تصادفات و کشته شدن مردم در جاده های مرگ
تصادفات و کشته شدن مردم در جادههای مرگ بیش از آنکه حادثه باشد نتیجه سیاستهایست که نظام ولایت فقیه بر ایران اعمال میکند.
فریبرز شادان
امروزه به مدد علم و تکنولوژی و تعیین استانداردها در تمام زمینهها، اقدامات مهم و اساسی صورت گرفته است که هرچه بیشتر زندگی انسانها در معرض خطر کمتری قرار بگیرد و برای ارتقاء این خدمات رسانی سازمان بین المللی استانداردها (ISO) بطور مستمر با کشورهای عضو همکاری میکند تا خدمات رسانی را هرچه کیفیتر در کشورها فراهم نماید.
در این رابطه استاندارد ISO39001 به منظور مدیریت ایمنی در حمل و نقل جادهای، برای اولین بار در سال ۲۰۰۸ بررسی و در سال ۲۰۱۲ تحت مسئولیت کمیته فنی سازمان جهانی استاندارد (ISO/TC241) با هدف کاهش تلفات و مصدومیتهای ناشی از تصادفات جادهای پایه گذاری شد. این استاندارد یا «نظام مدیریت ایمنی حمل و نقل جادهای»، شباهت زیادی با استاندارد ISO9000 دارد اما برای مدیریت ایمنی حمل و نقل جادهای طراحی شده است و هم اکنون بسیاری از کشورها با الگو قرار دادن این استانداردها مرگ و میر را کاهش دادهاند و این استانداردها تا سال ۲۰۱۸ همچنان اعتبار دارد.
این استاندارد میتواند در دسترس تمام سازمانهای دولتی و خصوصی که با نظام تردد جادهای در تعامل باشند قرار گیرد و برای بهرهمندی از آن کافی است نکات زیر را اجرا کنند:
– پایه گذاری، اجرا، توجه و بهبود نظام مدیریت ایمنی ترافیک جادهای
– اطمینان از انطباق حمل و نقل جادهای خود با نظام مدیریت ایمنی ترافیک جادهای
– آشکارسازی انطباق با این استاندارد جهانی (RTS) (Road traffic safety (RTS) management systems) [سایت معرفی استاندارد]
اما آنچه که قابل بررسیست: آیا نظام مدیریت ایمنی ترافیک جادهای در ایران تحت حاکمیت آخوندهای حوزه علمیه منطبق با استانداردهای فوق میباشد یا خیر؟ اگرهست پس چرا این همه مرگ و میر ناشی از تصادفات در جاده های ایران وجود دارد؟
اگر منطبق با استانداردها نیست چرا؟ مشکل در کجاست که این همه آمار تصادفات زیاد و مرگ و میر ناشی از آن بی سابقه هست؟ دراین رابطه به بررسی خبرهای مربوط به تصادفات و اظهارات سردمداران حکومتی میپردازیم که خود بیانگر واقعیتی است که در ایران تحت حاکمیت متخصصین ولایی نظام مردم ما با آن روبرو هستند.
در این رابطه استاندارد ISO39001 به منظور مدیریت ایمنی در حمل و نقل جادهای، برای اولین بار در سال ۲۰۰۸ بررسی و در سال ۲۰۱۲ تحت مسئولیت کمیته فنی سازمان جهانی استاندارد (ISO/TC241) با هدف کاهش تلفات و مصدومیتهای ناشی از تصادفات جادهای پایه گذاری شد. این استاندارد یا «نظام مدیریت ایمنی حمل و نقل جادهای»، شباهت زیادی با استاندارد ISO9000 دارد اما برای مدیریت ایمنی حمل و نقل جادهای طراحی شده است و هم اکنون بسیاری از کشورها با الگو قرار دادن این استانداردها مرگ و میر را کاهش دادهاند و این استانداردها تا سال ۲۰۱۸ همچنان اعتبار دارد.
این استاندارد میتواند در دسترس تمام سازمانهای دولتی و خصوصی که با نظام تردد جادهای در تعامل باشند قرار گیرد و برای بهرهمندی از آن کافی است نکات زیر را اجرا کنند:
– پایه گذاری، اجرا، توجه و بهبود نظام مدیریت ایمنی ترافیک جادهای
– اطمینان از انطباق حمل و نقل جادهای خود با نظام مدیریت ایمنی ترافیک جادهای
– آشکارسازی انطباق با این استاندارد جهانی (RTS) (Road traffic safety (RTS) management systems) [سایت معرفی استاندارد]
اما آنچه که قابل بررسیست: آیا نظام مدیریت ایمنی ترافیک جادهای در ایران تحت حاکمیت آخوندهای حوزه علمیه منطبق با استانداردهای فوق میباشد یا خیر؟ اگرهست پس چرا این همه مرگ و میر ناشی از تصادفات در جاده های ایران وجود دارد؟
اگر منطبق با استانداردها نیست چرا؟ مشکل در کجاست که این همه آمار تصادفات زیاد و مرگ و میر ناشی از آن بی سابقه هست؟ دراین رابطه به بررسی خبرهای مربوط به تصادفات و اظهارات سردمداران حکومتی میپردازیم که خود بیانگر واقعیتی است که در ایران تحت حاکمیت متخصصین ولایی نظام مردم ما با آن روبرو هستند.
اخبار بخش کوچکی از تصادفات و کشته شدن مردم درجاده های مرگ در ماه تیر
تصادف خونین در محور زابل به زاهدان/ ۲ کشته و ۷ نفر مجروح شدند «جمعه ۱۵ تیر ۹۷» [سایت اوشیدا]
برخورد تریلی با چهار خودرو/ ۵ نفر کشته و زخمی شدند «۲۱ تیر ۱۳۹۷»
برخورد کامیون و اتوبوس در جاده سبزوار -شاهرود یک کشته برجای گذاشت «۲۴ تیر ۱۳۹۷»
سوانح جادهای در محورهای استان مرکزی ۴ کشته برجای گذاشت «۲۳ تیر ۱۳۹۷»
تصادف در جادههای زنجان ۲ کشته و ۸ مصدوم برجای گذاشت «۲۳ تیر ۱۳۹۷»
تشریح جزئیات دو حادثه منجر به فوت در هفته گذشته «۲۳ تیر ۱۳۹۷»
تصادف موتور سیکلت و سواری پژو در آق قلا سه کشته برجای گذاشت «۲۱ تیر ۱۳۹۷»
۳ فوتی در ۳ سانحه رانندگی خوزستان «۲۲ تیر ۱۳۹۷» [خبرگزاری مهر – سانحه تصادف]
و دردناکترین تصادف جادهای «چهارشنبه ۲۰ تیر ماه یک دستگاه نفتکش ایرانی که حامل نفت کرکوک به مقصد اهواز بود در بلوار دکتر حسینی سنندج با یک دستگاه اتوبوس مسافربری» «برخورد کرده و باعث بوجود آمدن انفجار و آتش سوزی شد. در این حادثه ۱۱ تن از هموطنانمان در دم جان باختند و ۷ نفر دیگر نیز زخمی شدند. » [مهر ۲۳ تیر ۹۷]
علت این تصادفات و کشته شدن مردم در جاده ها چیست؟ آیا نظام مقدس! خلیفه مقصر هست یا مردم مظلوم ایران؟
بدون هیچ ابهام اصلیترین مقصر، سیستمهای فاسد و تبهکار حکومتی هستند که هیچ وقت به فکر جان انسانها و مردم محروممان نبودهاند و تنها به فکر چپاول و پرکردن جیب خود و آقا زادههایشان هستند و گویی وظیفهای جز این ندارند که فقط خبر مرگ و کشته شدن هموطنانمان را به اطلاع عموم برسانند و یا اینکه با وقاحت از مردم طلب کاری کنند که چرا در جاده ها کشته میشوید در این رابطه فرمانده پلیس راه کشور تعداد تصادفات موتورسواران در استانگیلان را فراتر از میانگین کشوری بیان کرد و گفت:
تقویت زیرساختهای موجود و نصب علائم جادهای متناسب با هر منطقه میتواند کاهش تلفات جادهای را به دنبال داشته باشد. [ایلنا ۲۱ تیر ۹۷]
اگر توجه کرده باشید هیچ وقت مسئولیت را برعهده نمیگیرند فقط اظهار فضل!!! نموده و با روش مجهول صحبت کردن و لفاظی های نوع آخوند مسلکی وارد صحنه میشوند والا باید جواب میداد که چرا اقدامات لازم برای کاهش تصادفات و مرگ و میر جادهها را انجام نمیدهند که البته رندان!!! ولایت مدار، هرگز دهان باز نخواهند کرد. چرا که باید به مردم بگویند که هزینهای برای این اقدامات ندارند شاید هم هزینه تقویت زیرساختها، جای دیگر و برای مصارف هدف دار دیگر در کشورهای دیگر هزینه میشود. در همین رابطه حمیدی فرمانده پلیس راه کارگزار بی مصرف نظام، میگوید در سال ۸۴ تعداد تلفات جانی ناشی از تصادفات در حدود ۲۸ هزار نفر بوده که این آمار در چند سال اخیر به میانگین ۱۶ هزار نفر رسیده است.
که البته این تخصص کارگزاران دست پرورده خلیفه هست که همیشه سعی میکنند که برای جلوگیری از برانگیختگی اجتماعی ارقام را کم جلوه دهند ولی با همین رقم هم باید گفت زهی بی شرمی! آنچنان ساده و راحت میگوید که تلفات به ۱۶ هزار رسیده که گویی جان مردم هیچ اهمیتی ندارد و از طرفی هم برای لاپوشانی با لودگی خاص آخوندی مدعی مردم میشوند که خستگی و خواب آلودگی و تعداد بالای سفرها به دلیل وجود نشاط اجتماعی! در بین مردم از دلایل عمده تصادفات میباشد انگار که درنظام خلیفه ارتجاع مردم از فرط نشاط اقدام به تصادف برای کشته شدن میکنند و بعد با تاکتیک یکی به میخ و یکی به نعل ولایت برای اینکه زیاد هم موجب خشم مردم داغدار نشود درادامه میگوید:
تصادف خونین در محور زابل به زاهدان/ ۲ کشته و ۷ نفر مجروح شدند «جمعه ۱۵ تیر ۹۷» [سایت اوشیدا]
برخورد تریلی با چهار خودرو/ ۵ نفر کشته و زخمی شدند «۲۱ تیر ۱۳۹۷»
برخورد کامیون و اتوبوس در جاده سبزوار -شاهرود یک کشته برجای گذاشت «۲۴ تیر ۱۳۹۷»
سوانح جادهای در محورهای استان مرکزی ۴ کشته برجای گذاشت «۲۳ تیر ۱۳۹۷»
تصادف در جادههای زنجان ۲ کشته و ۸ مصدوم برجای گذاشت «۲۳ تیر ۱۳۹۷»
تشریح جزئیات دو حادثه منجر به فوت در هفته گذشته «۲۳ تیر ۱۳۹۷»
تصادف موتور سیکلت و سواری پژو در آق قلا سه کشته برجای گذاشت «۲۱ تیر ۱۳۹۷»
۳ فوتی در ۳ سانحه رانندگی خوزستان «۲۲ تیر ۱۳۹۷» [خبرگزاری مهر – سانحه تصادف]
و دردناکترین تصادف جادهای «چهارشنبه ۲۰ تیر ماه یک دستگاه نفتکش ایرانی که حامل نفت کرکوک به مقصد اهواز بود در بلوار دکتر حسینی سنندج با یک دستگاه اتوبوس مسافربری» «برخورد کرده و باعث بوجود آمدن انفجار و آتش سوزی شد. در این حادثه ۱۱ تن از هموطنانمان در دم جان باختند و ۷ نفر دیگر نیز زخمی شدند. » [مهر ۲۳ تیر ۹۷]
علت این تصادفات و کشته شدن مردم در جاده ها چیست؟ آیا نظام مقدس! خلیفه مقصر هست یا مردم مظلوم ایران؟
بدون هیچ ابهام اصلیترین مقصر، سیستمهای فاسد و تبهکار حکومتی هستند که هیچ وقت به فکر جان انسانها و مردم محروممان نبودهاند و تنها به فکر چپاول و پرکردن جیب خود و آقا زادههایشان هستند و گویی وظیفهای جز این ندارند که فقط خبر مرگ و کشته شدن هموطنانمان را به اطلاع عموم برسانند و یا اینکه با وقاحت از مردم طلب کاری کنند که چرا در جاده ها کشته میشوید در این رابطه فرمانده پلیس راه کشور تعداد تصادفات موتورسواران در استانگیلان را فراتر از میانگین کشوری بیان کرد و گفت:
تقویت زیرساختهای موجود و نصب علائم جادهای متناسب با هر منطقه میتواند کاهش تلفات جادهای را به دنبال داشته باشد. [ایلنا ۲۱ تیر ۹۷]
اگر توجه کرده باشید هیچ وقت مسئولیت را برعهده نمیگیرند فقط اظهار فضل!!! نموده و با روش مجهول صحبت کردن و لفاظی های نوع آخوند مسلکی وارد صحنه میشوند والا باید جواب میداد که چرا اقدامات لازم برای کاهش تصادفات و مرگ و میر جادهها را انجام نمیدهند که البته رندان!!! ولایت مدار، هرگز دهان باز نخواهند کرد. چرا که باید به مردم بگویند که هزینهای برای این اقدامات ندارند شاید هم هزینه تقویت زیرساختها، جای دیگر و برای مصارف هدف دار دیگر در کشورهای دیگر هزینه میشود. در همین رابطه حمیدی فرمانده پلیس راه کارگزار بی مصرف نظام، میگوید در سال ۸۴ تعداد تلفات جانی ناشی از تصادفات در حدود ۲۸ هزار نفر بوده که این آمار در چند سال اخیر به میانگین ۱۶ هزار نفر رسیده است.
که البته این تخصص کارگزاران دست پرورده خلیفه هست که همیشه سعی میکنند که برای جلوگیری از برانگیختگی اجتماعی ارقام را کم جلوه دهند ولی با همین رقم هم باید گفت زهی بی شرمی! آنچنان ساده و راحت میگوید که تلفات به ۱۶ هزار رسیده که گویی جان مردم هیچ اهمیتی ندارد و از طرفی هم برای لاپوشانی با لودگی خاص آخوندی مدعی مردم میشوند که خستگی و خواب آلودگی و تعداد بالای سفرها به دلیل وجود نشاط اجتماعی! در بین مردم از دلایل عمده تصادفات میباشد انگار که درنظام خلیفه ارتجاع مردم از فرط نشاط اقدام به تصادف برای کشته شدن میکنند و بعد با تاکتیک یکی به میخ و یکی به نعل ولایت برای اینکه زیاد هم موجب خشم مردم داغدار نشود درادامه میگوید:
افزایش حجم سفرها نیازمند توسعه خدمات و زیرساختها است. [ایلنا ۲۱ تیر ۹۷]
معلوم نیست که چه کسی باید این نیازمندیها را رفع کند. از حرفهای این کارگزار بی مصرف که بگذریم افاضات این مهره با گفتههای به اصطلاح استاندار گیلان به کلی متفاوت است و معلوم نیست که چگونه این تناقض آشکار را میخواهند بپوشانند در این رابطه استاندار گیلان درجلسه ای که همان مزدور فرمانده پلیس راه کشور حمیدی که سعی میکند علت تصادفات را به گردن خود مردم بیندازد مشکل را به گونهای دیگر بیان میکند وی میگوید:
استان گیلان در ایام سال بویژه فصل بهار و تابستان میزبان حجم کثیری از هموطنان است، و استانداردهای جادهای در استان گیلان متناسب با جمعیت استان و مسافران نیست. ایمنی راهها و وجود زیرساختهای مناسب برای میزبانی بهتر از گردشگران بسیار ضروری است. [ایسنا ۲۱ تیر ۹۷]
جدای از حرافیهای این مهرههای بی کفایت و با اذعان خود این کارگزاران معلوم شد که علت اصلی مرگ و میر جادهها ناشی از عدم استانداردهای جادهای میباشد. همان استانداردهایی که کمیته فنی سازمان جهانی استاندارد (ISO/TC241)برای کاهش تصادفات ارائه داده و دریغ از اینکه در این حکومت کسی خودش را طرف حساب قرار بدهد و این هم به دلیل اینکه هیچ ارزشی برای حیات و زندگی مردم قائل نیستند. چون برای استاندارد کردن ایمنی جادهها نیاز به هزینه کردن میباشد اما متاسفانه این هزینهها جای دیگری هزینه میشود ازجمله :
دادن وام ۲۵ میلیون یورویی در سال ۲۰۰۹ میلادی به اریتره برای اینکه بتواند یک پایگاه نظامی در اریتره دایر کند و به واسطه آن موفق به حمایت از حوثیها شود.
ساخت درمانگاهها و مدارس در غنا و دانشگاه اسلامی از برجستهترین تاسیسات ایرانی در غنا است.
ارسال ۱۳ کانتینر حامل سلاح از بندر عباس به نیجریه در سال ۲۰۱۰ میلادی (۱۳۸۹ شمسی)، که توسط مقامات این کشور توقیف شدند. [سایت نفوذ ایران درقاره آفریقا]
تأسیس و افتتاح بیمارستان ۵۰ تخت خوابی توسط «جمهوری اسلامی ایران» در اوگاندا [تسنیم ۲ آبان ۹۶]
بخشش پنجاه میلیون دلار به شبهنظامیان حرکت مقاومت اسلامی که هم اینک کنترل نوار غزه را در اختیار دارند.
کمک هفتاد میلیون دلاری به حماس که توسط خالد مشعل اعلام شد.
کمک دویست و پنجاه میلیون دلاری به اسماعیل هنیه پس از بازگشت از تهران به غزه که اسماعیل هنیه سفر خود به ایران را «تاریخی و بسیار موفقیتآمیز» توصیف کرد. چون پولهای مردم به دهان ایشان مزه انداخته بوده از این واژها استفاده کرده است.
تأمین مالی ساخت دو نیروگاه در اکوادور و همچنین ۴۰ میلیون دلار وام به «شرکت مالی ملی اکوادور.
کمک ۲ میلیون دلاری به کشور هفتصد هزار نفری کمور.
و خیلی از بخشیدنهای دیگر از کیسه مردم برای مقاصد بنیادگرایی و تروریسم که درسایت های اجتماعی و سایت های خود رژیم بصورت مشروح درج شده است. [ویکی پدیا؛ کمکهای مالی و وامهای خارجی دولت محمود احمدینژاد]
حال با این اوضاع با وجود این همه دزد و تبهکار چه انتظاری هست که برای ایمنی جادهها و انطباق با استاندارهای ایمنی آن قدمی بردارند و جواب این سؤال از قبل روشن است. حکومتی که نزدیک به چهل سال خودش را به مردم تحمیل کرده طبیعی است که هیچگاه برای مردم خیری نخواهد داشت و این حکومت که از بالا تا پایین آن دزد و چپاولگر هستند هیچ مشروعینی ندارد و لازمه نجات از این وضعیت گسترش کانونهای شورشی و گسترش قیام در شهرهای میهن اسیرمان میباشد که هر روز جوانان دلیر در این راه پرافتخار گام بر میدارند و صدای گامهایشان ترس و وحشت را برتمام ارکان نظام انداخته است. سرنگونی در دسترس است، دست یافتنی است و بر جوانان دلیر ایران زمین هست که با بکارگیری ارادههای پولادینشان زنجیرهای اسارت را از دست و پای خلق محبوبمان بگشایند.
مطالب مارا در وبلاک خط سرخ مقاومت ودر توئیتربنام @bahareazady دنبال کنیدمعلوم نیست که چه کسی باید این نیازمندیها را رفع کند. از حرفهای این کارگزار بی مصرف که بگذریم افاضات این مهره با گفتههای به اصطلاح استاندار گیلان به کلی متفاوت است و معلوم نیست که چگونه این تناقض آشکار را میخواهند بپوشانند در این رابطه استاندار گیلان درجلسه ای که همان مزدور فرمانده پلیس راه کشور حمیدی که سعی میکند علت تصادفات را به گردن خود مردم بیندازد مشکل را به گونهای دیگر بیان میکند وی میگوید:
استان گیلان در ایام سال بویژه فصل بهار و تابستان میزبان حجم کثیری از هموطنان است، و استانداردهای جادهای در استان گیلان متناسب با جمعیت استان و مسافران نیست. ایمنی راهها و وجود زیرساختهای مناسب برای میزبانی بهتر از گردشگران بسیار ضروری است. [ایسنا ۲۱ تیر ۹۷]
جدای از حرافیهای این مهرههای بی کفایت و با اذعان خود این کارگزاران معلوم شد که علت اصلی مرگ و میر جادهها ناشی از عدم استانداردهای جادهای میباشد. همان استانداردهایی که کمیته فنی سازمان جهانی استاندارد (ISO/TC241)برای کاهش تصادفات ارائه داده و دریغ از اینکه در این حکومت کسی خودش را طرف حساب قرار بدهد و این هم به دلیل اینکه هیچ ارزشی برای حیات و زندگی مردم قائل نیستند. چون برای استاندارد کردن ایمنی جادهها نیاز به هزینه کردن میباشد اما متاسفانه این هزینهها جای دیگری هزینه میشود ازجمله :
دادن وام ۲۵ میلیون یورویی در سال ۲۰۰۹ میلادی به اریتره برای اینکه بتواند یک پایگاه نظامی در اریتره دایر کند و به واسطه آن موفق به حمایت از حوثیها شود.
ساخت درمانگاهها و مدارس در غنا و دانشگاه اسلامی از برجستهترین تاسیسات ایرانی در غنا است.
ارسال ۱۳ کانتینر حامل سلاح از بندر عباس به نیجریه در سال ۲۰۱۰ میلادی (۱۳۸۹ شمسی)، که توسط مقامات این کشور توقیف شدند. [سایت نفوذ ایران درقاره آفریقا]
تأسیس و افتتاح بیمارستان ۵۰ تخت خوابی توسط «جمهوری اسلامی ایران» در اوگاندا [تسنیم ۲ آبان ۹۶]
بخشش پنجاه میلیون دلار به شبهنظامیان حرکت مقاومت اسلامی که هم اینک کنترل نوار غزه را در اختیار دارند.
کمک هفتاد میلیون دلاری به حماس که توسط خالد مشعل اعلام شد.
کمک دویست و پنجاه میلیون دلاری به اسماعیل هنیه پس از بازگشت از تهران به غزه که اسماعیل هنیه سفر خود به ایران را «تاریخی و بسیار موفقیتآمیز» توصیف کرد. چون پولهای مردم به دهان ایشان مزه انداخته بوده از این واژها استفاده کرده است.
تأمین مالی ساخت دو نیروگاه در اکوادور و همچنین ۴۰ میلیون دلار وام به «شرکت مالی ملی اکوادور.
کمک ۲ میلیون دلاری به کشور هفتصد هزار نفری کمور.
و خیلی از بخشیدنهای دیگر از کیسه مردم برای مقاصد بنیادگرایی و تروریسم که درسایت های اجتماعی و سایت های خود رژیم بصورت مشروح درج شده است. [ویکی پدیا؛ کمکهای مالی و وامهای خارجی دولت محمود احمدینژاد]
حال با این اوضاع با وجود این همه دزد و تبهکار چه انتظاری هست که برای ایمنی جادهها و انطباق با استاندارهای ایمنی آن قدمی بردارند و جواب این سؤال از قبل روشن است. حکومتی که نزدیک به چهل سال خودش را به مردم تحمیل کرده طبیعی است که هیچگاه برای مردم خیری نخواهد داشت و این حکومت که از بالا تا پایین آن دزد و چپاولگر هستند هیچ مشروعینی ندارد و لازمه نجات از این وضعیت گسترش کانونهای شورشی و گسترش قیام در شهرهای میهن اسیرمان میباشد که هر روز جوانان دلیر در این راه پرافتخار گام بر میدارند و صدای گامهایشان ترس و وحشت را برتمام ارکان نظام انداخته است. سرنگونی در دسترس است، دست یافتنی است و بر جوانان دلیر ایران زمین هست که با بکارگیری ارادههای پولادینشان زنجیرهای اسارت را از دست و پای خلق محبوبمان بگشایند.
ما بر اندازیم# تهران # قیام دیماه# اعتصاب # تظاهرات# قیام سراسری# اتحاد