اقدام فرانسوي‌ها بست.» از آقاي مسعود اميرپناهي پرسيديم كه آيا اين حمله به روحاني را بايستي، ناشي از جنگ و جدال باندها بر سر انتخابات96 تلقي كرد يا منشأ ديگري دارد؟
مسعود اميرپناهي: البته جنگ و جدال‌هایی كه الآن در داخل رژيم جريان دارد، به‌نوعی به انتخابات مربوط می‌شود ولي در همين جنگ و جدال‌ها، طرفين از مشكلات جدي و واقعي رژيم، عليه هم استفاده می‌کنند، مثلاً موضوع برجام يك مشكل واقعي است از آن عليه همديگر استفاده می‌کنند.
يعني مقدمتا يك معضل واقعي روي ميزشان وجود دارد بعد هر جناح، تلاش می‌کند ديگري را در بارة آن مقصر جلوه دهد.
در همين نمونه هم كه شما از سپاه پاسداران نقل كرديد، خودش قبول دارد كه مثلاً احضار سفير فرانسه اثري ندارد، ولي باز يقه باند مقابل را گرفته است كه چرا همين كار بی‌اثر را انجام نداده؟
اگر خاطرتان باشد، فروردين امسال روحاني سفرش به اتريش را در آخرين لحظات لغو كرد چون اتریش حاضر نشد جلوي تظاهرات هواداران مقاومت را بگيرد، اما بعد ديد نه‌تنها دستاوردي برايش نداشت بلكه علامت ضعف در مقابل اپوزيسيونش ارزيابي شد. يا اينكه معاون وزير خارجه رژيم، تخت روانچي، سال گذشته خودش در مصاحبه با يك نشرية رژيم به نام «ماهنامه ديپلمات» گفت:
«يکي از ايراداتي که ما به کشورهاي اروپايي داريم و خيلي شفاف و روشن هم با آن‌ها مطرح می‌کنیم، نوع برخوردشان با پديده تروريسم و به‌طور مشخص سازمان [مجاهدين] است… ما در گفتگوهايي که با کشورهاي اروپايي داشتيم، مطرح کرديم که شما بالاخره بايد تکليف خود را با اين پديده روشن کنيد»
بنابراين می‌خواهم این را بگويم كه الآن بيشتر از یک سال از اين عجزولابه‌ها گذشته ولي مي‌بينيم رژيم دستاوردي كه نداشته، هيچ، پس رفت اساسي هم داشته.
مجري: آيا سپاه پاسداران متوجه نيست كه با چنين حرفي، دارد به موقعيت بالاي مجاهدين درصحنه سياسي اعتراف می‌کند؟
مسعود امیر‍پناهی: البته كه متوجه هستند، اما مگر گزينه ديگري هم دارند؟ رژيم دائماً بايد «بين بد و بدتر» انتخاب كند
ببينيد! ازیک‌طرف يك كنفرانس بین‌المللی برگزارشده است كه در آن كنفرانس چند قاضي بين‌المللي كه رياست دادگاه‌های رسيدگي به جرائم برخي سران كشورها را به عهده داشته‌اند و آن‌ها را محكوم کرده‌اند سخنراني كردند علاوه بر آن‌ها رهبران و شخصیت‌های اپوزيسيون سوريه هم بودند. كه همة آن‌ها در صحبت‌هايشان محاكمة سران رژيم به جرم بزرگ‌ترین جنايت عليه بشريت بعد از جنگ جهاني دوم را تعهد خودشان اعلام كردند
از طرف دیگر آخوندها به چشم می‌بینند كه به‌رغم چند دهه دروغ‌پردازی عليه مجاهدين، مردم و بخصوص جوانان با چه شتابي به اين جنبش جذب مي‌شوند. اين قبل از اينكه حرف ما باشد حرف خودشان است كه ورد دائمي‌شان «می‌خواهند مجاهدين رو مطرح كنند» شده است درحالی‌که «این‌ها كه می‌خواهند مجاهدين رو مطرح كنند» چه كساني هستند؟ می‌بینید عمد دارد با فرافكني سياست مماشات و امداد‌هاي غيبي كه بقاء رژيم تا به امروز را تضمين كرده را به اين شكل بپوشاند، منتها به زبان معكوس می‌گوید
حالا این‌ها را كه گفتم بگذاريد كنار «تغيير دوران» منظورم دوراني است كه رژيم خودش از آن با عنوان «دوران طلايي اوباما» ياد می‌کند، فكر می‌کنید چه انتخابي براي رژيم مانده است؟ جز همين جيغ و فريادهاي بی‌حاصل؟!