تناقض گویی های خلیفه ارتجاع؛ آنچه خامنهای در ۱۹ دی گفت
خامنهای در ۱۹ دی یک سخنرانی کرد که مملو از تناقض بود؛ تناقضهایی که حکایت از وضعیت آشفته نظام او دارد
فریبرز شادان
روز چهارشنبه خلیفه ارتجاع روی منبر رفت و یک روضه ولایی را تلاش کرد قواره وضعیت درب وداغان نظام بکند. اما از آبکش افاضاتش فقط تناقض بود که پایین میریخت. اینکه چقدر حواسش بود، بسته به میزان فضای ملکوتی که قبل از منبررفتن در آن بوده، دارد. خامنه ای در این نمایش بندبازی سیاسی ولایی، جست و خیز زیادی کرد، ولی نتوانست روی نقطه ثابتی، خود را نگهدارد و مجبور بود که با پریدن از این طناب به آن طناب، نمایش را پیش ببرد و این کار روزمره عظما ست.
درنمایش روز چهارشنبه اول روی طناب خصومت استکبار پرید که گویی دشمن مردم، حکومت خلیفه نیست و داشت آدرس اشتباهی میداد که آنچه بر سرمردم، طی چند دهه حکومت آخوندی آمده، از جای دیگر ست، و ریل عوض کرد تا زیاد خراب کاری نشود و رسیدگی به مشکلات معیشتی مردم را پیش کشید که به احتمال زیاد، درد تودهنی خوردن از مردم را حس کرد، که میگفتند: «دشمن ما همین جاست دروغ میگن آمریکاست».
خامنهای تناقض بعدی خود را به نوع دیگری برملا کرد، البته با فرهنگ شیره مالی خاص آخوندی؛ او قم را شهر مرکز و مادر انقلاب نامید، اما بلافاصله دق دلی هم سر مردم با شگرد ولایی خالی کرد و گمان آن میرود که به ذهن کپک زده اش خطور کرد که همین مردم قم بودند که شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» را سر داده بودند و گفت:
«البته انگیزههایی برای تغییر فضای انقلابیِ قم و کمرنگ کردن روحیه انقلابی و دینی در آن وجود دارد و نباید از مکر دشمن و عوامل آن غفلت کرد.»
در ادامه از بزرگان قم استمداد طلبید که نباید اجازه داده شود که دست های خائن، قم را از مرکزیت انقلاب، خارج کند. روزگار عظما به کجا رسیده که به زبان خودش اعتراف می کند که چون پشمی به عمامه ولی فقیه نمانده حواس بزرگان باشد ولی نگفت که این خائنین چه کسانی هستند و شاید هم مصلحت آخوندی مانع از آن میشد تا صراحت در گفتار داشته باشد.
بعد از رجزخوانی میان تهی سر زخم اصلی اش را مقداری بازکرد و اینکه یک سیاستمدار در اجتماع اپوزیسیون بحث سرنگونی را کرده بود و اینکه مردم ایران، پیروزی را در سال آینده جشن خواهند گرفت که معلوم است که عظما بدجوری ترسیده و با این حرف ها هم میخواهد خودش را دلداری بدهد تا کمی از ترس و لرز ولایت مداران فرو بنشیند. کما اینکه در همین روضه خوانی گریزی هم به عملیات فروغ جاویدان زد که مجاهدین سه روزه می خواستند نظام را سرنگون کنند که بازخوانی تاریخ، بیان کابوس های سرنگونی نظام ست که هنوز این رهبر حقیر گرفتار آن میباشد.
سوال این است: مشکل این خلیفه چیست و گرفتار چه بحرانی است که این همه تناقض گویی میکند؟ البته اگر به وضعیت فروپاشیده نظام لحظه ای درنگ شود صورت مسئله یک چیز بیشتر نیست و آن هم سرنگونی ولایت فقیه میباشد که رهبر حقیر و بی لیاقت را وادار کرده که در سراشیبی فروپاشی، مستمر دنده عوض کند. ولی غافل از این که ترمز نظام بریده و با حلوا حلوا کردن مردم سالاری دینی و حرکت به سمت تمدن اسلامی؛ مشابه همان حرفی که شاه خائن در ماههای پایانی حکومت زهوار در رفته اش میگفت که داریم به سوی تمدن بزرگ پیش میرویم و در آستانه تمدن بزرگ هستیم.
حالا این خلیفه هم دم از تمدن اسلامی در مرحله پایانی حکومت جبار و ستمگرش میزند. گو اینکه از تاریخ عبرت نگرفته و البته نخواهد گرفت. این حماقت تمام دیکتاتورها میباشد.
خلیفه که از وضعیت نظام به خوبی آگاه است و محصول نزدیک به چهل سال خیانت و فساد حکومت ولایت فقیه را درجامعه بلازده ایران میبیند، با فرار از اینکه تمام مصائب و مشکلات مردم ناشی از خود اوست، با تاکتیک آی دزد، آی دزد، با تشر به سمت سایر باندهای نظام اشاره کرد و گفت:
«منابع کشور کم است اما چرا با وجود تذکرات مکرر، جریانها و افرادی، ظالمانه این منابع را می بلعند و با دلال بازی و انحصارطلبی در تجارت، مانع پیشرفت کشور می شوند و در تقویت تولید داخلی کارشکنی میکنند.»[تابناک ۱۹ دی ۹۷ ]
البته خلیفه یادش رفت که چند دقیقه قبل گفته بود که ایران با توجه به ظرفیتهای فوق العادهاش پنجمین کشور ثروتمند جهان است. اما اینجا که بحث معیشت مردم می شود میگوید منابع کشور کم است که این هم یک فقره از تناقض گویی های عظما ست و شاید هم مصداق این واقعیت باشد که دروغگو کم حافظه هست.
درقسمت پایانی سیرک ولایت، خلیفه روضه اش را با خواندن مصیبتی علیه فضای مجازی و افشاگری های مردم؛ بطورخاص جوانان، درباره فساد و جنایت نهادینه شده در حکومت ولایت فقیه را، شایعه سازی و تهمت پراکنی خواند و با وقاحت، بار دیگر تقویت تولیدات داخلی را یادآور شد، که دریدگی این شیخ تبهکار را بیشتر نشان میدهد.
درنمایش روز چهارشنبه اول روی طناب خصومت استکبار پرید که گویی دشمن مردم، حکومت خلیفه نیست و داشت آدرس اشتباهی میداد که آنچه بر سرمردم، طی چند دهه حکومت آخوندی آمده، از جای دیگر ست، و ریل عوض کرد تا زیاد خراب کاری نشود و رسیدگی به مشکلات معیشتی مردم را پیش کشید که به احتمال زیاد، درد تودهنی خوردن از مردم را حس کرد، که میگفتند: «دشمن ما همین جاست دروغ میگن آمریکاست».
خامنهای تناقض بعدی خود را به نوع دیگری برملا کرد، البته با فرهنگ شیره مالی خاص آخوندی؛ او قم را شهر مرکز و مادر انقلاب نامید، اما بلافاصله دق دلی هم سر مردم با شگرد ولایی خالی کرد و گمان آن میرود که به ذهن کپک زده اش خطور کرد که همین مردم قم بودند که شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» را سر داده بودند و گفت:
«البته انگیزههایی برای تغییر فضای انقلابیِ قم و کمرنگ کردن روحیه انقلابی و دینی در آن وجود دارد و نباید از مکر دشمن و عوامل آن غفلت کرد.»
در ادامه از بزرگان قم استمداد طلبید که نباید اجازه داده شود که دست های خائن، قم را از مرکزیت انقلاب، خارج کند. روزگار عظما به کجا رسیده که به زبان خودش اعتراف می کند که چون پشمی به عمامه ولی فقیه نمانده حواس بزرگان باشد ولی نگفت که این خائنین چه کسانی هستند و شاید هم مصلحت آخوندی مانع از آن میشد تا صراحت در گفتار داشته باشد.
بعد از رجزخوانی میان تهی سر زخم اصلی اش را مقداری بازکرد و اینکه یک سیاستمدار در اجتماع اپوزیسیون بحث سرنگونی را کرده بود و اینکه مردم ایران، پیروزی را در سال آینده جشن خواهند گرفت که معلوم است که عظما بدجوری ترسیده و با این حرف ها هم میخواهد خودش را دلداری بدهد تا کمی از ترس و لرز ولایت مداران فرو بنشیند. کما اینکه در همین روضه خوانی گریزی هم به عملیات فروغ جاویدان زد که مجاهدین سه روزه می خواستند نظام را سرنگون کنند که بازخوانی تاریخ، بیان کابوس های سرنگونی نظام ست که هنوز این رهبر حقیر گرفتار آن میباشد.
سوال این است: مشکل این خلیفه چیست و گرفتار چه بحرانی است که این همه تناقض گویی میکند؟ البته اگر به وضعیت فروپاشیده نظام لحظه ای درنگ شود صورت مسئله یک چیز بیشتر نیست و آن هم سرنگونی ولایت فقیه میباشد که رهبر حقیر و بی لیاقت را وادار کرده که در سراشیبی فروپاشی، مستمر دنده عوض کند. ولی غافل از این که ترمز نظام بریده و با حلوا حلوا کردن مردم سالاری دینی و حرکت به سمت تمدن اسلامی؛ مشابه همان حرفی که شاه خائن در ماههای پایانی حکومت زهوار در رفته اش میگفت که داریم به سوی تمدن بزرگ پیش میرویم و در آستانه تمدن بزرگ هستیم.
حالا این خلیفه هم دم از تمدن اسلامی در مرحله پایانی حکومت جبار و ستمگرش میزند. گو اینکه از تاریخ عبرت نگرفته و البته نخواهد گرفت. این حماقت تمام دیکتاتورها میباشد.
خلیفه که از وضعیت نظام به خوبی آگاه است و محصول نزدیک به چهل سال خیانت و فساد حکومت ولایت فقیه را درجامعه بلازده ایران میبیند، با فرار از اینکه تمام مصائب و مشکلات مردم ناشی از خود اوست، با تاکتیک آی دزد، آی دزد، با تشر به سمت سایر باندهای نظام اشاره کرد و گفت:
«منابع کشور کم است اما چرا با وجود تذکرات مکرر، جریانها و افرادی، ظالمانه این منابع را می بلعند و با دلال بازی و انحصارطلبی در تجارت، مانع پیشرفت کشور می شوند و در تقویت تولید داخلی کارشکنی میکنند.»[تابناک ۱۹ دی ۹۷ ]
البته خلیفه یادش رفت که چند دقیقه قبل گفته بود که ایران با توجه به ظرفیتهای فوق العادهاش پنجمین کشور ثروتمند جهان است. اما اینجا که بحث معیشت مردم می شود میگوید منابع کشور کم است که این هم یک فقره از تناقض گویی های عظما ست و شاید هم مصداق این واقعیت باشد که دروغگو کم حافظه هست.
درقسمت پایانی سیرک ولایت، خلیفه روضه اش را با خواندن مصیبتی علیه فضای مجازی و افشاگری های مردم؛ بطورخاص جوانان، درباره فساد و جنایت نهادینه شده در حکومت ولایت فقیه را، شایعه سازی و تهمت پراکنی خواند و با وقاحت، بار دیگر تقویت تولیدات داخلی را یادآور شد، که دریدگی این شیخ تبهکار را بیشتر نشان میدهد.
از همین نویسنده:
سرکوب مدافعان حقوق بشر؛ گزارش گزارشگر ویژه ملل متحد
کشتار مردم در جادههای حکومت خلیفه
نظرسنجی موسسه گالوپ؛ خامنهای «رهبری»ست علیه مردم
نردبان دشمن یا صعود برای سرنگونی
فرافکنی «وزارت اطلاعات» در پیام به پاپ
سرکوب مدافعان حقوق بشر؛ گزارش گزارشگر ویژه ملل متحد
کشتار مردم در جادههای حکومت خلیفه
نظرسنجی موسسه گالوپ؛ خامنهای «رهبری»ست علیه مردم
نردبان دشمن یا صعود برای سرنگونی
فرافکنی «وزارت اطلاعات» در پیام به پاپ
مطالب مارا در وبلاک خط سرخ مقاومت ودر توئیتربنام @bahareazady دنبال کنید
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# شهرهای ایران اعتصاب # تظاهرات#
سرنگونی # اتحادوهمبستگی مرگ_بر_دیکتاتور