قاسم سلیمانی؛ بچه فقیر! یا جلاد بی رحم و شقاوت پیشه
«بچه فقیر» عنوانی‌ست که قاسم سلیمانی دوست داشته باشد با آن شناخته شود، با این خیال که شاید جنایاتش از یاد مردم برود اما واقعیت حافظه تاریخی مردم ایران را نمی‌توان پاک کرد.
فریبرز شادان
قاسم سلیمانی فرمانده سپاه تروریستی قدس در یک سخنرانی در کرمان با استفاده از تاکتیک های دجالگری پیشوایش، مظلوم نمایی می‌کند.
قاسم سلیمانی پاسدار وحشی و جنایتکاری است که هم مردم ایران و هم مردم سایر کشورهای منطقه، او را به خوبی می‌شناسند چرا که وی یکی از جلادان دست پرورده ولایت فقیه هست و در ریختن خون بیگناهان بطور خاص زنان و کودکان چه در عراق و بطور خاص در سوریه رسوای عام و خاص هست و از او به عنوان یک وحشی خون ریز نام می برند که بویی از انسانیت نبرده است. حال هرچه با دلقک بازی های متهوع آور قصد مظلوم نمایی داشته باشد. سابقه قاسم سلیمانی برای مردم استان کرمان موضوع پنهانی نیست او یک پاسدار بی سواد ولی وحشی و قسی القلب است که در دوران جنگ ضدمیهنی خدمات زیادی به آخوندهای جلاد کرد وی با بسیج کردن نیروهای شهر زادگاهش رابر کرمان و فرستادن جوانان بطور خاص فرزندان مردم کرمان به میادین جنگ و ریختن آنان در تنور جنگ طلبی خمینی برای خودش اسم و رسم پرآوازه ای درست کرد و از آنجا که در کشتن و ریختن خون مرزی نداشت برای سپاه پاسداران و حکومت خلیفه، فرد مناسبی بود تا بعد از جنگ، سیاست های صدور ارتجاع وتروریسم را در کشورهای منطقه پیش ببرد.
حال این مهره بدنام برای سفید سازی چهره سیاه و ماهیت جنایتکارش با دلقک بازی و لفاظی سعی در مظلوم نمایی می کند شاید برای لحظاتی دستان خون آلود و چهره کریه خودش را بپوشاند. وی در آخرین سخنرانی اش درکرمان اینگونه از خودش تعریف می کند: «من بچه‌ی عشایری و فقیر هستم و ظرفیت تبلیغات را ندارم».
البته این بی ظرفیتی در رابطه با تبلیغات که اذعان کرده واقعیت درونی این تبهکار است و هرگز هم نمی تواند این ظرفیت را داشته باشد. داشتن ظرفیت از ویژگی های انسانی هست که خودش را در ارزش سعه صدر، در ارزش گذشت، چشم پوشی، نشان می دهد. حال چه انتظاری از این قاتل بی رحم است که ظرفیت داشته باشد وانگهی چه چهره ای از خودش می خواهد نشان بدهد که حالا پز نداشتن ظرفیت تبلیغاتی را هم می خواهد یدک بکشد و باید به این مهره جانی خلیفه ارتجاع گفت بگذار آنها که تو را می شناسند سربرزمین بگذارند بعد ادعایی اگر در چنته داشتی بکن.
وی درقسمتی دیگر از لاطائلاتش به سایر سردمداران هم پند و اندرز! می دهد و می گوید:
«سردار در ابتدای سخنرانی خود با تاکید بر پرهیز از اسراف از مردم و مسئولان خواست تواضع و دوری از هدر رفت سرمایه را در همه امور مدنظر قدر دهند.»
نکته ای که قابل توجه است این پاسدار بی مقدار و تهی از انسانیت دربرنامه ای تحت عنوان همایش فکری خلیفه ارتجاع خامنه ای در حال سخنرانی بوده اما فرصت مناسبی احتمالا پیدا کرده که بیشتر خودش را رنگ کند و با ادعای فروتنی و تواضع به سایر سردمداران هم راه کار بدهد غافل از آنکه تنها چیزی که به وجود او نمی خورد فروتنی است. چون اینقدر تن ها و جان های بیگناهان را درزمین فروبرده که هیچ منطقی اجازه نمی دهد این قاتل، جامه فروتنی را برتن کند.
در ادامه نویسنده این گزارش وارد گود می شود و بجای اینکه از همایش نظام فکری خلیفه مطلبی بگوید به شکلی دیگر حرف های سلیمانی را نشخوار می‌کند و می نویسد:
«اگر تمامی مسئولان به مانند حاج قاسم سلیمانی به فکر سرمایه‌های ملی و پرهیز از بزرگ‌نمایی‌های بیهودی باشند شاید از صرف هزینه‌های گزاف برای بسیاری از مراسم و جشن‌ها که با حضور شخصیت‌های برجسته کشور برگزار می‌شود جلوگیری شود.» [باشگاه خبرنگاران جوان ۸ آذر ۹۷]
معلوم نیست که حاجی قاسم از کی به فکر سرمایه های ملی افتاده و باید این سوال را از گزارشگر این خبرگزاری که احتمالا از فرط بلاهت معنی واژه ها را نمی داند، پرسید که مگر سرمایه های ملی ما، همان جوانان بیگناهی نبودند که همین حاجی شما آنها را در تنور هوس های خمینی سوزاند؟
قاسم سلیمانی پاسدار وحشی و جنایتکاری است که هم مردم ایران و هم مردم سایر کشورهای منطقه، او را به خوبی می‌شناسند چرا که وی یکی از جلادان دست پرورده ولایت فقیه هست و در ریختن خون بیگناهان بطور خاص زنان و کودکان چه در عراق و بطور خاص در سوریه رسوای عام و خاص هست و از او به عنوان یک وحشی خون ریز نام می برند که بویی از انسانیت نبرده است. حال هرچه با دلقک بازی های متهوع آور قصد مظلوم نمایی داشته باشد. سابقه قاسم سلیمانی برای مردم استان کرمان موضوع پنهانی نیست او یک پاسدار بی سواد ولی وحشی و قسی القلب است که در دوران جنگ ضدمیهنی خدمات زیادی به آخوندهای جلاد کرد وی با بسیج کردن نیروهای شهر زادگاهش رابر کرمان و فرستادن جوانان بطور خاص فرزندان مردم کرمان به میادین جنگ و ریختن آنان در تنور جنگ طلبی خمینی برای خودش اسم و رسم پرآوازه ای درست کرد و از آنجا که در کشتن و ریختن خون مرزی نداشت برای سپاه پاسداران و حکومت خلیفه، فرد مناسبی بود تا بعد از جنگ، سیاست های صدور ارتجاع وتروریسم را در کشورهای منطقه پیش ببرد.
حال این مهره بدنام برای سفید سازی چهره سیاه و ماهیت جنایتکارش با دلقک بازی و لفاظی سعی در مظلوم نمایی می کند شاید برای لحظاتی دستان خون آلود و چهره کریه خودش را بپوشاند. وی در آخرین سخنرانی اش درکرمان اینگونه از خودش تعریف می کند: «من بچه‌ی عشایری و فقیر هستم و ظرفیت تبلیغات را ندارم».
البته این بی ظرفیتی در رابطه با تبلیغات که اذعان کرده واقعیت درونی این تبهکار است و هرگز هم نمی تواند این ظرفیت را داشته باشد. داشتن ظرفیت از ویژگی های انسانی هست که خودش را در ارزش سعه صدر، در ارزش گذشت، چشم پوشی، نشان می دهد. حال چه انتظاری از این قاتل بی رحم است که ظرفیت داشته باشد وانگهی چه چهره ای از خودش می خواهد نشان بدهد که حالا پز نداشتن ظرفیت تبلیغاتی را هم می خواهد یدک بکشد و باید به این مهره جانی خلیفه ارتجاع گفت بگذار آنها که تو را می شناسند سربرزمین بگذارند بعد ادعایی اگر در چنته داشتی بکن.
وی درقسمتی دیگر از لاطائلاتش به سایر سردمداران هم پند و اندرز! می دهد و می گوید:
«سردار در ابتدای سخنرانی خود با تاکید بر پرهیز از اسراف از مردم و مسئولان خواست تواضع و دوری از هدر رفت سرمایه را در همه امور مدنظر قدر دهند.»
نکته ای که قابل توجه است این پاسدار بی مقدار و تهی از انسانیت دربرنامه ای تحت عنوان همایش فکری خلیفه ارتجاع خامنه ای در حال سخنرانی بوده اما فرصت مناسبی احتمالا پیدا کرده که بیشتر خودش را رنگ کند و با ادعای فروتنی و تواضع به سایر سردمداران هم راه کار بدهد غافل از آنکه تنها چیزی که به وجود او نمی خورد فروتنی است. چون اینقدر تن ها و جان های بیگناهان را درزمین فروبرده که هیچ منطقی اجازه نمی دهد این قاتل، جامه فروتنی را برتن کند.
در ادامه نویسنده این گزارش وارد گود می شود و بجای اینکه از همایش نظام فکری خلیفه مطلبی بگوید به شکلی دیگر حرف های سلیمانی را نشخوار می‌کند و می نویسد:
«اگر تمامی مسئولان به مانند حاج قاسم سلیمانی به فکر سرمایه‌های ملی و پرهیز از بزرگ‌نمایی‌های بیهودی باشند شاید از صرف هزینه‌های گزاف برای بسیاری از مراسم و جشن‌ها که با حضور شخصیت‌های برجسته کشور برگزار می‌شود جلوگیری شود.» [باشگاه خبرنگاران جوان ۸ آذر ۹۷]
معلوم نیست که حاجی قاسم از کی به فکر سرمایه های ملی افتاده و باید این سوال را از گزارشگر این خبرگزاری که احتمالا از فرط بلاهت معنی واژه ها را نمی داند، پرسید که مگر سرمایه های ملی ما، همان جوانان بیگناهی نبودند که همین حاجی شما آنها را در تنور هوس های خمینی سوزاند؟
از همین نویسنده:
اعتراف به وحشت و سقوط نظام
خلیفه کذاب؛ و درس صداقت و امانت و مردم داری
شیادی و دروغگویی؛ فرهنگ کثیف ارتجاع
رقص محلی و فرهنگ ارتجاعی؛ عظما علیه سنت های مردمی
اعتراف به وحشت و سقوط نظام
خلیفه کذاب؛ و درس صداقت و امانت و مردم داری
شیادی و دروغگویی؛ فرهنگ کثیف ارتجاع
رقص محلی و فرهنگ ارتجاعی؛ عظما علیه سنت های مردمی
مطالب مارا در وبلاک خط سرخ مقاومت ودر توئیتربنام @bahareazady دنبال کنید
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# شهرهای ایران اعتصاب # تظاهرات#
سرنگونی # اتحادوهمبستگی مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
