کرونا و دخیل بستن بر طاعون
«غباری طاعونی از آفاق برخاسته است...هر فریادی آگاهکننده است،
پس از حنجرههای خونین خویش فریاد خواهیم کشید و حدوث توفان را اعلام خواهیم کرد».
(احمد شاملو، کتاب جمعه، شماره ۱، ۴ مرداد ۱۳۵۸)
***
مطالب بیشتر بخوانید :
مردم، تاوانده بزرگ پردهپوشی کرونا
گزارش هموطنان از ویروس کرونا، همراه با نگرانی و بی عملی حکومت خامنهای
ویروس کرونا در ایران - امیر آبادی نماینده مجلس ارتجاع از قم
سخنرانی تکاندهنده دکتر بهروز کلیدری متخصص جراحی در اصفهان در باره کرونا
رد بحران
بحرانهای اجتماعی ایران که این روزها ویروس کرونا یکی از شاخ و برگهای آن است، از کجا سر بر میآورند و جامعه و زندگی و جان و مردم ایران را گروگان میگیرند؟ آیا ناشی از یک مدیریت هستند یا ناشی از نوعی تفکر و نگرش به مقولههای انسانی و اجتماعی و رابطه آنها با مرکز قدرت سیاسی؟
پاسخ به این پرسش، پهنهای گسترده دارد؛ میتوان در فلسفه یافت، میتوان در جامعهشناسی جست، میتوان در مقولهٔ مدیریت دنبال نمود، میتوان در علم سیاست پی گرفت و میتوان در نوع تفکر «دایرهٔ قدرت» دربارهٔ «انسان و جامعه» جستوجو نمود.
تمامی تجارب عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی چهار دهه اخیر ایران که با سلطهگری ولایت فقیه شناخته میشود، آدرس نوع تفکر «دایرهٔ قدرت» دربارهٔ «انسان و جامعه» را میدهند. ریشهٔ تمامی این عرصهها را باید در این جایگاه جستوجو نمود تا نخست دچار ذهنیتگرایی خارج از اولویتبندی تضادها نشد و سپس به نتیجهٔ منطبق با واقعیت رسید.
این نتیجه به ما میگوید که کیفیت مدیریت، ناشی از نوع تفکر و نگرش به مقولههای انسانی و اجتماعی و چکیدهٔ آنها «مناسبات اجتماعی» است.
دخیل بستن بر طاعون
مدیریت آخوندیسم در ایران، مناسبات اجتماعی را در تراز مطلق با اصل ولایت فقیه میخواهد و تمام فعالیتهایش را از چنین نقطه آغازی سامان میدهد. در این نقطه آغاز، مناسبات اجتماعی که لاجرم بین مردم با خودشان و با حاکمیت رقم میخورد، از اصل اول تا صدش همانا امنیت پیرامون نظامِ شکل گرفته بر هالهٔ ولیفقیه میباشد. نخستین وزارتخانه یا دستگاهی هم که باید چنین اولویتی را پیش ببرد و جامعه را با منویات ولیفقیه تراز نگه دارد ــ یعنی شیر سانسور و دروغ را شل و سفت کند ــ امر تبلیغات و شاخ و برگهای آن است. حاصل چنین دستگاهی دخیل بستن جامعه بر طاعون حکومت است.
معیار سنجش آسیب کرونا چیست؟
بنابراین بحرانهای اجتماعی ایران و جدیدترینش کرونا هم باید از چنین فیلتری عبور کند. یعنی در وهلهٔ نخست آثار و آسیب کرونا با تهدید سلامت مردم و جامعه سنجیده نمیشود؛ بلکه با منافع ولیفقیه و نظام تحت سلطهاش باید تراز شود و بعد هر چه پیش آمد، سناریوهای از پیش آماده مثل پروپاگاندای فریب، پشتهماندازی، لاپوشانی و دروغ را بهکار انداخت تا بحران ایجاد شده را به سمت نقطهٔ مطلوب نظام هدایت نمود.
ایران قربانی مصلحت نظام
فاجعهٔ کرونا که دارد مثل طاعون در ایران به همهجا سرایت میکند، محصول همین دستگاه حکومتی است که به وجهی از نظرگاه آن در قبال مردم و جامعه و ایجاد بحرانهای گوناگون اشاره شد. یک محصول لو رفتهٔ این دستگاه را روزنامهٔ حکومتی آفتاب یزد در شمارهٔ ۶ اسفند ۹۸ اینطور علنی میکند: «نماینده قم در مجلس مدعی میشود ۵۰نفر در این شهر بهدلیل ابتلا به کرونا فوت شدهاند. به چه دلیل نماینده قم قبل از انتخابات دست به افشاگری نزد و پس از انتخابات و اطمینان از پیروزی، چنین سخنانی را مطرح کرد؟». در همین عداد از مخفیکاری مصلحتی برای منافع نظام که قربانیانش مردم خیانتشده هستند، روزنامهٔ دیگر حکومتی اعتراف میکند: «یکنماینده مجلس این وضعیت را به پنهانکاری درباره شلیک به هواپیمای اوکراینی تشبیه کرده است».(مستقل، ۶ اسفند ۹۸)
عواقب بدتر از ویروس کرونا هم هست
اگر سیر تحولاتی را که منجر به علنی شدن ورود کرونا به ایران شد دنبال کنیم، میبینیم تمام دستگاه منتهی به ولیفقیه اعم از دولت و مجلس و قوه قضاییه، تا اول اسفند هیچ علامتی از کرونا را اعلام نمیکنند. همهچیز در سکوت و بیخبری نگهداشته میشود. اما همین که نمایش دوم اسفند تمام میشود، سری به سری کارگزاران نظام به صف میشوند و به صحنه میآیند تا انکار مبتلا شدن به کرونا در ایران را به رادیو و تلویزیون و مطبوعات بگویند. وقتی هم که کرونا تلفات جانی میگیرد و نمیشود کاریاش کرد، سیستم قطرهچکانی اطلاعات بهکار میافتد تا باز هم ناچیز و بیاهمیت جلوه داده شود. چرا؟ برای اینکه باز هم همان سکوت و مخفی نگهداشتن قبل از علنی شدن کرونا را پنهان نگه دارند و ماجرا برای مردم آشکار و روشن نشود. باز هم باید پرسید این یکی را دیگر چرا؟ زیرا «بهنظر میرسد این موضوع (بیخبر نگهداشتن مردم) عواقب بدتری از ویروس کرونا در پی خواهد داشت».(روزنامه آفتاب یزد، ۶ اسفند ۹۸)
نام واقعیِ مرگ چیست؟
با توجه به انبوهی شواهد که گواهی میدهند کنترل تلفات کرونا در ایران کاملاً اجتنابپذیر بوده است، آیا واقعاً این داس کرونا و ویروس مرگ است که جان و زندگی مردم ایران را درو میکند یا دشنهٔ نظام ولایت فقیه و ویروس مرگی به هیأت نظام آخوندی؟ آنقدر جلوگیری از شیوع این ویروس اجتنابپذیر و مشهود بوده است که درونیهای نظام هم در حیرت ماندهاند: «امروزه با قطعیت میتوان گفت که نام مرگ، بیکفایتی و بیمسئولیتی است...مدیریت قرونوسطاییِ کمخطرترین بیماریها یا سبکترین زلزلهها، همچنان انسان را در معرض خطر قرار میدهد...آیا مدیریت ایرانی عاقبت این مفهوم را درک خواهد کرد که ناکارآمدیاش تمام وجوه زندگی مردم حتی در دیگر نقاط دنیا را تحت تأثیر قرار میدهد؟».(روزنامه مستقل، ۶ اسفند ۹۸)
ماجرای جنایت سازماندهی شده در شیوع کرونا در حد کتمان واقعیت آن ساکن نمانده است؛ بلکه هنوز هم برای پیشگیری از عمومی و سراسری نشدن آن در ایران، همت و جدیت و وجدانی از جانب حاکمیت در کار نیست: «مقامها اعلام کردهاند هنوز به این نتیجه نرسیدهاند که اماکن زیارتی و مذهبی تعطیل شوند».(همان منبع)
تنها بازوی پراقتدار و نجاتدهنده
مشاهده میشود که نمونه آوردن و تشریح جوانب جنایات این رژیم در ماجرای کرونا، تکرار بحرانهای اجتماعی ناشی از سلطه و صدارت ولیفقیه و نوع نگرش و تفکر یک حاکمیت نسبت به مردم و جامعه است. این نمونهها و تشریحها اگر چه افشاگر پلشتیهای یک تفکر و سیاست هستند، اما کارآییشان را باید در عزم مردمی یافت که در تمام بحرانهای اجتماعی صادر شده از این حاکمیت، خودشان آستین بالا زده و با آن هماوردی کردهاند. درست یک سال پیش بود که در بحران سیل بر اثر جنایات زیستمحیطی و بیکفایتی نظام آخوندی، مردم ایران خودشان هر چقدر که توانستند، تلاش کردند میزان خسارات را کاهش دهند. اکنون هم در بحران کرونا باید به خامنهای و روحانی و کارگزارا نشان حالی کرد که «به خیر تو امید نیست، شر مرسان!».
فریاد ناگزیر حنجرههای خونین
بیتردید نظام ولایت فقیه از عواقب سیاسی و اجتماعیِ فاجعهٔ کرونا خلاصی نخواهد داشت. چشمانداز این واقعیت ناگزیر از هماکنون در منظر خودیهای نظام هم عیان شده است: «نتیجه نهایی بیاعتمادی مردم به نهادهای رسمی و وحشت فلجکننده، در ماههای آینده خواهد بود».(روزنامه مستقل، ۶ اسفند ۹۸)
اکنون با عبور از انواع بحرانهای مرگبار نظام ولایت فقیه علیه مردم ایران، این مردماند که باید با اتحاد و همبستگی و همدردی و همیاریشان از پس کرونا بربیاند و امکانات درمانی خلق و جامعه را از کف غارتگران و دزدان حکومتی خارج و مصادره نمایند و بیشک «فریاد آگاهکنندهٔ حنجرههای خونینشان حدوث توفان رهایی و خلاصی را اعلام خواهد کرد».
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران #
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
مطالب ما را در توئیتر @Bahar iran دنبال کنید
بر اندازیم#
#ایران #کروناویروس
#coronavirus
#Iran
#سال_سرنگونی
#قیام_تا_پیروزی
#مجاهدین_خلق
#درود_بر_کانونهای_شورشی
#من_یک_شورشی_هستم