ایران -کیهان شریعتمدار : برکات! ۱۷ خرداد روز عملیات داعش د رتهران
«ریختن خون بیگناهان» در تهران توسط داعش این فرصت را به سازندگان «جاهلیت ۴۰ ساله» مهدی خزعلی: جاهلیت ۴۰ ساله داد تا به تطهیر نقش سپاه در سوریه و عراق بپردازند. آنها تا پیش از مائده داعش در ۱۷۷ خرداد، برای نشان دادن خطری که از سر «ایران» دور کرده بودند، نیازمند استدلال بودند، هرچند نمیتوانستند حتی تمامیت نیروهای نظام مقدس! را نیز در این رابطه قانع کنند، اما بعد از ۱۷ خرداد، آنها با نشان دادن اعمال داعش در تهران میگویند: اگر در سوریه و عراق نمیجنگیدیم، این حوادث زودتر و بیشتر اتفاق میافتاد.
شادی کیهان
کیهان در یادداشتی که در شماره ۲۰ خرداد خود منتشر کرده است، مینویسد: «حمله تروریستی روز چهارشنبه»، «برکاتی هم به دنبال داشت.» از جمله این برکات، از نظر کیهان، «نمایان شدن چهره واقعی کسانی که با حمله به مدافعان حرم، خود را مدافع مردم جا زده و این عزیزان را «مدافع اسد» مینامیدند!» مدافعان حرم! یا جوانان لب آب بود.
به این ترتیب کیهان موفق! میشود تا در جنگ با جناح دیگر حکومت یک شلیک انجام دهد. جناح خامنه ای تلاش میکند تا با بهره برداری از حادثه ۱۷ خرداد، تعادل لغزان شده اش بعد از شکست در انتخابات ریاست جمهوری ولایت فقیه در ۲۹ اردیبهشت را مجددا باز یابد!
کیهان ادامه میدهد: «تصورش را بکنید اگر ۵ سال پیش مدافعان حرم، به کمک کشورهای همسایه خود یعنی سوریه و عراق نشتافته بود»ند، «دو کشور تکفیری، همسایهمان بودند؟!» در نتیجه «هر روز وقوع چندین حمله تروریستی و انتحاری در هر نقطهای از کشور» متصور بود.
برای کیهان اما مهم نتیجه سیاسی است که میخواهد بگیرد: «انتخابات ریاست جمهوری را که پشت سر گذاشتیم، عدهای به مثابه جنگ میپنداشتند تا با دو قطبی کردن جامعه، رای جمع کنند. این حادثه تا حد زیادی زخم دوقطبی را ترمیم و دل مردم و مسئولین را به هم نزدیکتر کرد که این هم از برکات این روز است.»
ماجراجویی سپاه
در ۲۱ شهریور ۹۵، مهدی خزعلی که پیشتر از مقامات جمهوری اسلامی! بود و امروز در کسوت اپوزیسیون! درون نظام، مدافع روحانی است، در مصاحبه ای با تلویزیون در تی وی به انتقاد از سیاست های سپاه در سوریه پراخته بود.
مهدی خزعلی استدلال کرد که «اگر سپاه قدس زیاده خواهی نمیکرد در ۲۰۱۱ نهایتا بهار عربی بشار اسد میرفت» و نظام میتوانست «رابطه خوبی» با جایگزین او برقرار کند زیرا «ما داشتیم ۳۰ سال به سوریه نفت میدادیم»، «شما نفت مفت را به هرکی بدید باهاتون رفیقه».
خزعلی در ادامه افزود: «ماجراجویی که سپاه قدس کرد سردار سلیمانی کرد»، «منجر به خرابی عراق و سوریه و یک مقداری هم ترکیه شد، خود ما هم که داریم در واقع بودجه جنگ را تامین میکنیم»، در واقع «الان فقط ۵ سال در سوریه» «داریم میجنگیم و این اشتباه بود و نباید انجام میشد و من بارها هم گفته ام، دو طرف اینها در واقع داعش شیعه و سنی ست».
خالق داعش
خزعلی به عنوان اپوزیسیون! درون نظام به صراحت اعلام میکند: «ما گرفتار داعشی هستیم که به وجود آمدنش را مرهون سوءمدیریت حاج قاسم سلیمانی هستیم و اگر این کار را نمیکرد، داعشی نبود».
دست آورد! سلیمانی
خزعلی گفت: «سردار سلیمانی برای ما چی آورده؟ جز جنگ، جز اینکه پول های ما رفته تو سوریه، جز اینکه ۸۰۰ میلیارد درآمد نفتی دوران احمدی نژاد معلوم نیست چی شده، رفته حزب الله لبنان، حماس رفته، سوریه رفته، خرج بشار اسد شده، یا این شهدایی که داریم مییاریم به عنوان شهدای مدافعین حرم، اینها مدافع حرم هستند یا مدافع بشار اسد هستند؟!»
زمینه داعش
خامنه ای با دخالت گری خونبارش در سوریه و عراق زمینه ساز ایجاد داعش شد زیرا از یک طرف شهروندان را بی رحمانه شکنجه و کشتار میکرد و از طرف دیگر نیروهای دموکراتیک موجود در این جوامع را از بین میبرد؛ نیروهایی که میتوانستند ظرفیت های اجتماعی را به یک تحول واقعی سیاسی و اجتماعی رهنمون کنند. به این ترتیب رویای گسترش خلافت خامنه ای محقق میشد!
گسترش! داعش شیعه!
رویای گسترش خلافت برای خامنه ای این منفعت را در پی میداشت که میتوانست بحران های درونی خود را تحت عنوان مبارزه با تروریسیم به خارج از مرزها صادر کند، آنچنان که خمینی در جنگ ۸ ساله با کمک گرفتن از جنگ با عراق به سرکوب و کشتار مخالفین نظام پرداخت، در درون نظام نیز توانست وحدت نیروهایش را حول کشتار در داخل و جنگ با عراق تامین کند.
خلاء جنگ
در فاصله بعد از مرگ خمینی تا ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، خلافت خامنه ای از موهبت جنگ خارجی در ابعاد گسترده برخوردار نبود. در این مرحله نظام مقدس! برای «عبور از بحران» نیازمند مانورهای سازندگی! و اصلاحات! شد، زمینه ای که به وسیله آن بحران های داخلی را مهار کند، اما از سوی دیگر به ناچار افزایش شکاف های درونی را میپذیرفت تا تمامیت نظام فرونپاشد.
در همین مرحله کشتارهای حداقلی! نیز توسط نظام الهی! انجام میشد؛ موج ترور مخالفان در خارج کشور ادامه داشت، پایگاه های مجاهدین خلق در منطقه مرزی هدف قرار میگرفت، عملیات های تروریستی به شکل محدود در آمریکای جنوبی و منطقه انجام میشد، در داخل کشور نیز اعدام ها ادامه داشت و چند شورش گسترده شهری نیز با کشتار، سرکوب شد. اما همه این «برکات»! برای جمهوری اسلامی! جای جنگ گسترده ای که ۱۱ سپتامبر به آن تقدیم کرد را نمیگرفت.
کیهان در یادداشتی که در شماره ۲۰ خرداد خود منتشر کرده است، مینویسد: «حمله تروریستی روز چهارشنبه»، «برکاتی هم به دنبال داشت.» از جمله این برکات، از نظر کیهان، «نمایان شدن چهره واقعی کسانی که با حمله به مدافعان حرم، خود را مدافع مردم جا زده و این عزیزان را «مدافع اسد» مینامیدند!» مدافعان حرم! یا جوانان لب آب بود.
به این ترتیب کیهان موفق! میشود تا در جنگ با جناح دیگر حکومت یک شلیک انجام دهد. جناح خامنه ای تلاش میکند تا با بهره برداری از حادثه ۱۷ خرداد، تعادل لغزان شده اش بعد از شکست در انتخابات ریاست جمهوری ولایت فقیه در ۲۹ اردیبهشت را مجددا باز یابد!
کیهان ادامه میدهد: «تصورش را بکنید اگر ۵ سال پیش مدافعان حرم، به کمک کشورهای همسایه خود یعنی سوریه و عراق نشتافته بود»ند، «دو کشور تکفیری، همسایهمان بودند؟!» در نتیجه «هر روز وقوع چندین حمله تروریستی و انتحاری در هر نقطهای از کشور» متصور بود.
برای کیهان اما مهم نتیجه سیاسی است که میخواهد بگیرد: «انتخابات ریاست جمهوری را که پشت سر گذاشتیم، عدهای به مثابه جنگ میپنداشتند تا با دو قطبی کردن جامعه، رای جمع کنند. این حادثه تا حد زیادی زخم دوقطبی را ترمیم و دل مردم و مسئولین را به هم نزدیکتر کرد که این هم از برکات این روز است.»
ماجراجویی سپاه
در ۲۱ شهریور ۹۵، مهدی خزعلی که پیشتر از مقامات جمهوری اسلامی! بود و امروز در کسوت اپوزیسیون! درون نظام، مدافع روحانی است، در مصاحبه ای با تلویزیون در تی وی به انتقاد از سیاست های سپاه در سوریه پراخته بود.
مهدی خزعلی استدلال کرد که «اگر سپاه قدس زیاده خواهی نمیکرد در ۲۰۱۱ نهایتا بهار عربی بشار اسد میرفت» و نظام میتوانست «رابطه خوبی» با جایگزین او برقرار کند زیرا «ما داشتیم ۳۰ سال به سوریه نفت میدادیم»، «شما نفت مفت را به هرکی بدید باهاتون رفیقه».
خزعلی در ادامه افزود: «ماجراجویی که سپاه قدس کرد سردار سلیمانی کرد»، «منجر به خرابی عراق و سوریه و یک مقداری هم ترکیه شد، خود ما هم که داریم در واقع بودجه جنگ را تامین میکنیم»، در واقع «الان فقط ۵ سال در سوریه» «داریم میجنگیم و این اشتباه بود و نباید انجام میشد و من بارها هم گفته ام، دو طرف اینها در واقع داعش شیعه و سنی ست».
خالق داعش
خزعلی به عنوان اپوزیسیون! درون نظام به صراحت اعلام میکند: «ما گرفتار داعشی هستیم که به وجود آمدنش را مرهون سوءمدیریت حاج قاسم سلیمانی هستیم و اگر این کار را نمیکرد، داعشی نبود».
دست آورد! سلیمانی
خزعلی گفت: «سردار سلیمانی برای ما چی آورده؟ جز جنگ، جز اینکه پول های ما رفته تو سوریه، جز اینکه ۸۰۰ میلیارد درآمد نفتی دوران احمدی نژاد معلوم نیست چی شده، رفته حزب الله لبنان، حماس رفته، سوریه رفته، خرج بشار اسد شده، یا این شهدایی که داریم مییاریم به عنوان شهدای مدافعین حرم، اینها مدافع حرم هستند یا مدافع بشار اسد هستند؟!»
زمینه داعش
خامنه ای با دخالت گری خونبارش در سوریه و عراق زمینه ساز ایجاد داعش شد زیرا از یک طرف شهروندان را بی رحمانه شکنجه و کشتار میکرد و از طرف دیگر نیروهای دموکراتیک موجود در این جوامع را از بین میبرد؛ نیروهایی که میتوانستند ظرفیت های اجتماعی را به یک تحول واقعی سیاسی و اجتماعی رهنمون کنند. به این ترتیب رویای گسترش خلافت خامنه ای محقق میشد!
گسترش! داعش شیعه!
رویای گسترش خلافت برای خامنه ای این منفعت را در پی میداشت که میتوانست بحران های درونی خود را تحت عنوان مبارزه با تروریسیم به خارج از مرزها صادر کند، آنچنان که خمینی در جنگ ۸ ساله با کمک گرفتن از جنگ با عراق به سرکوب و کشتار مخالفین نظام پرداخت، در درون نظام نیز توانست وحدت نیروهایش را حول کشتار در داخل و جنگ با عراق تامین کند.
خلاء جنگ
در فاصله بعد از مرگ خمینی تا ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، خلافت خامنه ای از موهبت جنگ خارجی در ابعاد گسترده برخوردار نبود. در این مرحله نظام مقدس! برای «عبور از بحران» نیازمند مانورهای سازندگی! و اصلاحات! شد، زمینه ای که به وسیله آن بحران های داخلی را مهار کند، اما از سوی دیگر به ناچار افزایش شکاف های درونی را میپذیرفت تا تمامیت نظام فرونپاشد.
در همین مرحله کشتارهای حداقلی! نیز توسط نظام الهی! انجام میشد؛ موج ترور مخالفان در خارج کشور ادامه داشت، پایگاه های مجاهدین خلق در منطقه مرزی هدف قرار میگرفت، عملیات های تروریستی به شکل محدود در آمریکای جنوبی و منطقه انجام میشد، در داخل کشور نیز اعدام ها ادامه داشت و چند شورش گسترده شهری نیز با کشتار، سرکوب شد. اما همه این «برکات»! برای جمهوری اسلامی! جای جنگ گسترده ای که ۱۱ سپتامبر به آن تقدیم کرد را نمیگرفت.
تعارض درونی
بخشی از نظام که تجربه شکست در جنگ ۸ ساله را در خاطر دارد و از طرف دیگر به این نتیجه رسیده است که در انزوای داخلی و بین المللی فعلی نمیتوان به بقای ولایت فقیه امیدوار بود، راه حل را در جام های زهر و برجام های بعدی میبیند. این بخش از نظام با خود میاندیشد که اگر در برابر غرب زانو بزند میتواند ولایت فقیه را به مانند یک مشروطه پادشاهی ادامه دهد. این افراد پیش از هرچیز مدافع سرکشیدن جام زهر منطقه ای و تروریستی هستند، پروژه ای که دانسته یا نداسته موجودیت سپاه را نشانه میگیرد. تحویل سلیمانی توسط ظریف به ...! جناح خامنه ای اما با خود میاندیشد که اگر بایستد و در مواقع ضروری «نرمش های قهرمانانه» نیز انجام دهد، میتواند که در شرایط متحول جهانی، بقای نظام را تضمین کند.
چشم انداز
فراتر از انتقاد خزعلی به جنگ سوریه یا شادی کیهان از «نمایان شدن چهره واقعی» «مدافعان حرم»، نظامی را مشاهده میکنیم که بعد از انتخابات! ۲۹ اردیبهشت ضعیف تر شده است. نظامی که در محاصره تحریم ها، یک ائتلاف بین المللی بزرگ و جام زهرهایی که باید سربکشد، قرار دارد. نظامی که، مهمتر از همه، در محاصره اکثریت مردم ایران است. چنین شرایطی مفری برای نه روحانی و نه خامنه ای باقی نخواهد گذاشت.