۱۳۹۷ تیر ۲۸, پنجشنبه

تروریسم رژیم در قلب اروپا و دادن آدرس آلترناتیو






تروریسم رژیم در قلب اروپا و دادن آدرس آلترناتیو


آدرس دادن آلترناتیو یعنی چه؟

علی خامنه‌ای در سخنرانی ۱۹دی۹۶ خود با کلید واژه «مثلث اغتشاشات» آشکارا اعلام کرد که مجاهدین برای قیام، از ماه‌ها قبل طراحی و سازماندهی کرده بودند. او با گفتن عبارت «حساب مجاهدین جداست» به‌رغم میل و خواست باطنی‌اش به مردم ایران، به جامعه ملل و حتی به سرکردگان و مهره‌های ریز و درشت نظامش نشان داد که چه جریانی آلترناتیو واقعی [و نه موهوم] حکومت آخوندی است. به این می‌گویند: «دادن آدرس آلترناتیو».
البته این یک شیوه آدرس دادن بود. تا کنون علی خامنه‌ایو پیشتر از او خمینی به شیوه‌های مختلف آدرس مقاومت ایران و مجاهدین را داده‌اند. خمینی یک بار در سال ۵۹ با صراحت اذعان کرده که دشمن نه آمریکاست، نه شوروی، نه اسراییل و نه هیچ کشور و نیروی دیگر، بلکه مجاهدین هستند که در زیر گوش او در همین تهران نشسته‌اند.
واقعیت این است که شیوه‌های دادن آدرس فرق می‌کند، گاه کلامی است مانند آنچه از خامنه‌ای و خمینی مثال آوردیم گاه با عمل تروریستی و نظامی. شلیک بیش از هزار موشک به قرارگاههای مجاهدین یک نوع آدرس دادن بود. (۱) حمله‌های بزرگ موشکی به لیبرتی در ۷آبان۹۴ و ۱۴ تیر ۹۵هر یک در نوع خود در تعریف آدرس دادن می‌گنجیدند.

توطئه تروریستی در آستانه برگزاری گردهمایی 

از پیش مقاومت ایران اعلام کرده بود که گردهمایی سال۹۷مهمترین گردهمایی مقاومت ایران طی سالیان گذشته است و به صدای قیام و هزار اشرف شعله‌ور برای تحقق سرنگونی اختصاص دارد. آنچه برگزاری این گردهمایی را با سالهای قبل متمایز می‌کرد، شرایط متفاوت داخلی و بین‌المللی بود که رژیم در آن قرار داشت. قیام مردم و خیزش ادامه‌دار کانونهای شورشی از یکطرف، تغییر سیاست بین‌المللی و تغییر دوران به‌خصوص پس از خروج آمریکا از برجام از طرف دیگر و انزوای بی‌سابقه رژیم آخوندی واقعیتهایی است که این گردهمایی را متفاوت از گذشته می‌کرد. شرایطی که به‌طور مشخص موضوع آلترناتیو رژیم آخوندی را روی میز آورده است. بی‌دلیل هم نیست که به‌گفته مریم رجوی در همین گردهمایی « صنعت آلترناتیوسازی مجازی و مونتاژ در بازار سیاست البته با کپی‌چسبان، این روزها رونق یافته است، که این‌ هم از علائم دوران پایانی رژیم است. اما مسأله این است که چگونه می‌خواهند این رژیم را زمین بزنند؟ به‌خصوص که رود سرخ خون شهیدان به‌طور تاریخی نه جایی برای سبز شدن ارتجاع آخوندی باقی گذاشته نه برای ارتجاع سلطنتی».
بنابراین با توجه به وجود موقعیت انقلابی برای سرنگونی رژیم طبیعی است که همه نگاهها به شورای ملی مقاومت به‌عنوان تنها آلترناتیو دموکراتیک و سازمان مجاهدین خلق به‌عنوان نیروی محوری آن، دوخته شده باشد. چنان‌چه عمده سخنرانان گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس، بر حمایت خود از قیام مردم ایران و آلترناتیو دموکراتیک شورای ملی مقاومت، تأکید کردند و جامعه جهانی را به اتخاذ سیاست قاطع علیه فاشیسم دینی حاکم بر ایران و ایستادن در کنار مردم بپا خاسته ایران فراخواندند.
این واقعیتی است که البته علی خامنه‌ای و سرکردگان نظام آخوندی را بیش‌ از‌ پیش در وحشت و هراس انداخته و طبیعی بود که حکومت آخوندی برای جلوگیری از برگزاری این گردهمایی به انواع و اقسام تشبثات دست بیازد و پرواضح بود که دست روی دست نگذارد.

انواع اقدامات نظام آخوندی برای مقابله با گردهمایی قیام 

اقدامات رژیم در مقابله با مجاهدین به‌طور عام و برگزاری گردهمایی به‌طور خاص در زمینه‌های زیر متمرکز بود:
یکم ـ ادامهٔ پروژهٔ شیطان‌سازی
دوم ـ التماس به فرانسه برای جلوگیری از برگزاری گردهمایی
سوم ـ آماده‌سازی برای انجام عمل تروریستی

یکم ـ ادامهٔ پروژهٔ شیطان‌سازی 

پروژه شیطان‌سازی و خراب کردن چهره مقاومت، پروژهٔجدیدی نیست. از فردای انتقال بزرگ و پیروزمند مجاهدین به آلبانی، در آن کشور و دیگر کشورهای جهان علیه مقاومت ایران در جریان داشت. پیرامون توطئه‌‌های حکومت آخوندی علیه مجاهدین در آلبانی دبیرخانه شورای ملی مقاومت (به تاریخ ۲۲ اسفند۹۶) اطلاعیه‌یی صادر کرد که در قسمتی از آن چنین آمده بود:‌
«شوی به‌اصطلاح فرهنگی گشتاپوی ملایان برای توطئه علیه مجاهدین در آلبانی وزارت اطلاعات آخوندها و مأمورانش در سفارت رژیم در آلبانی در پوش فعالیتها و جلسات فرهنگی در تهران و تیرانا و با به‌کار گرفتن مزدوران پیشانی سیاه خود تلاش می‌کنند علیه مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران در آلبانی به توطئه و لجن‌پراکنی و پخش اطلاعات دروغ بپردازد. در حالیکه رژیم آخوندی از هر سو با خیزشها، اعتراضات و اعتصابات در سراسر کشور محاصره شده است، بیش از هر زمان دیگر به توطئه علیه اپوزیسیون اصلی خود نیازمند است».
پروژهٔ شیطان‌سازی طی روزهای قبل از برگزاری گردهمایی، با شدت و حدت جریان داشت و رسانه‌های حکومتی روزی نبود که مطلبی علیه مجاهدین درج نکرده و در آن به تخطئه آلترناتیو دموکراتیک نپرداخته باشند اما طبق معمول سرشان به سنگ خورد، زیرا هر چه به تبلیغاتشان می‌افزوند، نتیجه معکوس می‌گرفتند و نسلی که مجاهدین را ندیده بود و نمی‌شناخت بیشتر به سمت آنها کشانده می‌شد.

دوم ـ التماس به فرانسه برای جلوگیری از برگزاری گردهمایی

التماس به فرانسه در روزهای قبل از برگزاری گردهمایی بسا بیشتر از سالیان قبل بود. رژیم همچنین با متهم کردن فرانسه به حمایت از مجاهدین و تلاش برای سرنگونی نظام ولایت فقیه درصدد بود، دولت فرانسه را زیر فشار قرارداده و به هر طریق ممکن مانع از برگزاری گردهمایی شود. در نقطه مقابل دولت فرانسه نه تنها کوتاه نیآمد بلکه از قول یک منبع دیپلماتیک خود به خبرگزاری رویترز گفت: «به مقامات ایرانی یادآوری شد که فرانسه نه از ایدئولوژی، نه اهداف و نه فعالیت‌های سازمان مجاهدین خلق ایران حمایت نمی‌کند. اما این سازمان که از لیست سازمانهای تروریستی اروپایی حذف شده مانند هر انجمن دیگری می‌تواند بشرطی که مخل نظم عمومی نشود، فعالیت داشته باشد...».

سوم ـ آماده‌سازی برای انجام عمل تروریستی 

به کارگیری راه‌کار نظامی و اقدام به‌عمل تروریستی به موازات دو اقدام دیگر از ماه‌ها قبل در دستور کار نظام آخوندی بود. این عمل تروریستی قبل از فرانسه قرار بود در آلبانی انجام شود. خوشبختانه با هوشیاری ارتش آزادیبخش و اقدام به موقع دولت آلبانی کشف شد و به شکست انجامید. این توطئه تروریستی از اسفند سال۹۶ استارت خورده بود. رسانه‌‌های آلبانی روز ۲۲مارس (دوم فروردین ۹۷)گزارش کردند: «دو ایرانی به اتهام تروریسم در تیرانا دستگیر شدند. پنجشنبه صبح دو تبعه ایران که مشکوک به فعالیت تروریستی هستند دستگیر شدند. آنها در بیرون مرکز جهانی بکتاشی‌ها درست قبل از این‌که مراسم جشن نوروز شروع شود دستگیر شدند.
این دو ایرانی که توسط سرویس اطلاعاتی کشور و واحد ضدتروریسم در پلیس کشور دستگیر شده‌اند با اسامی مخفف ف. ز ۶۵ساله و س. م. ۵۹ساله هستند. در لحظه دستگیری، آنها در حال عکس گرفتن بودند و به پلیس ضدتروریسم و سایر افسران گفتند که آنها خبرنگار هستند و به دعوت مرکز جهانی بکتاشی‌ها آمده‌اند».

توطئه انفجار بمب در گردهمایی بزرگ مقاومت، گویاترین شکل دادن آدرس آلترناتیو 

نظام آخوندی که از پروژهٔ شیطان‌سازی و نیز تهدید دولت فرانسه و التماس به آن برای ممانعت از برگزاری گردهمایی طرفی نبسته بود، به آخرین و تنها راه چاره متوسل شد: تصمیم برای انفجار بمب در گردهمایی و انجام یک کشتار جمعی در بین شرکت‌ کنندگان و شخصیت‌های حاضر در ویلپنت.
این تصمیم که به دستور علی خامنه‌ای و در شورای امنیترژیم زیر نظر حسن روحانی گرفته شده بود، به نوعی زدن به سیم آخر در مواجهه با مقاومت ایران بود.
پاسدار شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی آخوندی به تاریخ ۱۲دی ۹۶ـ در حالی که سعی می‌کرد قیام مردم ایران را به دولت عربستان نسبت دهد ـ با لحنی تهدید‌آمیز گفت:
«آنها یک سازمان درست کرده‌اند و افرادی از خارج از سعودی برای ادارهٔ این سازمان آورده‌اند چون سعودی‌ها خودشان چنین توانی را ندارند. همچنین (مجاهدین) نیز مسلماً ابزارها و پیاده‌نظام این سازمان هستند. مسلماً سعودی‌ها از ایران پاسخ مناسبی دریافت خواهند کرد و از جایی که نخواهند فهمید این پاسخ را دریافت خواهند کرد. خاندان حاکم بر سعودی به‌خوبی خطر پاسخ ما را می‌داند.».
بنابراین انجام اقدامات تروریستی از جانب نظام آخوندی برای مقابله با اپوزیسیون مشروع و شناخته شده و آلترناتیو خود، نامحتمل نبود.

اقدام به توطئه تروریستی، عملی از سر استیصال مطلق 

نظام آخوندی در شرایطی به این توطئه تروریستی اقدام کرد که در حال تدارک و انجام سفر آخوند روحانی به بلژیک برای راست و ریس کردن برجام اروپایی بود و به موفقیت در این سفر، و ارتباط با اروپا نیاز مبرم داشت. علی خامنه‌ای و نیز حسن روحانی در حالی برای انفجار بمب در ویلپنت تصمیم گرفتند که می‌دانستند در صورت لو رفتن نقششان در این انفجار، ممکن است کل رابطه آنها با کشورهای اروپایی از جمله فرانسه به هم بخورد. این کار برای آنان ریسک کردن روی تمام برجام بود اما از آنجایی که موضوع مقاومت ایران برای آنان در حکم بود و نبود است، تبعاًت این تصمیم را به جان خریدند. برخلاف دفعات قبل که با چند واسطه اقدام به انجام عمل تروریستی می‌کردند تا نقش دیپلمات تروریست‌های خود را در آن کتمان کنند، این بار از هول حلیم در دیگ افتاده و ۵۰۰گرم ماده انفجاری «پراکسید استون» را به دست اسدالله اسدی، دیپلمات تروریست خود در وین دادند تا مستقیم به دست هسته خفته تروریستی برساند.
اما ناکامی آنها به یک فضیحت جهانی منجر شد و هنوز حاکمیت آخوندی از تبعاًت آن سر بر نکرده است. آری، بمب آخوندها ترکید اما تنها طرفی که آسیب دید، علی خامنه‌ای و نظام لرزان او بود.
به این می‌گویند آدرس دادن آلترناتیو؛ البته آدرس دادنی از سر ضعف، ندانم کاری و استیصال. آنها اراده کردند به مقاومت ایران از جایی ضربه بزنند که تصورش را نمی‌کرد، اما از جایی و آن‌چنان ضربه خوردند که تصورش را نمی‌کردند.
آنها بدون این‌که بدانند خود با دست خود آلترناتیو این نظام را در اوج قیام‌ها و نیز در روزهای انعکاس خبرهای گردهمایی به‌خوبی به جهانیان آدرس دادند.
پانویس: ـ‌ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) سپاه پاسداران روز ۲۹خرداد ۹۶در خبرگزاری خود نوشت:
«۱۸ سال قبل، سپاه پاسداران در اقدامی تلافی‌جویانه، با شلیک یک‌هزار فروند موشک و توپخانه بردبلند، مقرهای (مجاهدین) در عمق خاک عراق را از پادگان اشرف گرفته تا العماره مورد اصابت قرار داد. اقدامی که بنا بر ملاحظاتی تا سال‌ها بعد رسانه‌یی نشد اما یک اقدام راهبردی و عبرت آموز به‌شمار می‌رفت.»

شایان ذکر است که در ۲۰فروردین ۱۳۸۹ پاسدار رحیم صفوی، سرکرده وقت سپاه پاسداران در اعتراف به این حمله موشکی گفت: «سپاه پاسداران طی یک طرح عملیاتی از ساعت ۴ تا ۸صبح تمام مقرهای (مجاهدین) از پادگانهای اشرف گرفته تا العماره را با شلیک بیش از هزار موشک و گلوله توپخانه برد بلند منهدم و تلفات سنگینی را به آنها وارد کرد».

مطالب   مارا در وبلاک خط سرخ  مقاومت ودر توئیتربنام @bahareazady   دنبال کنید
ما بر اندازیم#   تهران # قیام دیماه#  اعتصاب # تظاهرات#  قیام سراسری#  اتحاد