۱۳۹۶ تیر ۱۵, پنجشنبه

مولفه های قدرت؛ غیب پرور علیه! روحانی



مولفه های قدرت؛ غیب پرور علیه! روحانی

دولت با تفنگ  
حسن روحانی در یکم تیر ۹۶ در سخنرانی خود در «ضیافت افطار با فعالان اقتصادی» بدون ذکر نامی از سپاه، آن را دولت با تفنگ توصیف کرد که در زمان خصوصی سازی ها! «بخشی از اقتصاد دست یک دولت بی‌تفنگ بود که آن را به یک دولت با تفنگ تحویل دادیم» که البته این «خصوصی سازی نیست.» [داعش اقتصادی از منظر روحانی]
فردای آنروز روحانی از صفوف تظاهرات «روز قدس»! بیرون رانده شد در حالی که او را وابسته به آمریکا، مشابه مجاهدین خلق و بنی صدر خطاب می‌کردند. [روز قدس! و عدم کفایت روحانی]
حریم ممنوعه
روحانی کمی از لبه برنده شمشیر را به سپاه نشان داد اما پیش از آنکه شمشیر را به طور کامل از نیام برکشد از سپاه در کف خیابان و به اسم نیروهای «آتش به اختیار» سیلی خورد؛ صحنه ای کم سابقه که نشان می‌داد روحانی وارد حریم ممنوعه شده است؛ سپاه.
روحانی وارد حریم ممنوعه یا منطقه ای شده بود که پیشتر دهها هزار انسان به خاطر ورود به آن به جوخه های اعدام سپرده شده بودند؛ خاوران هنوز بوی استخوان هایی را می‌دهد که بعد از چند دهه از پوسیدن تن می‌زنند.
پرسش
پرسش اما اینجاست که آیا روحانی می‌خواهد این مسیر را تا پایان برود؟! یعنی او می‌تواند گام در مسیری بگذارد که پیشتر انقلابیون ایرانی برای رسیدن به آزادی پیموده اند؟! منتها اینبار او نه برای آزادی که برای سرفرود آوردن در برابر ارباب، می‌خواهد با رهبری بخش کمپرادوری خلافت اسلامی! از محتوای فئودالی آن فاصله بگیرد. آیا بورژوازی وابسته سر برآورده از ولایت فقیه چنین انگیزه و توانی را دارد؟!
غیب پرور وارد می‌شود
در ادامه موضعگیری فرماندهان ارشد سپاه علیه روحانی اینبار «سردار غیب پرور»، «جانشین فرمانده کل سپاه در امور بسیج» در شیراز به صحنه می‌آید [ایلنا ۱۴ تیر ۹۶]، تا منطقه سرخ را به طور کامل برای روحانی تشریح کند.
مولفه های قدرت
غیب پرور به سه مولفه اصلی قدرت در جمهوری اسلامی! اشاره می‌کند؛ نخست «ولایت فقیه»، دوم «ایستادگی مردم» یا همان نیروهای «آتش به اختیار»، و سوم «قوای مسلح» که منظور همان سپاه است با تمامی زیر مجموعه هایش.
سهو و غفلت!
غیب پرور هرگونه تعارف را کنار می‌گذارد و صریحا خطاب به روحانی می‌گوید که «نمی توان باور کرد افرادی که سپاه را تضعیف می‌کنند از روی سهو و غفلت است.»
هم غیب پرور و هم روحانی می‌دانند که سهو و غفلتی در کار نیست؛ روحانی برای عبور به سمت ارباب، باید سپاه را به زیر مهمیز در‌آورد و برای مطیع کردن سپاه پیش از هرچیز باید رگ اقتصادی آنرا مسدود کرد زیرا بدون پول از ابهت! سپاه چیزی برجای نمی‌ماند.
در نتیجه غیب پرور رو به روحانی تصریح می‌کند که «تضعیف جریان مقاومت که نماد آن بسیج و سپاه می‌باشد گناهی نابخشودنی است.»
آینده!
غیب پرور برای آنکه به روحانی توضیح دهد که دقیقا چه اتفاقی برای او خواهد افتاد به ذکر یک نمونه تاریخی می‌پردازد؛ غیب پرور به «اوایل انقلاب اسلامی» اشاره می‌کند که «پاسداران را «چماق دار» خطاب می‌کردند» و می‌گوید حالا «برخی‌ها لفظ«چماق‌دار»را به «تفنگدار» تغییر دادند و با همان ادبیات سپاه و پیشکسوتان جهاد و ایثار را می‌کوبند.»
پذیرش مسئولیت!
غیب پرور با این اشاره مختصر، چند مسئولیت را به طور تاریخی می‌پذیرد؛ او می‌پذیرد که چماق دارها نه آنطور که در آن زمان حکومت وانمود می‌کرد، «مردم» یا «امت همیشه در صحنه» نبودند بلکه همین «پیشکسوتان جهاد و ایثار» یا همان «پاسدارها و بسیجی ها» بودند که میتینگ ها را به ضرب چماق، چاقو، قمه، زنجیر و عنداللزوم تفنگ بر هم می‌زدند و دهها نفر از فعالین سیاسی آنروزگار را در کف خیابان ها کشتند.
همچنین غیب پرور با این تهدید به طور ضمنی کارنامه سپاه در قتل عام های دهه ۶۰ را نیز تصریح می‌کند.
غیب پرور می‌خواهد روحانی را بترساند اما دارد در پیشگاه تاریخ شهادت می‌دهد.
عامل بیگانه!
در سال های نخست انقلاب، در دهه۶۰ و تا همین امروز حتی، هرکس که در برابر سپاه ایستاده است او را به وابستگی به قدرت های خارجی متهم کرده اند؛ در دهه ۶۰ در حالی که خمینی مشغول معامله با آمریکا، اسرائیل و همانطور که خود می‌گفت: «آقای شوروی» بود، و در حالی که در دهه ۷۰، نظام مقدس! طی گفتگوهای انتقادی با اروپا امکان سرکوب خونین خیزش های قزوین و مشهد را پیدا می‌کرد، تمام مخالفین سپاه به همکاری با بیگانگان متهم می‌شدند.
غیب پرور اما اینبار حربه عامل بیگانه بودن را درباره روحانی به کار می‌گیرد و می‌گوید: «در حالی که دشمنان نشان‌دار سپاه در آمریکا، اروپا و عربستان در حال هجمه و اهانت به سپاه هستند، بسیار تعجب برانگیز است که عده‌ای نیز در داخل سپاه را آماج حملات خود قرار داده‌اند.»
اتهاماتی که البته درباره روحانی کاملا درست است؛ به همان میزان که سپاه در جهت نابودی منافع مردم ایران حرکت می‌کند، روحانی نیز عامل بیگانه محسوب می‌شود.
مهم تر
موضوع مهمی که غیب پرور در پس پشت حمله به روحانی در نظر دارد، بستن شکاف در درون خلافت است زیرا غیب پرور می‌داند که روحانی همچون پلی است که کسان دیگری از روی او عبور خواهند کرد؛ مردمی به نظاره غیب پرور و روحانی ایستاده اند که انکار هر دو را مشق می‌کنند.
برگرفته از ایران آزادی