۱۳۹۸ اسفند ۵, دوشنبه

معضل بی‌اعتمادی در جامعه یا سرنگونی ؟؟؟



معضل  بی‌اعتمادی در جامعه یا  سرنگونی ؟؟؟

از  روزنامه اعتماد  رژیم -علی تاجرنیا

 علی تاجر نیا در روزنامه اعتماد رژیم مطلبی با عنوان معضلی بنام بی اعتمادی به چاپ رسانید ، اما واقعیت چیست ،حرف لوکس بی اعتمادی مردم در حقیقت همان تنفر وخواهان سرنگونی رژیم توسط مردم است که از قیام های 96 تا امروز وجود دارد  ونه بزرگ مردم به انتخابات 2 اسفند وشکست فضاحت بار رژیم د راین انتخابات که انعکاسات گسترده ای در رسانه های جهان داشت آخرین اقدام مردم ایران است که  خواهان سرنگونی این رژیم ضد بشری وجنایتکار هستند.


 -همانطوریکه خانم مریم رجوی در باره شکست وتحریم انتخابات رژیم توسط مردم ایران  گفتند «  رژیم آخوندی پس از تاخیر طولانی و رقم سازی‌ها و تقلبات نجومی به شکست اذعان می‌کند» این شکست بزرگ مخاصمات درونی و بن بست مرگبار رژیم را تشدید و روند سرنگونی آنرا به‌دست مردم و مقاومت ایران تسریع می‌کند.


-       همچنین آقای مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران بعد از شکست فضاحت بار رژیم در پیام شماره 20 خود در تاریخ 2 اسفند 1398 گفتند : روح شهیـدان شـاد

-       روح شهیـدان قیام آبان شـاد

-       تهنیت به خلق قهرمان و کانون‌های شورش و انقلاب

-       تحریم بزرگ نمایش انتخابات آخوندی

-       رأی مردم ایران قهر و سرنگونی است

-       در این رژیم جایی برای انتخاب نبوده و نیست

-       جواب نه در انتخاب در چارچوب این رژیم بلکه در انقلاب و ارتش آزادیبخش ملی است

-       سپاه پاسداران ولایت باید در هم کوبیده شود

-       آمران و عاملان جنایت علیه مردم و فرزندان رشید ایران باید

-       در برابر عدالت قرار بگیرند و کیفر ببینند.

-       سلام بر خلق-سلام بر آزادی

-       مسعود رجوی

-       ۲اسفند ۱۳۹۸

اصل مطلب تاجرنیا در روزنامه اعتماد رژیم
رییس‌جمهوری روز گذشته در اظهاراتی بیماری کرونا و تحریم‌ها را به‌واسطه ترسی که در عموم جامعه ایجاد کرده، یکسان دانسته و تاکید کرده که اصل این موارد به مراتب کوچک‌تر از آن‌چیزی است که نمایش داده می‌شود. این موضوع به عقیده من از آن جهت قابل بحث است که نشانگر افزایش بی‌اعتمادی در جامعه و همچنین افزایش عمق گسل بین حاکمیت و ملت است. فاصله ایجاد شده و بی‌اعتمادی‌ها موجب شده که امروز جامعه وقایع رخ داده در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی را نپذیرد و گفته‌های مسوولان و دولتمردان را غیرقابل‌باور توصیف کند و همزمان به بزرگنمایی غیرواقعی از وقایع تن دهد. این اتفاق دقیقا در مقوله تحریم‌ها نیز رخ داد. جامعه به هنگام مواجهه با تحریم و کلیدواژه‌های مرتبط با آن، باتوجه به سابقه ذهنی منفی نسبت به گفته‌های دولتمردان و مسوولان، بیش از پیش احساس خطر کرده به نوعی می‌کوشد با پیش‌بینی آینده خود را از خطر مصون دارد. از این‌رو مردم عادی تلاش کردند بیش از پیش کالاهای ضروری و مورد نیاز خود را خریداری کرده و به ذخیره‌سازی کالا روی آورد. واردکنندگان بیش از پیش وارد کردند و تولیدکنندگان نیز سعی کردند، مواد اولیه مورد نیاز خود را در حجم بیشتری ذخیره کنند تا در آینده با مشکل مواجه نشوند و همه این اقدامات کنار هم، فضای روانی نامناسبی را ایجاد کرد که عملا موجب بزرگنمایی بیش از حد نسبت به تحریم‌ها شد ولی این مهم به‌معنای بی‌تاثیری تحریم‌ها و کتمان آثار مخرب آن نیست. امروز اگر قرار بر بررسی تحریم‌ها باشد، باید به صراحت اذعان کرد که آثار مخرب و ویرانگر بسیاری به همراه داشته است؛ به‌طوری که می‌توان بخش بزرگی از نارسایی‌های موجود در کشور را نشات گرفته از این مهم دانست. در دولت اول حسن روحانی، او به‌همراه مجموعه مدیران دستگاه دیپلماسی کوشید تا با توافق هسته‌ای، زنجیرهای تحریم را از پای ایران باز کند ولی درنهایت و مشکلات و موانع ایجاد‌شده در مسیر برجام، درون کشور و روی کار آمدن دونالد ترامپ در ایالات متحده امریکا سبب شد تا این توافق هم نتواند چنان که باید و شاید کارآمد باشد. مردم نیز این موضوع را دیدند و به عقیده من در موضوع تحریم‌ها و نوع واکنش جامعه نسبت به آن، نمی‌توان انگشت اتهام را به سمت مردم گرفت؛ چراکه مردم آثار تحریم‌ها را دیده بودند و در شرایطی دوباره با این مساله مواجه شدند که اعتماد عمومی به حاکمیت روزبه‌روز بیشتر کاهش می‌یافت.
بدین‌ترتیب به نظر می‌رسد راهی جز ترمیم این شکاف‌ها و افزایش اعتماد میان مردم و حاکمیت وجود ندارد ولی نکته قابل‌توجه در این میان آن است که ...
باید دانست در این مسیر هیچ راه میان‌بر و کوتاه‌مدتی وجود ندارد. اعتماد جامعه به مسوولان و تصمیمات و گفته‌های‌شان، به‌واسطه عوامل مختلف از عدم صداقت گرفته تا چندین و چند عامل دیگر، ذره ذره کاهش یافته و ذره ذره نیز باز خواهد گشت. منتها لازم است که مسوولان برای ترمیم شکاف‌های ایجاد شده، سبک و سیاق خود در مواجهه با عموم جامعه را عوض کنند. امروز متاسفانه شاهدیم که بخش‌هایی از حاکمیت مداوم می‌کوشد تا ناکارآمدی‌ها را به بخش دیگر ربط دهد و اصطلاحا توپ را در زمین افرادی بیندازد تا به اصطلاح خود را تبرئه کند اما این مهم نه‌تنها تاثیری در مواجهه افکار عمومی با مجموعه حاکمیت ندارد؛ بلکه بیش از پیش موجبات بی‌اعتمادی جامعه به آن بخش خاص را فراهم می‌آورد. امروز مسوولان باید با نهایت صداقت با مردم برخورد کرده و امکان اطلاع‌رسانی شفاف را ایجاد کنند. باید به شهروندانی که تفکری متفاوت با حاکمیت دارند، اجازه بیان عقایدشان داده شود تا رفته‌رفته اعتماد عمومی به نهادهای حاکمیتی و مسوولان برگردد. آن زمان است که فضای روانی جامعه درباره یک واقعه خاص بیش از پیش با حقیقت موضوع همسان خواهد بود.

 ***به تاجرنیا از باند مغلوب توسری خورده وجراحی شده اصلاح طلبان قلابی  باید گفت باش تا صبح دولت توبدمد یعنی دیر نیست که همین بی اعتمادی به قول تو و بقول مردم سرنگونی که خواسته مردم است بوسیله کانونهای شورشی وارتش آزادی وشهرهای شورشی محقق شود آنوفت همه شما به زباله دان تاریخ سپرده خواهیدشد. 

پیش بسوی قیام   سراسری ، ما بر اندازیم#  کانونهای شورشی در شهرهای ایران #  
اعتصاب واعتراض و تظاهرات#  سرنگونی رژیم  #  اتحادوهمبستگی  
   مرگ_بر_دیکتاتور   #IranRegimeChange  

مطالب ما را در   توئیتر @Bahar iran دنبال کنید
بر اندازیم


#سال_سرنگونی


 #قیام_تا_پیروزی


 #مجاهدین_خلق


#درود_بر_کانونهای_شورشی


 #من_یک_شورشی_هستم