ایران - رژیم ولی فقیه در هزارتوی سرنوشت – افشین علوی
رژیم ولی فقیه در هزارتوی سرنوشت – رژیم ولی فقیه سالها است که در یک وضعیت متناقض تلاش میکند تعادل خود را حفظ کند. از یک سو نیاز شدیدی دارد که با تأثیرات روزافزون اجتماعی مجاهدین خلق ایران در داخل ایران -----------------------------------------------------------------------------
هر چند این وضعیت بعد از قیام قهرمانانه مردم ایران در آبان امسال گسترش یافته است اما پیش از قیام نیز رژیم ضد بشری ولایت فقیه فعالیت اصلی جنگ روانی به منظور شیطان سازی خود را متمرکز سازمان مجاهدین خلق کرده بود. برگزاری نمایشگاه ها در دانشگاه ها و شهرها، انتشار کتابها و ساخت و پخش انواع فیلمها برای به اصطلاح ارشاد مردم و جوانان بی وقفه ادامه داشت تا که خدای نکرده بیش از این به مجاهدین گرایش پیدا نکنند. تنها در سال ۱۳۹۷ ارگانهای رژیم ۱۸ کتاب در داخل ایران علیه مجاهدین منتشر کرده اند. تا بهحال ۵۲۹ کتاب فقط علیه سازمان توسط دیکتاتوری ولایت فقیه تولید و منتشر شده است. ۲۶ مورد از این کتابها توسط عوامل خارجی رژیم و به سفارش او نوشته شده اند.
در زمینه تصویر در سال ۱۳۹۷ رژیم ۳۹ فیلم و مستند و سریال سفارشی علیه سازمان مجاهدین توسط رژیم پخش کرد و در همین سال ۲۹ فیلم و مستند و سریال جدید در راستای شیطان سازی علیه مجاهدین این تولیدات سال به سال افزایش می یابد بطوریکه تا الان رژیم ۱۹۶ فیلم و سریال و مستند سفارشی علیه مجاهدین تولید و پخش کرده است. اسامی برخی از این فیلم و مستندهای سفارشی که با هدف شیطان سازی از مجاهدین به منظور زمینه سازی کشتار آنها و سرکوب قیام تولید و پخش شده عبارتند از مستند سازمان ترور، در برابر مردم، پایان راه، سریال نفوذ، سرچشمه، خواب آشفته، خیال خام و… که البته مردم ایران با محتوای تکراری و بعضا مسخره این تولیدات رو به افزایش آشنا هستند.
سرمایه گذاری کلانی نیز در ساختن فیلمهای سینمایی شده است مثل فیلم ماجرای نیمروز ۲ . این نوع تولیدات اختلافاتی را در داخل رژیم هم دامن زده است. بطوری که در میز گردها بعضی جناحها تولید چنین فیلمهایی را با تاثیر معکوس به ضرر رژیم و به نفع مجاهدین میدانند.
در میز گردی که خبرگزاری رسمی رژیم در رابطه با فیلم ماجرای نیمروز۲ برگزار کرد یکی از کارشناسان گفت :
هر چند این وضعیت بعد از قیام قهرمانانه مردم ایران در آبان امسال گسترش یافته است اما پیش از قیام نیز رژیم ضد بشری ولایت فقیه فعالیت اصلی جنگ روانی به منظور شیطان سازی خود را متمرکز سازمان مجاهدین خلق کرده بود. برگزاری نمایشگاه ها در دانشگاه ها و شهرها، انتشار کتابها و ساخت و پخش انواع فیلمها برای به اصطلاح ارشاد مردم و جوانان بی وقفه ادامه داشت تا که خدای نکرده بیش از این به مجاهدین گرایش پیدا نکنند. تنها در سال ۱۳۹۷ ارگانهای رژیم ۱۸ کتاب در داخل ایران علیه مجاهدین منتشر کرده اند. تا بهحال ۵۲۹ کتاب فقط علیه سازمان توسط دیکتاتوری ولایت فقیه تولید و منتشر شده است. ۲۶ مورد از این کتابها توسط عوامل خارجی رژیم و به سفارش او نوشته شده اند.
در زمینه تصویر در سال ۱۳۹۷ رژیم ۳۹ فیلم و مستند و سریال سفارشی علیه سازمان مجاهدین توسط رژیم پخش کرد و در همین سال ۲۹ فیلم و مستند و سریال جدید در راستای شیطان سازی علیه مجاهدین این تولیدات سال به سال افزایش می یابد بطوریکه تا الان رژیم ۱۹۶ فیلم و سریال و مستند سفارشی علیه مجاهدین تولید و پخش کرده است. اسامی برخی از این فیلم و مستندهای سفارشی که با هدف شیطان سازی از مجاهدین به منظور زمینه سازی کشتار آنها و سرکوب قیام تولید و پخش شده عبارتند از مستند سازمان ترور، در برابر مردم، پایان راه، سریال نفوذ، سرچشمه، خواب آشفته، خیال خام و… که البته مردم ایران با محتوای تکراری و بعضا مسخره این تولیدات رو به افزایش آشنا هستند.
سرمایه گذاری کلانی نیز در ساختن فیلمهای سینمایی شده است مثل فیلم ماجرای نیمروز ۲ . این نوع تولیدات اختلافاتی را در داخل رژیم هم دامن زده است. بطوری که در میز گردها بعضی جناحها تولید چنین فیلمهایی را با تاثیر معکوس به ضرر رژیم و به نفع مجاهدین میدانند.
در میز گردی که خبرگزاری رسمی رژیم در رابطه با فیلم ماجرای نیمروز۲ برگزار کرد یکی از کارشناسان گفت :
«تصویری که از دختران و زنان ( مجاهد) در این فیلم ارائه شده است در میان برخی اقشار اجتماعی ما نسبت به آنها سمپاتی ایجاد میکند.»
قیام و اعتراف به نقش مجاهدین
با ورود به مرحله جدید و قیام آبان ماه ۹۸ صحت خطوط استراتژیک مجاهدین در گسترش کانونهای شورشی و سرنگونی در دسترس رژیم بر همگان اثبات شد. شور و امید و ایمان به سرنگونی محتوم و نزدیک رژیم دلها را گرم نمود. مقامات رژیم خطر سرنگونی را به چشم خود دیدند، آنها وحشت زده بر روی نقش مجاهدین در قیام، انگشت گذاشتند. از خامنه ای تا بلندگوهای تبلیغاتی امامهای جمعه بر این نقش تأکید کردند.
دبیر شورای امنیت ملی رژیم علی شمخانی بلافاصله در مجلس حاضر شد و گفت که « منافقین و ضد انقلاب ها در اغتشاشات دو روز گذشته نقش داشتند.» او اضافه کرد که
دبیر شورای امنیت ملی رژیم علی شمخانی بلافاصله در مجلس حاضر شد و گفت که « منافقین و ضد انقلاب ها در اغتشاشات دو روز گذشته نقش داشتند.» او اضافه کرد که
«طی دو روز اخیر گروههای سازمان دهی شده از طرف منافقین و ضد انقلاب به مأموران انتظامی حمله کردند، بعضا سلاح گرم داشتند و این افراد به بانکها و اموال عمومی و خصوصی مردم آسیب رساندند.»
اندکی پس از شروع قیام خامنه ای با نشان کردن مجاهدین گفت که
« آنها دارند مرتبأ در فضای مجازی و در جاهای دیگر تشویق میکنند ، ترغیب میکنند که این شرارتها انجام شود.»
خامنه ای در ۱۸ دی در حالیکه در سوگ دست راست تروریستش پاسدار جنایتکار قاسم سلیمانی صحبت میکرد به لجن پراکنی علیه مجاهدین در آلبانی و با اشاره به دیدار ژنرال جیمز جونز از اشرف۳ گفت که عناصر امریکایی و مجاهدین
« جمع شدند دور هم علیه جمهوری اسلامی برنامه ریزی کردند و نقشه درست کردند. نقشه هم همان چیزی بود که ما چند روز بعدش در قضایای بنزین دیدیم … این نقشه قبلی بود. »
از آبان تولید کلیپها و فیلمها و نوشته ها در ابعاد هیستریک برای اینکه نقش سازماندهانه کانونهای شورشی را نشان بدهند، افزایش پیدا کرد. این تلاش از آن جهت بود که رژیم میخواست نیروهای خود را از خواب خرگوشی و این تصور که این قیام یک حرکت خودجوش بوده بیرون بکشد.
آنچه که مسلم است سالها است که رژیم به این نتیجه رسیده است که سیاست سکوت در قبال مجاهدین دیگر راندمانی ندارد و سر در زیر برف کردن است و سکوتش باعث جذب بیشتر جوانان به سمت مجاهدین میشود.
اما وقتی بناچار اینچنین بی دنده و ترمز بر نقش مجاهدین اعتراف میکند به همگان نشان میدهد که آلترناتیوی که از آن بیم دارد چه کسی و سازمانی است و در کجا قرار دارد. اینجا همان نقطه ای است که رژیم برای نجات خود در عین حال تیشه به ریشه خود نیز میزند.
در حالیکه در لبه پرتگاه سرنگونی قرار گرفته است بقاء رژیم در گرو این است که در خارج کشور به مخاطبین خود بگوید که آلترناتیو مطلوب و مشروعی در مقابلش وجود ندارد لذا مخاطب نتیجه باید بگیرد که با نظام ولایت فقیه بسازد و مماشات کند.
لذا برای بیرون کشیدن خود از این وضعیت مذبوحانه تلاش میکند که لابی ها و عوامل دست آموزش در داخل و خارج کشور بویژه بازوان وزارت اطلاعات مثل انجمنهای نجاست و…. با بکار گیری مزدوران و مزدبگیران درجه چندم خود در صدها مطلب و مقاله نقششان این است که همین امر را بالانس کنند و نقش مجاهدین را کمرنگ جلوه بدهند بخصوص در خارج کشور.
آنها در نزد مخاطبین خارجی رژیم به این استدلال دروغین دامن میزنند که اگر نقش مجاهدین در قیام پر رنگ است و رژیم نیز به آن اعتراف میکند برای این است که بیشتر سرکوب کند. کاسه لیسان ایرانی و خارجی رژیم هم این را تکرار میکنند. انگار که برای سرکوب وحشیانه و کشتار ۱۵۰۰ جوان و کودک در چند روز و یا قتل عام های پی در پی و کشتارهایی که طی بیش از چهار دهه این رژیم مرتکب شده است، ولی فقیه خونریز تعارفی با مردم ایران داشته که حالا نیاز به توجیه برای کشتار داشته باشد.
مسخره بودن این نوع اراجیف وقتی آشکار میشود که سوال شود پس چرا آخوند روحانی رئیس جمهور اطلاعاتی رژیم در گفتگو با یک رئیس جمهور کشور اروپایی مثل فرانسه آبروی نداشته خود و رژیمش را میفروشد تا از امانوئل ماکرون درخواست کند که جلوی فعالیت مجاهدین در کشورش را بگیرد. اگر مجاهدین خطر جدی بالفعلی برای حیات رژیمش نیستند مگر دیوانه است که دست به چنین کاری میزند؟ معنی سیاسی چنین درخواستی در نزد قدرت خارجی مثل فرانسه بجز اعتراف به عجز نظام ولایت فقیه در مقابله با تأثیرات مجاهدین در قیام و سرنگونی چیزی نیست. چرا این رژیم چنین حقیرانه از خارجی خواستار سرکوب مجاهدین میشود. مگر این مجاهدین در داخل ایران تبدیل به چه تهدید جدی برای رژیم شده اند ؟
آنچه که مسلم است سالها است که رژیم به این نتیجه رسیده است که سیاست سکوت در قبال مجاهدین دیگر راندمانی ندارد و سر در زیر برف کردن است و سکوتش باعث جذب بیشتر جوانان به سمت مجاهدین میشود.
اما وقتی بناچار اینچنین بی دنده و ترمز بر نقش مجاهدین اعتراف میکند به همگان نشان میدهد که آلترناتیوی که از آن بیم دارد چه کسی و سازمانی است و در کجا قرار دارد. اینجا همان نقطه ای است که رژیم برای نجات خود در عین حال تیشه به ریشه خود نیز میزند.
در حالیکه در لبه پرتگاه سرنگونی قرار گرفته است بقاء رژیم در گرو این است که در خارج کشور به مخاطبین خود بگوید که آلترناتیو مطلوب و مشروعی در مقابلش وجود ندارد لذا مخاطب نتیجه باید بگیرد که با نظام ولایت فقیه بسازد و مماشات کند.
لذا برای بیرون کشیدن خود از این وضعیت مذبوحانه تلاش میکند که لابی ها و عوامل دست آموزش در داخل و خارج کشور بویژه بازوان وزارت اطلاعات مثل انجمنهای نجاست و…. با بکار گیری مزدوران و مزدبگیران درجه چندم خود در صدها مطلب و مقاله نقششان این است که همین امر را بالانس کنند و نقش مجاهدین را کمرنگ جلوه بدهند بخصوص در خارج کشور.
آنها در نزد مخاطبین خارجی رژیم به این استدلال دروغین دامن میزنند که اگر نقش مجاهدین در قیام پر رنگ است و رژیم نیز به آن اعتراف میکند برای این است که بیشتر سرکوب کند. کاسه لیسان ایرانی و خارجی رژیم هم این را تکرار میکنند. انگار که برای سرکوب وحشیانه و کشتار ۱۵۰۰ جوان و کودک در چند روز و یا قتل عام های پی در پی و کشتارهایی که طی بیش از چهار دهه این رژیم مرتکب شده است، ولی فقیه خونریز تعارفی با مردم ایران داشته که حالا نیاز به توجیه برای کشتار داشته باشد.
مسخره بودن این نوع اراجیف وقتی آشکار میشود که سوال شود پس چرا آخوند روحانی رئیس جمهور اطلاعاتی رژیم در گفتگو با یک رئیس جمهور کشور اروپایی مثل فرانسه آبروی نداشته خود و رژیمش را میفروشد تا از امانوئل ماکرون درخواست کند که جلوی فعالیت مجاهدین در کشورش را بگیرد. اگر مجاهدین خطر جدی بالفعلی برای حیات رژیمش نیستند مگر دیوانه است که دست به چنین کاری میزند؟ معنی سیاسی چنین درخواستی در نزد قدرت خارجی مثل فرانسه بجز اعتراف به عجز نظام ولایت فقیه در مقابله با تأثیرات مجاهدین در قیام و سرنگونی چیزی نیست. چرا این رژیم چنین حقیرانه از خارجی خواستار سرکوب مجاهدین میشود. مگر این مجاهدین در داخل ایران تبدیل به چه تهدید جدی برای رژیم شده اند ؟
حقیقت چیست؟
از سال ۹۲ آقای مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران، استراتژی «هزار اشرف» را اعلام کرد. برحسب این خط تشکیل کانونهای شورشی در تمام شهرهای ایران برای برپایی قیام در دستور مجاهدین قرار گرفت.
در سخنرانی خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت در گردهمآیی بزرگ مقاومت در ولیپنت پاریس در تیر ۹۵ تحت « هزار اشرف؛ هزار کانون نبرد» وی گفت :
در سخنرانی خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت در گردهمآیی بزرگ مقاومت در ولیپنت پاریس در تیر ۹۵ تحت « هزار اشرف؛ هزار کانون نبرد» وی گفت :
« امروز، پرسش این نیست که آیا حکومت ولایت فقیه در شرایط سرنگونی هست یا خیر؟ پرسش این است که از چه راههایی میتوان زودتر به این هدف رسید. پاسخ ما، برپایی هزار اشرف است. یعنی هزار کانون نبرد علیه استبداد مذهبی».
در قیام ۱۳۹۶ و حال در قیام ۱۳۹۸ این استراتژی بارور شده است.
در حالیکه مجاهدین نقش خودشان را در قیام و در گسترش کانونهای شورشی به عهده میگیرند، در حالیکه رژیم به این نقش مجبور است اعتراف کند، عده ای کاسه داغ تر از آش شده و با خودشیرینی میخواهند اراجیفی وزارت اطلاعاتی را تکرار کرده و نقش مجاهدین را حاشا کنند. لابد که این مزدوران با جیره و بی جیره مواجب رژیم از برملا شدن این حقیقت، منافعی را از دست میدهند. با نزدیک شدن چشم انداز سرنگونی شکاف و فضایی که در آن انگل وار زندگی میکردند ، تا در عین تغذیه از حضور رژیم خود را مخالف نشان بدهند دیگر برایشان در حال بسته شدن است. صحنه بیش از بیش واضح میشود که دو جبهه در مقابل هم بیشتر نیست جبهه خلق در مقابل ضد خلق، جبهه رژیم ولایت فقیه و در مقابل جبهه خلق قهرمان ایران و پیشتازانش در کانونهای شورشی و ارتش آزادیبخش.
چرا رژیم نمی تواند در مقابل نقش مجاهدین سکوت کند ؟ هر چه وضعیت نظام ولایت فقیه وخیم تر میشود و در سراشیب سرنگونی قرار میگیرد و هر چقدر که تأثیر گذاری مجاهدین در جامعه بیشتر میشود، رژیم نگران است که نیروی سرکوبش که شامل پاسدار و بسیجی و لباس شخصی و اطلاعاتی است ریزش کند و نتوانند در مقابل قیام مردم واکنش نشان بدهند. دیدیم که بسیاری از نیروهای انتظامی طی قیام حاضر نشدند بروی مردم شلیک کنند تا اینکه عناصری از نیروهای ویژه سپاه یا طیفی از لات و لمپن های آدم کش بسیجی خود را به صحنه آورد تا قتل عام کنند. از سویی رژیم نگران است که نیروهای محدود حامی اش – همان ۴درصدی که پاسدار قالیباف در جریان انتخابات به آن اعتراف کرد – از صحنه خارج شوند و تبدیل به نظاره گر پاسیو مصاف مردم ایران با رژیم باشند. لذا ولی فقیه و اعوان و انصارش تلاش میکنند این طایفه را هشیار کرده و در مقابل چشمان آنها که دیگر انگیزه ای برایشان نمانده حقیقت پیشروی مجاهدین و کانونهای شورشی را و خطر سرنگونی را بنمایاند.
در حالیکه مجاهدین نقش خودشان را در قیام و در گسترش کانونهای شورشی به عهده میگیرند، در حالیکه رژیم به این نقش مجبور است اعتراف کند، عده ای کاسه داغ تر از آش شده و با خودشیرینی میخواهند اراجیفی وزارت اطلاعاتی را تکرار کرده و نقش مجاهدین را حاشا کنند. لابد که این مزدوران با جیره و بی جیره مواجب رژیم از برملا شدن این حقیقت، منافعی را از دست میدهند. با نزدیک شدن چشم انداز سرنگونی شکاف و فضایی که در آن انگل وار زندگی میکردند ، تا در عین تغذیه از حضور رژیم خود را مخالف نشان بدهند دیگر برایشان در حال بسته شدن است. صحنه بیش از بیش واضح میشود که دو جبهه در مقابل هم بیشتر نیست جبهه خلق در مقابل ضد خلق، جبهه رژیم ولایت فقیه و در مقابل جبهه خلق قهرمان ایران و پیشتازانش در کانونهای شورشی و ارتش آزادیبخش.
چرا رژیم نمی تواند در مقابل نقش مجاهدین سکوت کند ؟ هر چه وضعیت نظام ولایت فقیه وخیم تر میشود و در سراشیب سرنگونی قرار میگیرد و هر چقدر که تأثیر گذاری مجاهدین در جامعه بیشتر میشود، رژیم نگران است که نیروی سرکوبش که شامل پاسدار و بسیجی و لباس شخصی و اطلاعاتی است ریزش کند و نتوانند در مقابل قیام مردم واکنش نشان بدهند. دیدیم که بسیاری از نیروهای انتظامی طی قیام حاضر نشدند بروی مردم شلیک کنند تا اینکه عناصری از نیروهای ویژه سپاه یا طیفی از لات و لمپن های آدم کش بسیجی خود را به صحنه آورد تا قتل عام کنند. از سویی رژیم نگران است که نیروهای محدود حامی اش – همان ۴درصدی که پاسدار قالیباف در جریان انتخابات به آن اعتراف کرد – از صحنه خارج شوند و تبدیل به نظاره گر پاسیو مصاف مردم ایران با رژیم باشند. لذا ولی فقیه و اعوان و انصارش تلاش میکنند این طایفه را هشیار کرده و در مقابل چشمان آنها که دیگر انگیزه ای برایشان نمانده حقیقت پیشروی مجاهدین و کانونهای شورشی را و خطر سرنگونی را بنمایاند.
چرا رژیم سیاست سکوت خود را نقض کرده است؟
واقعیت این استکه در حالیکه به اعتراف نظر سنجی درونی موسسه رژیمی ایسپا فقط در تهران ۷۵ درصد مردم و ۸۴ درصد جوانان از قیام کنندگان دفاع میکنند، رژیم نگران است که اکثریت قاطع مردم ایران که مخالف موجودیتش هستند به طیف گسترده نیروهای رزمنده و کانونهای شورشی مجاهدین بپیوندند. نگران است که طیفی که در جامعه تاکنون پاسیو بوده اند به جرگه مخالفین فعال سوق پیدا کنند و در نهایت هم اندک حامیان باقی مانده رژیم منفعل شده و یا حتی به جبهه مخالفین بپیوندند. لذا ولی فقیه و نظامش نمی تواند در چنین شرایط بغرنجی حضور و گسترش مجاهدین در جامعه را به سکوت برگزار کند. مدتها است که رژیم ولایت فقیه در مقابل پدیده مقاوم و پیگیر مجاهدین مستأصل است و در هزارتوی سرنوشت خویش راه گم کرده است و وضعیتش هر روز پیچیده تر و بغرنج تر میشود. هم بر طبل وامجاهدینا میکوبد که خطر بالفعل را از خود دور کند و هم میگوید که طبل ما توخالی است که مخاطبین خارجی پی به وخامت اوضاع نبرند. غافل از اینکه مدتها است که نه فقط مردم ایران بلکه مخاطبین خارجی رژیم هم پی برده اند که روزهای پایانی نظام ولی فقیه نزدیک است و تعیین کننده میدان نبرد نهایی، مردم ایران و پایدارترین رزمندگان خلق یعنی مجاهدیناند.
در توئیتر با نام Bahar iran@ ما را دنبال کنید پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران #
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور ge#IranRegimeCha