سایت سازمان مجاهدین خلق ایران - سخن روز :قیام و حربهٔ زنگزدهٔ سرکوب
ولیفقیه ارتجاع روز یکشنبه ۲۶آبان به صحنه آمد و ضمن تلاش برای تفکیک «مردم عزیز» از «اشرار» که کارشان «آتش زدن و خراب کردن و ویران کردن و دعوا کردن و ناامنی ایجاد کردن» است؛ دستور سرکوب صادر کرد و گفت: «مسئولان کشور هم بهوظایفشان بهطور جدی عمل کنند». پس از او، سران سه قوه یکی پس از دیگری بهمیدان آمدند و با همان الگوی خامنهای سعی کردند به قیامکنندگان چنگ و دندان نشان دهند.
تهدیدهای هماهنگ
روحانی طی سخنانی در روز دوشنبه در جلسهٔ هیأت دولت در حالی که مجاهدین و کانونهای شورشی را تروریست مینامید از پاسداران و بسیجیان و وزارت اطلاعات و سایر نیروهای سرکوبگر بسیار تملق و تشکر کرد که «با همهٔ توان تلاش کردند سر دسته آدمهایی که دنبال تخریب اموال عمومی بودند را شناسایی کردند، برخی را دستگیر کردند برخی را دستگیر خواهند کرد طبق قانون باید با آنها رفتار بشود».
سپس رئیس مجلس ارتجاع، پاسدار علی لاریجانی وارد میدان شد تا طی سخنانی در ابتدای جلسهٔ علنی مجلس (۲۷آبان) با ابراز حسرت از به باد رفتن امنیت نظام، دجالگرانه پای آمریکا را بهمیان بکشد و بگوید که سران سه قوه مجالی برای آشفته سازی کشور توسط آمریکا و مجاهدین نخواهند داد.
بعد نوبت آخوند جلاد رئیسی، سردژخیم قضاییهٔ خامنهای بود که طی بیانیهیی خطاب بهعوامل رژیم در دستگاه قضایی، قیامکنندگان را بهدستگیری و مجازات تهدید کرد و با قسم و آیه ادعا کرد که رژیم مستحکم است و آنهایی که در خارجه نشستهاند و تحریک میکنند به اهدافشان نمیرسند».
پس از سران قوا، سپاه پاسداران از راه رسید که در اطلاعیهٔ وحشتآلودی که قسمت عمدهٔ آن را روضهخوانی در مورد اقتدار سپاه و استحکام نظام تشکیل میداد نقش خود در حفظ امنیت نظام را مورد تأکید قرار داد و تهدید کرد «عنداللزوم با ادامه هر گونه ناامنی و اقدامات مخل آرامش و آسایش مردم برخورد قاطعانه و انقلابی خواهد کرد».
وزارت اطلاعات هم با صدور بیانیهیی درباره «مسائل پیش آمده» مدعی شد که عوامل اصلی اغتشاشات دو روز گذشته، شناسایی و اقدام مناسب در حال انجام است».
پس از سران سه قوه و سپاه و وزارت بدنام، تعدادی از ایادی رژیم در لایة بعدی حاکمیت هم وارد قضیه شدند؛ ربیعی دژخیم که بهعنوان سخنگوی دولت در یک نشست خبری شرکت کرده بود، در توضیح اینکه چرا تصمیم افزایش قیمت بنزین بدون اعلام قبلی صورت گرفت؟ بهطور ابلهانه و خندهداری گفت: « اگر اعلام از قبل نکردیم بهخاطر این بوده که تجربه نشان داده اعلام از قبل یک تشنجاتی تو پمپبنزینها بعضاً ایجاد میشد».
پس از آن پاسدار اشتری سرکردهٔ نیروی انتظامی رژیم به صحنه آمد و گفت: «بررسیهای ما حاکی از خط دهی سازمانهای ضد انقلاب و (مجاهدین) در پس پرده این تحرکات است».
حربهٔ سرکوب دیگر اثر ندارد
پس از این چنگ و دندان نشان دادن، اگر ادعای کنترل اوضاع و «شناسایی و دستگیری عوامل اغتشاش» واقعیت داشت، قاعدتاً میبایست شاهد افت قیام میبودیم، در حالی که همهٔ گزارشها درست به عکس حاکی از اوجگیری و تشدید قیام پس از این تهدیدها و روحیهٔ تهاجمی بسیار بالای قیامکنندگان و روحیهباختگی عوامل سرکوبگر رژیم، بود.
البته شمار شهیدان در شهرهای مختلف کشور با محتاطانهترین ارزیابیها به۲۰۰تن و شمار مجروحان و دستگیریها نیز بههزاران رسیده است. این در حالی است که رژیم با قطع ارتباطات اینترنتی و جلوگیری از پخش خبرهای مربوط به قیام، مانع انتشار اطلاعات قیام است. گزارشهای دریافتی از شهرهای مختلف کشور، حاکی از گشودن آتش تیر و رگبار بهسوی قیامکنندگان است. بر اساس همین گزارشها بهرغم اینکه نیروهای سرکوبگر از کشتار و سرکوب فروگذار نکردهاند، اما روحیه قیامکنندگان و جوانان شورشی در اوج است که خود را در زنجیرهیی از تهاجمهای شجاعانه به مراکز سرکوب و غارت رژیم و بهآتش کشیدن و انهدام آنها و حتی خلعسلاح برخی پاسگاههای سپاه و بسیج و نیروی انتظامی نشان میدهد. متقابلاً وضع روحی نیروهای سرکوبگر که پیش از قیام هم بسیار ضعیف بود، طی ۴روزی که قیام جریان داشته بهشدت افت کرده و بهحضیض رفته است. موارد متعددی از فرار و تمرد در نیروهای سرکوبگر رژیم گزارششده است. برای بهدست آوردن تصویری از وضعیت روحی نیروهای رژیم یادآوری این نکته خالی از فایده نیست که از بهمن ۹۷تاکنون، خامنهای در موارد متعددی از سخنرانیهایش خطاب به پاسداران تأکید کرده که نترسید! ناامید و خسته نشوید! و در مرداد ماه گذشته نیز اعتراف کرد که ریزش در همه جا هست، سپاه هم از این امر مستثنی نیست. این دو مؤلفه (روحیهٔ بالا و تهاجمی نیروهای قیام از یکسو و روحیهٔ داغان پاسداران و بسیجیها و نیروهای اطلاعاتی ـ امنیتی از سوی دیگر) توضیح میدهد که چرا بهرغم تهدیدهای سردمداران رژیم، قیام طی همین یکی دو روز اخیر شدت و اوج خیرهکنندهیی یافته و تهدیدها و کشتار نه تنها بر قیام و بر ارادهٔ قیامکنندگان آثار کاهنده نداشته، بلکه بیشازپیش آن را ارتقا داده است. با توجه به این واقعیت است که عبارت رهبر مقاومت در پیام اخیر ـ اطلاعیهٔ شمارهٔ ۱۶ارتش آزادیبخش ملی ایران خطاب بهخلیفهٔ خونریز ارتجاع که: « بگیر، ببند، بکش، گور خود کنی بهدست خود!» نه صرفاً یک عبارت تهییجی و آرمانی بلکه مبتنی است بر آنچه که در همان پیام «منطق خدشهناپذیر تاریخ و تکامل و مبارزات رهائیبخش خلقها» توصیف شده است.
آری، بر اساس تجربه همین ۴روز قیام، با قطعیت میتوان گفت که قیام آبان از سد سرکوب که پیش از هر چیز و تا آنجا که به تودههای مردم برمیگردد، اساساً روانی است، عبور کرده و این مانع ذهنی را در هم شکسته و ترس از اردوی خلق بهاردوی ضدخلق نقل مکان کرده است. این سخن بهمعنی آن نیست که سرکوب و کشتار پایان یافته یا در آینده شاهد موج خونینتری از سرکوب نخواهیم بود، خیر! اما هر سرکوبگری و کشتار تنها شعلههای قیام را فروزانتر و سرکشتر خواهد نمود و روند سقوط رژیم را تسریع خواهد کرد.
نتیجهٔ عقبنشینی محتمل
در چنین شرایطی راه عقبنشینی هم برای خلیفهٔ ارتجاع کمضررتر از طی مسیر سرکوب نیست. عقبنشینی روحیهٔ قیامکنندگان را بهاوج میبرد و متقابلاً بهآهنگ ریزش و فرسایش نیروهای رژیم شتابی مضاعف خواهد داد. به این واقعیت حتی روزنامههای حکومتی هم اعتراف میکنند. روزنامهٔ حکومتی رسالت (۲۷آبان)مینویسد: «اگر دولت (بخوانید ولیفقیه) با مشاهده ناآرامیها، از تصمیم خود عقبنشینی کند، پیام بزرگی بهبدخواهان ایران اسلامی مبنی بر ضعف نظام در برابر اغتشاش خواهد داد و این یعنی این کشور دیگر رنگ آرامش را نخواهد دید، چرا که هر تضمینی از سوی حاکمیت، با اردوکشی خیابانی مواجه خواهد شد».
به این ترتیب رژیم فرتوت ولایت به همان نقطهیی که همهٔ دیکتاتوریها در پایان عمر تاریخی خود میرسند رسیده است؛ به این معنا که دست بههر اقدامی بزند، هیچ تأثیری بر سرنوشت آن نخواهد داشت؛ ادامه و تشدید سرکوب، قیام را تعمیق میکند و آن را ریشهدارتر و رادیکالتر میسازد، و عقبنشینی قیام را گسترش بخشیده و اقشار و نیروهای اجتماعی بیشتری بهآن میپیوندند و پیروزی قیام و سرنگونی رژیم را تسریع میکند.
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران #
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور ge#IranRegimeChan