سایت سازمان مجاهدین خلق ایران - سخن روز : تضعیف کیفی رژیم، نتیجهٔ بحران انتخابات
بحران انتخابات هر روز شدت و ابعاد بیشتری پیدا میکند. اکنون باندهای بهاصطلاح اصلاحطلب درون رژیم، که خود را در این نمایش محروم و بیبهره میبینند، زمزمهٔ عدم شرکت و حتی تحریم خاموش سرمیدهند. از سوی دیگر آخوند حسن روحانی هم اشارههای متعددی به جلوگیری از آمارسازی و مهندسی انتخابات توسط خامنهای، در اتاق تجمیع کرده است.
۲تهدید خطرناک
هر دو اینها برای ولیفقیه و نظام میتواند بسیار خطرناک باشد. آخوند موحدی کرمانی در سیرک جمعهٔ تهران(۱۱بهمن) ابراز نگرانی کرد که: «خدا نکنه یک وقت مطلع بشنویم که عدهٔ کمی در انتخابات شرکت کردهاند».
هر یک از ۲شق مورد اشاره، چه تحریم خاموش(که حتی روحانی نیز نسبت به آن هشدار میدهد) و چه جلوگیری از آمارسازی و روشن شدن واقعیت ورشکستگی و کسادی نمایش انتخابات، میتواند منجر به بازشدن شکاف در رژیم آخوندی شود. امری که یک بار در سال ۱۳۸۸ اتفاق افتاد و فوران قیام در شکاف در رأس حاکمیت، نظام را تا لبهٔ پرتگاه سرنگونی برد.
اینبار اما بروز شکاف بسا برای رژیم خطرناکتر و بدعاقبتتر خواهد بود. چرا که اینبار شکاف در شرایطی رخ میدهد که پشتوانهاش از یکسو، قیام دیماه ۹۶ و ادامهٔ آن است و از سوی دیگر شرایط انفجاری جامعه و تضعیف کیفی رژیم نسبت به سال ۸۸(قیام عراق، هلاکت قاسم سلیمانی، تحریمهای فلجکننده، خفگی اقتصادی و تشدید بحران درونی رژیم).
نشانههای این شکاف را از هماکنون با دراز شدن زبان بعضی عناصر باند شیاد اصلاحطلب میتوان دید. از روحانی و تاجزاده تا محمود صادقی، عضو رد صلاحیت شده مجلس ارتجاع. صادقی در توئیتی نوشته است: «در این دوره از انتخابت، واسطهها نرخ تأیید صلاحیت را بعضاً تا ۴میلیارد تومان بالا بردهاند؛ چه شود این مجلس یازدهم!».
روشن است که حرف صادقی نمیتواند بیپایه باشد.
اول: این حرف ماهیت نظارت استصوابی است که تماماً منافع غارتگرانهٔ باندهای مافیایی را مد نظر دارد
دوم: ماهیت مجلس ارتجاع را نشان میدهد که کانون بند و بست و رانت و کارچاقکنی است
سوم: بیانگر آن است که شورای نگهبان ارتجاع، دلال و واسطهٔ غارتگری خامنهای و بیت او است
چهارم: یکبار دیگر نشان میدهد که تمام سازوکار این رژیم و دستگاههای حاکمهٔ آن بر اساس دزدی و فساد و غارت مردم محروم و پرکردن جیب غارتگران حاکم بنا شده است. در رأس این دستگاه فاسد نیز شخص دیکتاتور و ولیفقیه ارتجاع قرار گرفته است.
در برابر این حملات و فاشگوییهای باند اصلاحطلبان قلابی، باند خامنهای نیز با در اختیار داشتن اهرم شورای نگهبان و قوه قضاییه، چپاول و دزدی باند رقیب را برملا میکند و برای زهرچشم گرفتن از آنها تعدادی از نزدیکان سردمداران این باند را دستگیر کرده و به زندان انداخته است؛ از برادر حسن روحانی تا برادر اسحاق جهانگیری و از دختر نعمتزاده(وزیر سابق دولت روحانی) تا داماد شریعتمداری، وزیر کنونی کار دولت روحانی...
از قضا این فاشگوییها با پرونده رو کردنها، مشابه مناظرههای سال ۱۳۸۸ هر کدام بنزینی بر آتش زیر خاکستر جامعه ملتهب و در شرایط انقلابی ایران است.
ترس از شکاف و فوران قیام
اکنون خامنهای بار دیگر بر سر یک دوراهی قرار گرفته است. جراحی و تصفیه منجر به بروز شکاف میشود، نظام را تکیده و بیثباتتر میکند و بهگفتهٔ دهقان، از اعضای باند خامنهای در مجلس ارتجاع: «رفتار خشن و جراحی سخت... ممکن است موجب بیثباتی کشور شود و (مجاهدین) از بیثباتی سوءاستفاده کنند».(۶اسفند ۹۷)
از سوی دیگر سرباززدن از این جراحی پذیرش استخوان لای زخم در شرایط بسیار حساس کنونی است.
به این ترتیب سرانجام هر یک از این دو راه تضعیف کیفی تمامیت رژیم و شخص ولیفقیه ارتجاع است.
آری، «یکی از ویژگیهای شرایط کنونی عدم توانایی خامنهای برای موفقیت سیاست بگیر و ببند و انقباض جامعه است. شرایط انقلابی به خامنهای اجازه نمیدهد که چفت و بستهای ولایتش را مستحکم کند... واقعیتهای یک سال گذشته نشان داد که نه بالاییها میتوانند به شکل سابق حکومت کنند و نه پایینیها حاضرند به شکل گذشته روزگار بگذرانند.
هم گسترش جنبش اجتماعی و اعتراضات مردم بهستوه آمده از گرانی و تورم فزاینده و هم تشدید تضاد در هرم قدرت و باندهای چپاولگر این واقعیت را نشان میدهد.
فاشیسم دینی حالا به انتهای راه رسیده است... حکومت آخوندها نه راه پیش دارد و نه راه پس»!(بیانیهٔ سیوهشتمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت - مرداد ۱۳۹۸)
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
مطالب ما را در توئیتر @Bahar iran دنبال کنید