صحبتهای محمود عطایی درباره بهمن بازرگانی از کتاب «بازیافت یک مردار پس از نیم قرن»
صحبتهای محمود عطایی درباره بهمن بازرگانی
عباس داوری:
برادر مجاهد محمود عطایی، شما مدتی در زندان مشهد بودید و بعد بهمن بازرگانی را در اوین هم دیدید. نظرتان دربارهٔ او چیست؟
محمود عطایی:
قبل از اینکه بهسابقه دور و دراز اپورتونیسم و خیانت مزمن به جنبش خلق بپردازم و اینکه افرادی مانند بهمن بازرگانی چه ضرباتی زدهاند، بهتر است نگاهی بهتعادلقوا و صحنهٔ سیاسی امروز بیاندازیم.
مسأله این است که ما در موقعیت انقلابی و شرایط ویژهیی هستیم که در تاریخ معاصر از سرفصلها و مقاطع نادر محسوب میشود.
همه میدانند و میبینند که شرایط عینی در داخل کشور و جامعه ما جوشان است. رژیم هم واقعاً هراسان و ترسان است. دوران استمالت آمریکا از رژیم هم بهپایان رسیده و بهواقع وارد دوران آمادهباش سرنگونی شدهایم.
در این وضعیت، رژیم میخواهد با شیطانسازی و تروریسم، همچنانکه از شروع سال ۹۷در آلبانی و بعد در ویلپنت دیدیم، حساب مجاهدین و تنها جایگزین انقلابی دموکراتیک را برسد والا قافیه را باخته است. برای همین میبینیم که در سال۹۷با توطئههای پیدرپی از شبکه خبرنگاران دوست تا سلولهای خفته تا مزدوران پیشانی سیاه وارد شده و میخواهد مجاهدین را از میان بردارد. واقعیت این است که حریف و هماورد خود را در نبردی ۴۰ساله خوب آزموده و میداند که سرنگونی بدون مجاهدین جواب ندارد.
اینجاست که از بازیافت هیچ مرداری حتی بهمن بازرگانی نمیگذرد و سعی میکند با نوسازی اراجیفی که ۵سال پیش در سال قتلعام مجاهدین در اشرف و روی کار آمدن دولت برجامی- اعتدالی بههم بافته شده، مجاهدین را هدف قرار بدهد. رژیم میخواهد اثبات کند که رژیم آلترناتیوی ندارد و مجاهدین بسا بدتر از این رژیم هستند و بنابراین باید بههمین رژیم رضایت داد. بهمن بازرگانی در همین راستا بهخدمت گرفته شده است.
من از گذشته و سالهای دهه۵۰در زندان مشهد و اوین بهمن بازرگانی را میشناختم. فقط یک نکته میگویم و آن وضعیت فرصتطلبانهٔ بهمن بازرگانی است. دشمن همیشه بهدنبال حلقهٔ ضعیف (از بابت ارزشهای مجاهدی) است. خنجر زدن بهمن بازرگانی به مجاهدین هم چیز جدیدی نیست. فقط شیخ جانشین شاه شده و بهمن بازرگانی هم بهخدمتش در آمده است.
بعد از ضربه اپورتونیستی وقتی که چند نفر از مجاهدین از جمله مرا از قصر بهاوین آوردند و مسعود را دیدیم و آموزشها را گرفتیم، او مأموریت انتقال بهمشهد و بردن آموزشها برای مجاهدین در آنجا را بهمن و یکی دو نفر دیگر ابلاغ کرد. بهخصوص که من اهل کاریز در خراسان بودم و میتوانستم رفتن بهمشهد برای نزدیک بودن بهخانواده را بهانه کنم. در زندان مشهد روز بهروز دیدم و شنیدم و چشیدم که اپورتونیسم با این جنبش و با این خلق و با این استراتژی چه کرده و چه میکند.
وقتی شهید شکرالله پاک نژاد در این اواخر در اوین بهمسعود گفت بهمن بازرگانی تودهیی است، مسعود اول جا خورد و باور نکرد. اما بعد معلوم شد که بحث فقط زدن زیرآب ایدئولوژی و تشکیلات مجاهدین نیست بلکه نفی استراتژی انقلابی از سیاهکل و چریک فدایی را هم دربر میگیرد. براستی که تمامعیار با کیانوری و احسان طبری پیوند خورده است. مصداق کامل همان وادادگی بهآذین که در وصف تسلیم و رفتن بهزیر عبای آخوندها گفت:
مسأله این است که ما در موقعیت انقلابی و شرایط ویژهیی هستیم که در تاریخ معاصر از سرفصلها و مقاطع نادر محسوب میشود.
همه میدانند و میبینند که شرایط عینی در داخل کشور و جامعه ما جوشان است. رژیم هم واقعاً هراسان و ترسان است. دوران استمالت آمریکا از رژیم هم بهپایان رسیده و بهواقع وارد دوران آمادهباش سرنگونی شدهایم.
در این وضعیت، رژیم میخواهد با شیطانسازی و تروریسم، همچنانکه از شروع سال ۹۷در آلبانی و بعد در ویلپنت دیدیم، حساب مجاهدین و تنها جایگزین انقلابی دموکراتیک را برسد والا قافیه را باخته است. برای همین میبینیم که در سال۹۷با توطئههای پیدرپی از شبکه خبرنگاران دوست تا سلولهای خفته تا مزدوران پیشانی سیاه وارد شده و میخواهد مجاهدین را از میان بردارد. واقعیت این است که حریف و هماورد خود را در نبردی ۴۰ساله خوب آزموده و میداند که سرنگونی بدون مجاهدین جواب ندارد.
اینجاست که از بازیافت هیچ مرداری حتی بهمن بازرگانی نمیگذرد و سعی میکند با نوسازی اراجیفی که ۵سال پیش در سال قتلعام مجاهدین در اشرف و روی کار آمدن دولت برجامی- اعتدالی بههم بافته شده، مجاهدین را هدف قرار بدهد. رژیم میخواهد اثبات کند که رژیم آلترناتیوی ندارد و مجاهدین بسا بدتر از این رژیم هستند و بنابراین باید بههمین رژیم رضایت داد. بهمن بازرگانی در همین راستا بهخدمت گرفته شده است.
من از گذشته و سالهای دهه۵۰در زندان مشهد و اوین بهمن بازرگانی را میشناختم. فقط یک نکته میگویم و آن وضعیت فرصتطلبانهٔ بهمن بازرگانی است. دشمن همیشه بهدنبال حلقهٔ ضعیف (از بابت ارزشهای مجاهدی) است. خنجر زدن بهمن بازرگانی به مجاهدین هم چیز جدیدی نیست. فقط شیخ جانشین شاه شده و بهمن بازرگانی هم بهخدمتش در آمده است.
بعد از ضربه اپورتونیستی وقتی که چند نفر از مجاهدین از جمله مرا از قصر بهاوین آوردند و مسعود را دیدیم و آموزشها را گرفتیم، او مأموریت انتقال بهمشهد و بردن آموزشها برای مجاهدین در آنجا را بهمن و یکی دو نفر دیگر ابلاغ کرد. بهخصوص که من اهل کاریز در خراسان بودم و میتوانستم رفتن بهمشهد برای نزدیک بودن بهخانواده را بهانه کنم. در زندان مشهد روز بهروز دیدم و شنیدم و چشیدم که اپورتونیسم با این جنبش و با این خلق و با این استراتژی چه کرده و چه میکند.
وقتی شهید شکرالله پاک نژاد در این اواخر در اوین بهمسعود گفت بهمن بازرگانی تودهیی است، مسعود اول جا خورد و باور نکرد. اما بعد معلوم شد که بحث فقط زدن زیرآب ایدئولوژی و تشکیلات مجاهدین نیست بلکه نفی استراتژی انقلابی از سیاهکل و چریک فدایی را هم دربر میگیرد. براستی که تمامعیار با کیانوری و احسان طبری پیوند خورده است. مصداق کامل همان وادادگی بهآذین که در وصف تسلیم و رفتن بهزیر عبای آخوندها گفت:
«زهی این دم،
چه خوش وادادهام،
آسودهام، گستردهام، هستم…
چراگاهم تویی، آبشخورم تو »
چه خوش وادادهام،
آسودهام، گستردهام، هستم…
چراگاهم تویی، آبشخورم تو »
برای مشاهده ادامه کتاب «بازیافت یک مردار پس از نیم قرن» در اینجا کلیک کنید!
در توئیتر با نام Bahar iran@ ما را دنبال کنید
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران #
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور ge#IranRegimeCha