قیام سراسری عراق :عراق، قیامی که مزدوران ووحوش خامنه ای را خسته میکند اما قیام آفرینان خسته نمیشوند!
نگاهی به قیام مردم عراق بعداز هلاکت پاسدار قاسم سلیمانی( 1 ـ 4)
عبدالرحمن گورکی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی
قیام ضدحکومتی که در یک کشور آغاز شد در تداوم خود با دو تهدید جدی مواجه میشود. نخست از جانب دولت حاکم و بیشتر در قالب نظامی و مستقیم، و دیگری نیز از جانب همان دولت اما با متحدانش و در قالب توطئه با سناریوهای بغرنج و نفوذ در صفوف قیام. عراق نمونه بارز چنین موضوعی است.
قیام اخیر مردم عراق که از ماه اکتبر ۲۰۱۹ آغاز شده و اکنون در آستانه آغاز ماه پنجمش همچنان بر خواستهها و اهداف خود استوار است، خستگی ناپذیر به نظر میرسد. زیرا کلیه تهدیدات مستقیم و غیرمستقیم دولت دست نشانده نتوانسته خللی در عزم و اراده قیامکنندگان وارد سازد. اگرچه آنها برای اعتراض به فساد، بیکاری و خدمات عمومی ناکافی علیه دولت به صحنه آمده بودند اما اکنون سطح خواستههایشان را به برانداری حکومت و توقف دخالت رژیم ایران در کشورشان ارتقا دادهاند. زیرا به این باور رسیدهاند که ارادهیی برای پاسخگویی به خواستههاشان در این دولت وجود ندارد!
این دور از قیام که تاکنون با خون بالغ به ۶۰۰شهید و ۲۵ هزار مجروح معتبر گردیده، بعداز هلاکت پاسدار جانی، قاسم سلیمانی اوج تازهیی گرفته است. مردم عکسهای منحوس قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس و همچنین مراکز وابسته به رژیم را به آتش کشیده و نشان دادند که کماکان روی هدف اصلی خود متمرکز بوده و بر تهدیدات و توطئهچینیهای رژیم ایران و گروههای دستنشاندهاش در عراق پیشی گرفتهاند. آنها از قربانیدادن بیشتر بیمی به دل راه نداده و برای نیل به پیروزی سر سازش و تسلیم ندارند. پس بر سرنوشت است که به آنها سلام کند!
موقعیت قیام اخیر مردم عراق در صحنه سیاسی کشور
بر کسی پوشیده نیست که نفس وجود قیام اخیر مردم عراق به معنی نفی مشروعیت جریانات سیاسی حاکم در این کشور است که تاکنون تحت نام شیعه معرفی میشدند و علی خامنهای نیز آن را پایگاه اجتماعی خود در این کشور میخواند.
رژیم ولایت فقیه خمینی و به تبع آن بازماندگانش، در طول چهار دهه اخیر با سواستفاده از احساسات مردمی عراق همواره این بخش عمده عراق را که در جغرافیای بغداد به سمت مناطق جنوبی این کشور گسترش یافته است، سرمایه استراتژی خود اعلام کرده و شروع تجاوز به این کشور نموده که برافروختن جنگ هشت ساله علیه عراق نیز محصول این نظرگاه ارتجاعی و توسعهطلبانه خمینی و با اتکا به همین سرمایه ناداشته خمینی بود. چنین ادعا و هجوم معنوی و متعاقبا هجوم مادی آخوندها بود که در اذهان جا باز میکرد و در میان مردم این منطقه نیز چنین پایگاهی وهمی برای رژیم آخوندها شکل گرفت.
در چنین بستر وهمی و تبلیغاتی بود (البته در پرتوی سیاست و استراتژی غرب)، با سقوط دولت سابق این کشور و تغییر شرایط سیاسی عراق در سال ۲۰۰۳ و لشکرکشی رژیم آخوندی به داخل خاک این کشور، حاکمیت رژیم بر این منطقه به امر واقع تبدیل شده و مردم شیعهمذهب این منطقه به اسارت مزدوران رژیم ایران درآمدند! بهویژه که رژیم ایران برای این مزدوران اسم و رسمی ترتیب داده و در پرتوی همان سیاست و استراتژیهای غلط غرب، آنها به حاکمیت در عراق رسانده بود. از جمله: حزب الدعوه، مجلس اعلای انقلاب اسلامی، سپاه ۹ بدر، حزبالله و آخرین و خطرناکترین آنها یعنی حشدالشعبی با صدها گروه زیرمجموعه آنها. شاید در یک مثال ساده، ورود خمینی در اول فوریه ۱۹۷۹ و اشغال ایران توسط این جریان ارتجاعی نمونه روشنی از این قبیل رخدادها باشد که خود محصول شرایط و دستهای پنهانی در ورای تحولات بود و نه ریشهدار بودن چنین جریاناتی در جامعه!
بر چنین اساسی بود که صحنه سهمیهبندی شده سیاسی عراق بین سه دسته اصلی شیعیان، سنیها و کردها دوام و قوام و نهادینگی پیداکرد و «شیعیان با حفظ اکثریت جمعیت 39 میلیونی کشور» به عنوان یک امر تثبیت شده به نفع رژیم ایران در اذهان شکل گرفت.
بنابراین قیام اخیر مردم عراق قبل از هر چیز صحنه سیاسی عراق و سهمیهبندی طائفی در حاکمیت را بالکل به زیر علامت سوال بود و همانطور که قیامکنندگان بارها به طور رسمی اعلام کردهاند علیه ابقای آن نظام سیاسی هستند و خواستار یک حکومت ملی، مردمی، تکنوکرات و جدایی سهمیهبندی طائفی از دولت هستند!
و بسیار طبیعی است که سنیها و اکراد به رغم احتیاط اولیه در همسوئی، (که خود محصول نقش مخرب طرفهای اقلیمی در این میان است) ، اما از چنین سیستمی پیروی کنند و با قیام مردم همگام شوند. پذیرش این واقعیت نقش مهمی در آینده عراق خواهد داشت که مردم عراق و جریانات سیاسی آن باور داشته باشند آنچه از سال ۲۰۰۳ و تحت نام سهمیهبندیهای سیاسی سهگانه مبنای حرکت بوده اکنون با قیام ترقیخواهانه مردم پایان یافته و هیمنه رژیم ایران بر حکومت عراق یک امر باطل بوده و باید نظامی نو برای کشور پایهریزی کرد. زیرا دیگر جمعیتی تحت نام شیعه، سرمایه و پایگاه اجتماعی برای رژیم ایران و مزدورانش نیست و نه تنها باید دستجات و گروههای تابع رژیم ایران را از حاکمیت عراق بیرون انداخت بلکه باید آنها را به پای میز محاکمه کشانید که قطعا کارنامه قتل و کشتار و غارت آنها بسیار سنگین است و مجازات شدیدی در پی خواهد داشت. این آغاز فصل جدیدی در کشور عراق است که سعادت و خوشبختی تمامی احاد این کشور در آن نهفته است.
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران #
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
مطالب ما را در توئیتر @Bahar iran دنبال کنید