۱۳۹۷ تیر ۱۶, شنبه

«میهمانی آفتاب»




«میهمانی آفتاب»

در زلال جوشش چشمه ها وبارش عطر آگین  ترانه ها 
 و از عطشنای گلوی ساقه ریحان  صدای او می آمد
  هنوز شب بود وسکوت 
وقتی در سپیده دمان بغض آسمان باز شد 
وغوغای رگبار باران همراه  آ واز دهقانان امید را بارور نمود
 و نفس جلگه ها از نای سبزه وگل وسنبله های گندم فضا را عطر آگین کرد 
 ولجه سکوت برکه ها شکست
 وزنگار کبود آسمان
 با بارش باران و زمزمه جویبارها به سیلاب  وبطرف دریا روان گردید 
درسپیده دم سکوت دشت


   ناگهان آواز شباهنگی سکوت را شکست
 وقلبم از صدای آن فروریخت 
شب تبدار در سینه سحر محو شد
 وصبح سخاوت در رگباری از امید فرا رسید
 ویک آسمان ستاره عاشق 
که شب زنده داران کهکشان بودند
 به میهمانی آفتاب شتافتند
ع .ز : رزمنده ارتش آزادیبخش ملی ایران