۱۳۹۷ تیر ۲۵, دوشنبه

آلترناتیو، یک ادعا یا واقعیت! چه شاخص هایی دارد وتفاوت درچیست؟ گفتگو با شاهین قبادی





آلترناتیو، یک ادعا یا واقعیت! چه شاخص هایی دارد وتفاوت درچیست؟ گفتگو با شاهین قبادی


آلترناتیو، یک ادعا یا واقعیت! چه شاخص هایی دارد وتفاوت درچیست؟ درشرایط کنونی صورت مسئله این است که چه کسی با چه برنامه‌ای میخواهد جاگزین شود که این روزها بحث نیروی جایگزین و آلترناتیو.زیاد مطرح میشود . طبعاً فرصت طلبها و میوه چینها هم تلاش میکنن که آلترناتیو سازی کنند.برای پاسخ به این موضوع آقای شاهین قبادی عضو کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران طی گفتگویی با شبکه تصویری ایران آزادی موضوع «آلترناتیو یک ادعا یا یک واقعیت» را مورد بررسی قرارداده وبه سئوالات حوال آن پاسخ میدهد
پرسش: الان موضوع نیروی جایگزین یا همون آلترناتیو به موضوع روز تبدیل شده و صنعت آلترناتیوسازی هم خیلی رونق گرفته بنظر شما موضوع چیه؟ قلب موضوع چی هستش؟
شاهین قبادی: علائم سرنگونی این رژیم دیگه از یک موضوع نظری و یک موضوع بحث خارج شده کاملاً بالینی شده به دلایل کاملاً مبرهن و مشخصی که دیگه در صحن خیابون هم میشه دید، که این رژیم درحال سرنگون شدن هست از جمله وقتی مردم شعار میدن اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمام ماجرا ، این نشان از بلوغ فهم سیاسی جامعه داره که بر کلیت این رژیم خط بطلان کشیده و آینده رو در نظام دیگری جستجو میکنه .
استمرار قیام‌ها تقریباً بطور بلاانقطاع ادامه داشته در ۶ ماه گذشته خودش یک بینه و یک ادله خیلی واضح دیگر هست که این رژیم در معرض سرنگونی هست و با یک وضعیت انفجاری اجتماعی روبری هست.
تضادهایی نیست که هر روز به صحن خیابونها کشیده نشه، در بن بست بودن آخوندها یک موضوع نظری نیست هیچ پاسخی برای هیچ کدوم از اولیه‌ترین نیازهای مردم ندارن یعنی از یک طرف کاملاً مشخصه که جامعه دیگه آخوندها رو پس زده آخوندها هم نمی تونن وضعیت رو کنترل بکنن .
حالا شما به این تغییر وضعیت بین المللی و این شکست خوردن استمالت و اون پشتوانه‌ای که به لحاظ بین المللی سال‌ها بعنوان امداد غیبی به این رژیم کمک می‌کرد هم اضافه کنین .
همینطور پیوند خوردن مقاومت ایران با محرومان، زحمت کشان همون هایی که رژیم با خفقان سالها سعی کرده بود مانع از بروز و طرح بشه.
من برایند این پنج عنصر و طبعاً عناصر دیگری هم میشه بهش اضافه کرد و کنار هم بگذاریم، هیچ فلشی جز فلش سرنگونی در مقابل تون قرار نمی‌ده.
خب اینجا یک سؤال مطرح میشه هر ذهن منطقی هر ذهن کنکاشگری به این سؤال میرسه که اگر آخوندها بروند کی جاش میاد؟ علی الخصوص توجه کنین که ما در مورد کشوری به نام ایران داریم صحبت می‌کنیم که یک تجربه مشخصی هم در این رابطه در سال ۵۷ بعد از قیام سلطنتی و سرنگونی رژیم شاه داشته که این موضوع رو بیش از پیش جدی عاجل و مبرم میکنه. با چنین داده‌ای خیلی واضحه که این موضوع داغ بشه و طبعاً عده‌ای هم تلاشی بکنن که شاید بتونن از این نمد برای خودشون کلاهی بدوزن و بنوعی برای خودشون منفعتی دست و پا کنن و صورت مسئله اینه که آخوندها که دارن میرن چه کسی آمادگی و ظرفیت این رو داره که جایگزین اونها بشه و آینده ایران رو چه کسی رقم میزنه؟ طبعاً منافع بسیاری این وسط مطرح هست و همین شده موضوع یک ، نه فقط بحث بلکه یک موضوع بسیار بسیار جدی سیاسی در صحن خیابونهای ایران و همینطور در سطح بین المللی.
پرسش: آلترناتیو باید دارای چه محتوا و چه ویژگی‌هایی باشه و کلاً این یک بحث عام هست و شامل همه میشه یا بطور مشخص یک بحث مربوط به ایران هست؟
شاهین قبادی: بحثهای نظری مختلفی میشه کرد اما اینجا ما ننشستیم که بحث صرف نظری بکنیم بلکه یک صورت مسئله واقعی در مورد یک وضعیت کاملاً واقعی یعنی وضعیت جامعه بحران زده ایران که اون رو باید مد نظر قرار داد و با اون همه چیز رو سنجید و این شاخص و این میزان رو اصل گرفت. با چنین سابقه و پیشینه من فکر کنم یکسری شاخصها برای هر کس که هر جریانی هر گروهی که مدعی هست آلترناتیو بودن هست وجود داره، اینا هم مسائل تاکید می‌کنم ذهنی نیست این‌ها واقعیت‌هایی هستن که در پروسه ۴۰ ساله، نزدیک به ۴۰ سالی که این حکومت سر کاره خودشون رو به جامعه تحمیل کردن از جمله هر جریان یا گروهی که میخواد مدعی بشه که آلترناتیو و بدیل این حکومت هست اولین سوالی که باید بهش جواب بده اینکه :
۱٫ رهبرش کی هست؟ و این رهبر از چه سابقه و چه پشتوانه‌ای برخورداره؟ از کجا اومده و کجا میخواد بره؟
۲٫ چه پلاتفرم و برنامه سیاسی اعلام شده از قبلی داره
۳٫ بر کدوم پایه اجتماعی و حمایت اجتماعی میخواد هم این حکومت رو سرنگون بکنه و هم میخواد حکومت آینده رو ولو در دوران انتقال حاکمیت اداره بکنه؟
۴٫ بر اساس کدوم تشکیلات و ساختار و دستگاهی که داره میخواد سرنگونی رو محقق بکنه و همنطور که گفتم باز مانع هرج و مرج و آشوب بشه و تضمین بکنه که انتقال قدرت به مردم درست انجام میشه.
۵٫ باید نشون بده که آیا فراگیر هست یا نه ایران جامعه‌ای بسیار بسیار متنوع هست فرهنگهای بسیار بسیار متنوعی در مملکت کهن سال ما وجود داره، گرایش‌های مختلف سیاسی وجود داره همینطور ما اقلیتهای مذهبی گوناگونی در ایران داریم لذا باید نشون بده که آنچه ارائه میکنه نیازها و خواستهای مبرم و ضروری همه اینها رو پاسخ میده؟ یا خیر؟
۶٫ در سطح بین المللی باید نشون بده که آیا از شناخته شدگی برخردار هست یا خیر.
از طرف دیگه از اونجا که مبارزه علی الخصوص در رابطه با رژیم ضدبشری و سرکوبگری همچون رژیم آخوندی یک موضوع بسیار بسیار جدی و واقعی هست باید نشون بده که در مقابل این رژیم چه کرده چگونه ایستادگی کرده و همینطور چطور و با چه مکانیزمی توانایی افشای توطئه‌های رژیم رو داشته و داره در ادامه این مسیر تا سرنگونی رژیم.
۷. باید نشون بده که از چه منابع مالی برخوردار هست و آیا از استقلال برخوردار هست یا خیر؟ و بر پایه کدوم منابع مادی این جنبش و این آلترناتیو پیش رفته و همونجور که گفتم میخواد سرنگونی رو محقق بکنه؟
طبعاً به اینها میشه موارد دیگر رو اضافه کرد اما اینها رئوس و مهم‌ترین شاخص‌هایی هستن که هرگروهی یا هر جریانی که بخواد مشخصاً دررابطه با ایران بطور خاص با توجه به پیشینه‌ای که الان صحبت کردیم هرگونه ادعا و صحبتی از آلترناتیو بودن رو بکنه رو پاسخ بده. یعنی پاسخهای مشخص به نیازهای مشخصی که دقیقاً ناشی از جدی بودن امر سرنگونی و همینطور انتقال حاکمیت ایران و تضمین دمکراسی و جمهوری در آینده ایران هست
پرسش: چه تفاوتی وجود داره بین اپوزیسیون و آلترناتیو؟
شاهین قبادی: فکر کنم خیلی واضح هست هر کسی خب اولاً میتونه مدعی باشه که اپوزیسیون رژیم هست طبعاً شاخص هم کارکردها و مواضع سیاسی اون فرد یا جریان هست اما ما اینجا صحبت از یک بدیل یک هماورد و یک پاسخ واقعی به حکومتی می‌کنیم که بر یک مملکت بزرگی مثل ایران و غریب ۸۰ میلیون حاکم هست و انبوهی مسائلی که حول و هوش این هست یعنی اینجا دیگر یک مثلاً دو نفر یا سه نفر با یک ادعا مثلاً نمیتونن بگن که ما آلترناتیو هستیم بلکه باید به مجموعه‌ای از مسائل که الان اشاره کردم پاسخ بدن.
اولاً سرنگونی رو چگونه محقق میکنن بعد در دوران گذار چه میکنن؟ چه برنامه‌ای دارن؟ پشتوانه این برنامه چی هست؟ چه شناخته شدگی بین مردم ایران دارن؟ چه حامیانی دارن؟ چگونه این رو طی این سالیان پیش بردن؟ ما همینطور حالا در دنیای امروز طبعاً جامعه جهانی هم نقش خودش رو داره و بحث اینکه در سطح جهانی آیا از شناخته شدگی برخوردار هستن نیستن؟ از چه اعتباری برخوردار هستن؟ این‌ها هم گفتم موضوعاته بحث‌های روشنفکری این محفل یا اون محفل نیست که از سر گذر و تفنن باشه اینا واقعی‌ترین سؤالات جدی هستن که بطور خاص در این دوران که بحث سرنگونی رژیم مادی شده عینی شده در چشم انداز نزدیک قرار گرفته باید پاسخهای روشن به اونها داد.
هیچ کدوم از این سؤالات قابل باصطلاح پریدن نیستن و از قضا همین هم هست پاسخ روشن صریح و بدون ابهام به تک تک این سؤالات و این موضوعات هست که تضمین نه فقط سرنگونی رژیم در گام اول چون همه چیز از سرنگونی رژیم میگذره بلکه در مورد خود دوران گذار و دوران انتقال حاکمیت به مردم هم هست. یک پروسه مستمر و مداومی صحبت می‌کنیم که سرفصل اولش طبعاً سرنگونی آخوندهاست و بعد علی الخصوص علی الخصوص با تجربه‌ای که مملکت ما داشته تضمین انتقال حاکمیت به مردم و یک حکومت دمکراتیک. طبعاً گفتم هر دو نفر هر یک فردی میتونن مدعی باشن که اپوزیسیون هستن خب باشه اینم دیگه مردم بخوبی میتونن قضاوت کنن اینم دیگه در حرف نیست اما وقتی به موضوع آلترناتیو و جایگزینی و اداره امور و اول از همه سرنگونی رژیم برمیگرده دیگه اینا شاخصهای مادی مشخص و جدی داره مثل کسی میمونه که مثلاً مدعی باشه که میخواد یک وزنه خیلی سنگینی رو بلند بکنه دیگه حرف که نیست اینها باید الزامات مادیش رو داشته باشه و قابل رویت باشه.
پرسش: شورا یک آلترناتیو سیاسی قوی است آیا شورا و یا مجاهدین برای اتمام حجت با گروهها و یا شخصیتهای سیاسی برای یک ائتلاف سیاسی در تماس است؟
شاهین قبادی: از ۱۶ سال پیش این سؤال کاملاً پاسخ داده شده است، اینم بخشی از پروسه طی شده در ۴۰ سال گذشته است. در سال ۱۳۸۱ شمسی یا سال ۲۰۰۲ میلادی در پاییز ۲۰۰۲ میلادی بحث جبهه همبستگی ملی مطرح شده و بطور جد توسط مقاومت ایران ارائه شده این جبهه هم سه تا شاخص بیشتر نداشت از روز اول و هنوز هم همینطوره،
این جبهه ایست برای همه نیروهایی که خواستار سرنگونی رژیم ولایت فقیه در تمامیتش هستن و همینطور خواستار اسقرار حکومت مستقل بر پایه جدایی دین از حکومت.
حالا شما به تک تک این شاخصها این شاخص هایی که گفتم توجه بکنید هرکدومش پاسخ به یک موضوع جدی و مبرم تاریخی میهن ماست.
یکی‌اش نفی سلطنت هست
یکی‌اش نفی رژیم فعلی آخوندی هست
یکی هم چشم انداز آتی هست که آینده در کلیت باید چه ویژگی‌هایی داشته باشه .
گفتیم که با این سه تا شاخص که در حقیقت مینیمم‌های تضمین دمکراسی و تفکیک کننده نیروهای دمکراتیک از نیروهای سرکوبگر و غیردمکراتیک هستن و نیروهای دیکتاتور طلب هستن، آماده هرگونه همکاری هستیم.
این حرف هنوز به قوت خودش باقی هست آنچه که ما شاهدش بودیم متاسفانه اینکه کسی نبوده که پا پیش بگذاره در این راستا و اینا هم هر ایرانی وطن پرست و آزادیخواهی میتونه بهش گواهی بده که اینها حداقل تضمینهای ضروری برای دمکراسی و استقرار حاکمیت ملی در ایران هستن. با توجه به تجربه شیخ و شاهی که ما در تاریخ معاصر خودمون داشتیم لذا این از سال ۲۰۰۲ یا ۱۳۸۱ شمسی اعلام شده و هنوز هم که هنوزه به جای خودش باقی هست و ما واقعاً استقبال می‌کنیم و فکر می‌کنم که در این زمینه از هیچ چیز فروگذار نشده و کاملاً هم حتی گفتم این چیزی که هموطن مون پرسیده رو پیش آ پیش مقاومت ایران فکرش رو کرده و زمینه‌اش رو فراهم کرده.
پرسش : از میان نیروهای اپوزیسیون که مدعی آلترناتیو بودن هستن کدوم یکی از اونها ویژگی‌های یک آلترناتیو واقعی رو داره؟
شاهین قبادی: من چند شاخصی که اسم بردم و گفتم میشه در این اعداد واقعاً گفت تنها بدیل واقعی تنها آلترناتیو واقعی که این ویژگی‌ها رو دارا هست شورای ملی مقاومت ایران هست. این‌ها در یک پروسه طولانی ۴۰ ساله به اثبات رسیده بقیه کسانی که مدعی آلترناتیو بودن، هستن و در ماههای اخیر هرکدوم بنوعی سبز شدن شاید به جرات و جسارت بشه گفت این ویژگی‌ها رو ندارن چه برسه به چندتاشون چه برسه به طریق اولاً کلیت اونها. این هم دقیقاً و دقیقاً ناشی از مبارزه طولانی هست که مقاومت ایران در طی ۴۰ سال گذشته با رنج و خون و فداکاری مستمر پیش برده و این گامها رو دونه به دونه براساس ضرورت مبارزه ضرورت ایستادگی در مقابل این رژیم چیده و جلو اومده یعنی این ویژگی‌ها که من گفتم دقیقاً و دقیقاً هر کدوم وجهی از پاسخی به وضعیت بدیل رژیم آخوندی در یک وجهی هست و همینطور تضمین آینده.
لذا همونطور که گفتم هیچ کدوم از این آلترناتیو نماها بدون ذره‌ای اغراق یکی دوتا از اونا ندارن چه برسه به بخشی چه برسه به تمامیش و همه اینا رو میشه دونه دونه چک کرد. از قضا چقدر خوب که شخصی فردی بشینه لحظه‌ای تعمق بکنه و با این شاخص‌ها واقعاً فکر کنه که آیا بدون این‌ها واقعاً میشه رژیم آخوندی رو سرنگون کرد؟ آیا میشه کمترین تضمینی برای اینکه دمکراسی در فردای ایران تضمین داشته باشه میشه تضمین بکنه که تجربه تلخ آخوندی دوباره تکرار نمیشه؟ تک تک این‌ها دقیقاً ناشی از تجارب فوق العاده ذیقیمت و پرهزینه‌ای است که مردم و مقاومت ما در این سالیان دادن. هیچ کدوم از اینها چیزهای ذهنی یا چیزهای باصطلاح لوکس نیستن. دونه به دونه اش هرکدوم از این شاخصها نتیجه یک تجربه سنگین پر هزینه مبارزاتی هست که جزو سرمایه‌های مبارزاتی این ملت محسوب میشن که امروز رسیدیم به این نقطه. لذا واقعاً هیچ آلترناتیوی که گفتم یک یا دو چه رسد به چندتا از این ویژگی‌ها داشته باشه جز در شورای ملی مقاومت ایران که همه اینها رو در طول این سالیان ایجاد کرده در عمل نشون داده وجود نداره.
پرسش: اخیراً پسر شاه گفته که ایران آینده باید سکولار باشه و این مهمه ولی اینکه سلطنتی باشه یا جمهوری مهم نیست. این حرف چقدر درسته و بنظر شما چرا از این حرفها میزنه؟
شاهین قبادی: واقعیتش این هست که چون شما این موضوع رو مطرح کردین و گفتین خب دیدین و اینور اونور مطرح شده من بهش می‌پردازم والا توجه داشته باشیم که اول از همه ما راجع به کی داریم صحبت می‌کنیم؟ ما راجع به فردی داریم صحبت می‌کنیم که تنها دلیل اینکه اصلاً اینور اونور بعضاً مطرح میشه اینکه پسر یک شاه مخلوع هست یک دیکتاتوری منفوره که با یک قیام تاریخی میلیونی مردم ایران به زباله دان تاریخ انداخته شده و الا اگر این فرد به خودش بود اصلاً همین یک ذره هم مطرح نبود یعنی میخوام اولاً بدونیم راجع به چه پدیده‌ای داریم صحبت می‌کنیم.
در ثانی پر واضح هست که در وضعیتی که مردم ایران این رژیم رو در تمامیتش پس زدن اون مجبوره یک مواضعی اتخاذ بکنه که باصطلاح یکی به نعل باشه یکی به میخ شاید شاید شاید گفتم از اونا که به زعم خودش از این نمد یک کلاهی هم به اون برسه هر چند که واقعاً زهی خیال باطل ولی علت اینکه مثلاً میگه که حکومت باید سکولار باشه خیلی باصطلاح توضیح واضحات هست اما اینکه سلطنت باشه یا جمهوری رو مردم بخوان تعیین کنن یعنی درحقیقت نمیخواد موضع بگیره و نمیتونه هم موضع بگیره چنین فردی با چنین سابقه‌ای. لذا اصلاً جای تعجب نداره که اینجور مواضع دوپهلو و گنگ این یک ذره هم که بحث میکنه راجع به سکولاریزم و امثالهم دیگه جبر و تحمیل رادیکالیزم حرکت مردم ما هست که خارج از خواست این فرد یا اون فرد تحمیل میشه .
پرسش: اخیراً پسر شاه صحبتهایی در مورد ترجیح دادن آخوندها و یا نیروهای سپاه به مجاهدین خلق کرده چرا این کار رو کرد؟ بنظر شما معنی این حرفش چیه؟
شاهین قبادی: ببینید هر کسی که کمترین آشنایی با تاریخ معاصر میهن ما داشته باشه واقعاً از این موضع گیری‌ها نباید متعجب بشه یک نبرد تاریخی در میهن ما قریب به یکصد و ۱۰ سال هست که در جریان هست .
یکطرفش مردم و نیروهای دمکراتیک و آزادیخواه قرار دارن از انقلاب مشروطیت دارم میگم تا به امروز که در طول تاریخ متکامل شده و امروز رسیدیم به نقطه‌ای که گفتیم یک آلترناتیو با این ویژگی‌ها را این مردم در دامن خودشون پروروندن .
طرف دیگه هم دوتا جریان تاریخی هستن که درست مخالف خواست مردم برای دمکراسی و حاکمیت ملی قرار گرفتن یکی جریان سلطنت طلب و یکی هم جریان آخوندی، این دوتا جریان اگر چه اختلافات ظاهری با هم دارن در طول این ۱۱۰ سال و داشتن اما سر اصلی‌ترین موضوع یعنی ضدیت با دمکراسی آزادی و حاکمیت ملی دقیقاً با هم مشترک هستن یعنی نقطه اشتراک تاریخی شون هست و مستمراً مکمل هم دیگه بودن.
از یاد نبردیم که وقتی که محمد علی شاه قاجار با کمک لیاخوف روسی اولین مجلس ملی رو به توپ بست آخوندهایی همچون شیخ فضل الله نوری ازش حمایت کردن که بعد در انقلاب مشروطه مردم پاسخش رو دادن و حقش رو کف دستش گذاشتن.
از یادمون نرفته که در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ که دیکتاتوری شاه تنها حکومت ملی و دمکراتیک تاریخ مردم ایران یعنی حکومت دکتر محمد مصدق رو سرنگون کردن باز کاشانی بود که چطور از شاه حمایت کرد و زمینه ساز کودتا شد یعنی دقیقاً می‌بینیم که درست سر بزنگاههای تاریخی آخوندها چطور دنده کمکی و زمینه ساز همین سلطنت طلبها بودن.
چیزی که الان اتفاق افتاده نقشها عوض شده الان آخوندها سر کارن این فرد که گفتم تنها تنها دلیلی که مطرح هست اینکه پسر شاه مخلوعی است که با یک دیکتاتوری بدنامی که با یک قیام مردمی سرنگون شده اومده داره چیکار میکنه؟ در حقیقت آب به آسیاب آخوندها می ریزه و دقیقاً حرفهایی رو میزنه که اون روی سکه مثلاً خامنه‌ای هست در روز ۹ ژانویه در رابطه با نقش مجاهدین و اینکه مجاهدین خلق چه نقشی در قیامها ایفا کردن.
خیلی واضحه که این فرد با همچین سابقه‌ای و با همچین باصطلاح پروسه تاریخی و همچین پشتوانه‌ای چنین موضعی رو بگیره مگر قرار بوده از دمکراسی دفاع کنه؟ مگر قرار بوده از حاکمیت ملی دفاع کنه؟ مگر قرار بوده از آزادیخواهان دفاع کنه؟ مگر یادمون رفته همین الان هزاران نفر از اونهایی که توسط ساواک شاه خائن شکنجه شدن زنده ان و آثار شکنجه روی بدنهاشون هست. هزاران مادری که فرزنداشون توسط دیکتاتوری شاه صرفاً و صرفاً بخاطر آزادیخواهی شکنجه شدن یا تیرباران شدن هنوز زنده ان و داغ اونها به دلشون مونده لذا اصلاً نباید تعجب کرد که در چنین موقعیتی که ایران به نقطه تعیین تکلیف داره می رسه .
برمیگردم به صحبتهای اول مون در حالیکه تمام علائم بالینی دال بر اینکه سرنگونی هستش و به مراحل آخر رسیدیم خیلی واضح هست که دیگه ماهیت‌ها رو میشه و طبعاً حرفهایی از این قبیل که صد البته خمینی صد البته پاسداران در این برهه مطرح بشن. لذا اصلاً با نگاهی به این پروسه تاریخی با بررسی، اصلاً از این نباید تعجب کنیم .
پرسش: از کجا معلوم که اگر این رژیم برود یکی بدتر جایش نیاید؟ و یا اینکه اگر انقلاب بشود و این رژیم بره ایران تجزیه میشه یا ایران مثل سوریه میشه. نظر شما در این مورد چیه؟
شاهین قبادی: بله طبعاً ما هم شنیده‌ایم اینا تبلیغات رژیم آخوندی است با یک هدف مشخص اینا مطرح میشه. ببینید رژیم آخوندی به شیوه‌های مستقیم و غیر مستقیم با دامن زدن به این نوع ابهامات داره سعی میکنه یک کار بکنه. مانع از سرنگونیش بشه یا به تعویق بندازه و باصطلاح چوب لای چرخ حرکت شتابان مردم و مقاومت برای سرنگونی بگذاره این سؤالات که ایران تجزیه میشه نخیر ایران تجزیه نمیشه، علت؟ ایران یک بدیل و یک مقاومت سراسری داره که طیف‌های مختلف سیاسی رو دربرگرفته یک برنامه برای همه ایران داره یک مقاومت سراسری داره بحث هزار کانون شورشی …هست اصلاً و اصلاً بحث تجزیه در ایران مطرح نیست. ما دیدیم در همین قیام دی ماه دیدیم درسته در ۱۴۲ شهر در نقاط مختلف ایران تظاهرات شد ولی همه شعارها به سمت رژیم و تمامیتش بود اصلاً و اصلاً بحث تجزیه مطرح نبود هیچ خواست قومی مطرح نشد همه در چهارچوب تمامیت ارضی ایران مطرح شد یا این بحث که ایران سوریه میشه نخیر ایران سوریه نمیشه ایران یک آلترناتیو شناخته شده داره اصلاً کسی که این بحث رو مطرح میکنه این رو کتمان میکنه که اگر اگر نبود حمایت تمام عیارآخوندهای جنایتکار حاکم بر ایران از دیکتاتور سوریه بشار اسد و با اعزام گله‌های پاسداران و مزدورانشون و ارسال میلیاردها میلیارد پول مردم ایران به سوریه و قتل عام مردم بیگناه و بی دفاع سوریه بشار اسد بسیار بسیار پیش از اینها سرنگون شده بود وضعیت سوریه هم دقیقاً نتیجه کارکرد جنایتکارانه و سیاستهای ضدمیهنی همین آخوندهاست. لذا قطعاً ایران سوریه نخواهد شد چون در ایران کسی نیست در ورای آخوندها کسی نیست که این کاری که اینا برای اسد کردن بکنه، در ثانی در ایران یک آلترناتیو با تجربه با یک شناخته شدگی بین المللی با برنامه مشخص داره ، چیزی که در سوریه نبود و جنبش مردم سوریه از فقدان اون رنج می‌برد از روز اول از اون رنج برد و با دردناکی باید گفت که خب رژیم اسد هم سو استفاده کرد از این وضعیت. هیچ کدوم از داده‌ها یکسان نیستن اینا دقیقاً و دقیقاً تبلیغات رژیم هست با یک هدف مشخص که مانع سرنگونی بشه ،با این سوالهای غیرواقعی ایجاد ابهامات بنوعی مانع از عزم جزم جوانان و مردم ما در حمایت و پیوستن به کانونهای شورشی و هرچه شتاب بخشیدن به سرنگونی بشن. صورت مسئله ایران یکی بیشتر نیست سرنگون کردن آخوندها و تضمین حاکمیت ملی و مردمی و تضمین یک حکومت دمکراتیک تا بعد در انتخابات مجلس مؤسسات مردم حکومت بعدی خودشون رو خودشون انتخاب بکنن و ایران وارد یک مرحله جدید از تاریخ بشه.
پرسش: آلترناتیو سازمان برای همه صاحب نظران سیاسی قابل فهم است ولی مشکل اصلی تضادی بین ایدئولوژی سازمان با حکومت فعلی (رژیم ولایت فقیه) می‌باشد لطفاً بفرمایید افکار عمومی مردم ایران که از این نوع اسلام آخوندی هراس دارند به چه صورت حل خواهد شد؟ یعنی سازمان چه راهکاری برای این تضاد بکارخواهد برد؟ تا اسلام مجاهدین درست تبیین شود؟
شاهین قبادی: بنظرم اینجا یک موضوع رو باید کاملاً روشن کرد و اینکه آنچه که ما صحبتش رو می‌کنیم شورای ملی مقاومت ایران هست طبعاً سازمان مجاهدین نیروی محوری شورای ملی مقاومت ایران هست ولی آنچه که شورای ملی مقاومت ایران و مشخصاً خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده‌اش اعلام کرده، دربرنامه ۱۰ ماده‌ای برای ایران آینده و برای دوران انتقال حاکمیت به مردم، آنچه که توش تاکید هست جدایی دین از حکومت هست، مذهب رسمی وجود نخواهد داشت و مردم در انتخاب مذهبشون و انجام آئینشون همه آزادن لذا باز هم اینجا تاکید کنم یک بحث بدیل و آلترناتیو هست یک بحث رژیم آنچه که به اسم اسلام انجام داده که اتفاقاً در اون مورد بخصوص کسی بحث بکنه باید بهش گفت که آن کسانی که همین اسلام دروغین آخوندها رو بیش از همه افشا کردن همین سازمان مجاهدین خلقی بود که با اسلام واقعی‌اش که در عمل پیاده کرده در عمل برابری زن و مرد رو کاملاً اثبات کرده در عمل در مناسبات درونی خودش و همینجور در مناسبات شورای ملی مقاومت ما دیدیم عمیقاً دمکراتیک عمل کرده گام به گام افشا کرده این اسلام دروغین رو یعنی آنهایی که خودشون قربانی اول رژیم آخوندی بودن و بیش از همه با فداکاری و ایستادگی شون این اسلام دروغین و ضدمردمی رو افشا کردن
همین سازمان مجاهدین خلقی بود که با اسلام واقعی‌اش که در عمل پیاده کرده در عمل برابری زن و مرد رو کاملاً اثبات کرده در عمل در مناسبات درونی خودش و همینجور در مناسبات شورای ملی مقاومت ما دیدیم عمیقاً دمکراتیک عمل کرده گام به گام افشا کرده این اسلام دروغین رو یعنی آنهایی که خودشون قربانی اول رژیم آخوندی بودن و بیش از همه با فداکاری و ایستادگی شون این اسلام دروغین و ضدمردمی رو افشا کردن همین سازمان مجاهدین و همین مسلمانان واقعی بودن که با اسلام دمکراتیک این آخوندها رو افشا کردن.
اما تا اونجا که به آینده ایران برمیگرده و بدیل و آلترناتیو طبعاً گفتم همونجور که در جبهه همبستگی هم توضیح دادم اصل بر اتحاد عمل گروههای جمهوری خواه هست که خواستار سرنگونی رژیم ولایت فقیه در تمامیتش هست و یکی از شاخصهاش هم جدایی دین از حکومت است. لذا این مباحث هم واقعاً خیلی راحت باید برای هموطنها توضیح داد که اصلاً این وسط این موضوعات مطرح نیست بحث صرفاً و صرفاً دست در دست هم دادن و کمک رسوندن به پیشبرد قیام هست برای هرچه سریعتر سرنگون کردن این رژیم چرا که برنامه‌های شورای ملی مقاومت از قبل از سالها پیش اعلام شده برنامه ۱۰ ماده‌ای خانوم رجوی اعلام شده مورد به مورد چه در مورد حقوق اقلیتها چه در مورد لغو حکم اعدام چه در مورد اینکه ایران اتمی نخواهیم داشت چه در مورد برابری …چه در مورد حقوق اقلیتهای مذهبی لذا نه فقط این موضوع که الان این هموطن مون سؤال کرده بلکه تمام موضوعات عاجل و مبرم جامعه پیشاپیش پاسخهای خودش رو با برنامه‌های مشخص که من فقط الان محورهاش رو گفتم داده شده. لذا برخلاف دوران خمینی هیچ چیز برحسب شانس و اقبال و حالا بعد بهش جواب میدیم گذاشته نشده بلکه همه چیز بوضوح از قبل روشن شده و این یکی از شاخصهای آلترناتیو که گفتم همین هست پلتفرم سیاسی روشن و مشخص.
پرسش: فضای بین المللی در مورد این بحث چطوریه و چه مباحثی در اینباره در سطح بین المللی و درواقع سیاستگذاری بین المللی مطرح هستش؟
شاهین قبادی: خب همونجور که در داخل میهن اشغال شده مون این موضوع مطرح هست طبعاً ناظرین بین المللی هم بیش از پیش به وضعیت وخامت بار و بحران زده رژیم آخوندی مشرف شدن، بیش از پیش اون توهمات راجع به رژیم از بین رفته، بحث سرنگونی رژیم در سطح جهانی به مراتب بیش از گذشته الان مطرح هست همونجور که در گردهمایی بزرگ هموطن هامون در پاریس در روز ۹ تیر دیدیم خب اصلاً موضوع بحث چی بود؟ موضوع بحث بود ایران آزاد و آلترناتیو یعنی این موضوعی که رژیم آخوندی درحال سرنگون شدن هست و موضوع آلترناتیو یک موضوع جدی هست در سطح بین المللی هم مطرحه طبعاً همونجور که در همین گردهمایی بزرگ دیدیم جامعه جهانی هم تدریجاً داره خوب می فهمه که بدیل و آن جریانی که در مقابل رژیم آخوندی وایستاده چه کسی هست و چه ویژگی‌های داره و اگر به سخنرانی‌ها کمی دقت می‌کردیم خیلی هاشون روی این تاکید می‌کردن. چرا؟ چون همه خوب می فهمن که بحث سرنگون کردن این رژیم بحث شعر و شعار و حرف نیست بحث روی کاغذ نیست .
اگر بدون تشکیلات می‌شد، خب بفرمایید
اگر بدون فداکاری می‌شد خب بفرمایید
اگر بدون پایگاه اجتماعی و این همه شهید می‌شد خب بفرمایید
اگر بدون افشای جنگ طلبی آخوندها می‌شد خب بفرمایید،
اگر بدون افشای برنامه‌های اتمی خانمان سوز این رژیم می‌شد خب بفرمایید،
اگر بدون یک برنامه سیاسی مشخص و پافشاری بر اون می‌شد بفرمایید، جامعه جهانی هم براساس شاخصهای مشخصی حرکت میکنه و چون بیش از پیش در صحنه جهانی هم این اثبات شده که یک نیروی جدی در مقابل آخوندها قرار گرفته طبعاً منطق حکم میکنه که توجهات بیش از پیش …چشم انداز آخوندها تیره و تار میشه و تعادل قوا باصطلاح پایین میرن و به همون نسبت به میزانی که مقاومت ایران در صحنه بین المللی فعال بوده و هست توجهات به اون جلب میشه و برنامه هاش. یعنی آنچه که الان در سطح بین المللی ما می‌بینیم اصل جدا از واقعیت صحنه در داخل ایران نیست و در حقیقت جامعه جهانی هم بیش از هر زمانی به این واقعیت نزدیک شده که بحث جدی بحث آینده ایران و بحث آلترناتیو هست.





مطالب   مارا در وبلاک خط سرخ  مقاومت ودر توئیتربنام @bahareazady   دنبال کنید
ما بر اندازیم#   تهران # قیام دیماه#  اعتصاب # تظاهرات#  قیام سراسری#  اتحاد