۱۳۹۶ خرداد ۱۰, چهارشنبه

شیما بابایی از فعالان مدنی، در نامه ای خطاب به زندانی سیاسی آتنا دائمی



شیما بابایی از فعالان مدنی، در نامه ای خطاب به زندانی سیاسی آتنا دائمی
شیما بابایی از فعالان مدنی، و متولد ۷۳، در نامه ای خطاب به زندانی سیاسی در حال اعتصاب غذا، آتنا دائمی می نویسد: 30خرداد 93، بود که برای سالروز به خون کشیده شدن ندا بر مزارش رفتیم آنجا بود که یافتمت دختری از جنس ندا!
متن کامل نامه شیما بابایی که برای زندانی سیاسی آتنا دائمی نوشته است به قرار زیر می باشد:
30 خرداد 93 بود که برای سالروز به خون کشیده شدن ندا بر مزارش رفتیم آنجا بود که یافتمت دختری از جنس ندا!
از روزی که به دنیا آمدیم مدام در حال سرکوب بودیم! جنگیدیم برای احقاق ابتدایی ترین حقوقمان، با تکه پارچه سیاهی بر روی تنمان، و بعد سرمان و حال چشممان! ما را از زندان بزرگی که برایمان ساخته اند می رباییدند و به زندان کوچکتری انتقال می دادند تا که نبینیم و ندانیم و محکوم به انکار موجودیتمان باشیم! آخر میدانی چیست آن سست عنصران تاب تحمل زیبایی زنان را ندارند که برایمان ببرند و بدوزند و گاه که فریادمان به هوا برخاست دهانمان را بدوزند با آیه و خشم و تزویرشان...
تو که خوب میدانی سرزمینی آگاه و آباد را زنانی دانا می سازند پس ما نباید بدانیم و بفهمیم ما محکوم به این سکوتیم محکوم به آزار تا که زینب نبیند تا که گلرخ پژمرده شود و آتنا نگوید، ولی آیا میشود ؟! چه بسیارند این گل ها، گل هایی که زیبایی شان محکوم به حبس است تا که دزدان و قاتلان و جنایتکاران جولان دهند و غرش شیر زنی چون آتنا بر سرشان خراب نشود تا فریاد من و ما و زنان سرزمینم شود.
زنانی که هم باید ها و نباید ها را به دوش کشیدند اما چون کوهی استوار در این برهه از تاریخ ننگین میهن شان ایستاده اند.
می دانم که سکوت در مرام تو نیست و در جنگ نابرابر با جانیان جانت را در دست گرفته ای پس بجنگ خواهرم که به زودی ما پیروزیم و دشمن از روسیاه ترین روسیاهان تاریخ است!
خواهر بفدای اعتصابت و دل سیرت، تاریخ در مقابل بلندای روحت سرخم می کند در سپیده دم آزادی، در آن هنگام که دیگر آزادی هایمان یواشکی نیست شادمانه و رهاتر از همیشه به آغوشت خواهم کشید.
شیما بابایی