سهیل عربی زندانی سیاسی در زندان بزرگ تهران -فشافویه ؛ رای ما کوکتل مولوتوفها و گلولههاست
سهیل عربی؛ وبلاگ نویس و زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ، با نوشتن بیانیهای از درون زندان، اعلام کرد که قطعا واکنش ما به برگزاری انتخابات بعد از جنایتهای اخیر حاکمیت آخوندی در زمین و آسمان، باید فراتر از تحریم باشد.
وی در بخشی از این بیانیه گفته است: «رای ما کوکتل مولوتف و گلولههایی است که به مکانها و عوامل برگزاری این نمایش کثیف پرتاب و شلیک می شود»
متن کامل بیانیه سهیل عربی به شرح زیر میباشد:
نه و فراتر از آنصندوق انتخابات رژیم جور و جهل، صندوق انتخابات متقلبان جنایتکار، هرگز عرصه نبرد ما نبوده و نخواهد بود. قطعا واکنش ما به برگزاری انتخابات بعد از جنایت های اخیر رژیم در زمین و آسمان، باید فراتر از تحریم باشد.
نه و فراتر از آنصندوق انتخابات رژیم جور و جهل، صندوق انتخابات متقلبان جنایتکار، هرگز عرصه نبرد ما نبوده و نخواهد بود. قطعا واکنش ما به برگزاری انتخابات بعد از جنایت های اخیر رژیم در زمین و آسمان، باید فراتر از تحریم باشد.
ما به کسانی که مردم را بدلیل اعتراض به بی تدبیری، ظلم و فساد حکومت آخوندی، به رگبار گلوله بستند و نخبگان را در هواپیما مورد هدف موشکهایشان قرار دادند، اجازه نمیدهیم این عمل وقیحانه را انجام دهند. ما جمهوری اسلامی را برسمیت نمی شناسیم و قطعا صندوقهای انتخابات عواملش را به آتش می کشیم.
رای ما کوکتل مولوتف و گلولههایی است که به مکانها و عوامل برگزاری این نمایش کثیف پرتاب و شلیک میشود. دوران مدارا و بخشش به پایان رسید.
دوران کنش مسالمتآمیز به پایان رسید و ما هر آینه، با تمام توان و تلاش نسبت به براندازی این رژیم کثیف و جنایتکار اقدام خواهیم کرد و هرگز نگران فردای پس از جمهوری اسلامی نیستیم. زیرا توان تغییر در ایران را داریم. توان ایجاد دگرگونیهای بنیادین و آباد کردن سرزمینمان را داریم. (آلترناتیو همان جوانهای قیام آبانماه۹۸ و نخبههای در زندانمان هستند)
بنابراین از هیچ تلاشی برای سرنگونی این رژیم دریغ نخواهیم کرد و اجازه برگزاری انتخابات را به آنها نخواهیم داد.
سهیل عربی؛ پینوشت:همه پرندگان دریادلی که در فضاهای دور و دورتر در پروازند، عاقبت یک جا از پرواز وا میمانند و دیگر پیشتر نمیتوانند رفت. آنجا بر دکلی یا خرسنگی خواهند نشست و از برای مأمنی چنین حقیر کوچک، خرسند و شکرگزار خواهند بود.
لیکن که تواند گفت فراپیش ایشان دیگر گستره بیکرانهای و فردای آزادی نیست که تواند گفت. آنان تا غایتی که در توانشان بوده پرواز کردند. بر استمرارطلبان و منفعلان نیز چنین میرود. اما چه باک، پرندگان دیگری هستند که دورتراز آنها پرواز میکنند.
آری براستی از نهایت بربریت که حکومت تئوکراتیک فعلی که از مصادیق بارز کردیکال کاپیتالیزم است تا غایت مدنیت میتوان بینهایت درجه برای دمکراسی فرض کرد.
این یعنی دمکراتزاسیون، هرگز منحصر به صندوق رأی، آنهم صندوق رای حکومت متقلب فاشیست آخوندی نمیشود و ما دیگر نمیگذاریم سوپاپ اطمینانهای حکومت مردم را فریب دهد. آنارشیسم بزرگترین دشمن هماگلیستهاست و باید به خود یادآوری کنیم برای آنکه عدالت محقق گردد، راهی جز این به نظر نمیرسد که تفکر هر روز بیش از پیش در جامعه به جای جهل و جذمیت بنشیند و این امکان نیست جز در بستر دمکراسی، که شرط اول آن سرنگونی فاشیسم دمکراسی، تئوکراسی و کردیکال کاپیتالیسم است به فعلیت نمیرسد.
و این مستلزم توجه به مهمترین وجه تمایز امپریالیسم نوین، یعنی تفاوت و جدایی نیروی اقتصادی و ماوراء اقتصادی، نسبت به امپریالیستهای دوران باستان و پیش از سرمایهداری است.
بنابرآنچه گفته شد رادیکالها و انقلابیها باید از عقلانیت تکنیکی (وسیله- هدف) که درعلوم تکنیکی نیز هست برای سرنگونی نظام سرمایهداری استفاده کنند
انقلاب زمانی رخ میدهد که تودههای مردم آمادهاند. با هدف هستی بخشیدن به منافع بنیادین، از منافع مستقیم بگذرند. این مهم آنگاه که مبارزه برای منافع مستقیم، شروع به انطباق و هماهنگی با مبارزه برای منافع بنیادین کرده باشد، به وقوع میپیوندد.
یکی از مسایل محوری مورد بحث و جنجالی در مبارزات طبقاتی درون جامعه سرمایهداری، گسترهایست که در آن تعارضات اجتماعی بارز، حول منافع مستقیم به منافع بنیادین میچربد. بخشی از ابهام سیستمهای سرمایهداری را میتوان ناشی از قابلیت و توانایی در جابجایی تعارضات ناشی از منافع مستقیم بشمار آورد.
یکی از مسایل هر جنبش اجتماعی که به انقلاب ختم میشود، این است که آن تعارضات را به تعارض منافع بنیادی بازگرداند. باید توجه داشته باشیم که منافع مستقیم واقعی بوده و توهمات یا آگاهی کاذب نیستند.
یک جنبش اجتماعی قابل قبول و علمی، نمیتواند اهمیت منافع مستقیم را انکار کند بلکه باید استراتژیهایی را برگزیند که بتواند منافع مستقیم و بنیادین را به طرقی پیوند دهد که قابلیتهای سازمانی طبقه کارگر را تقویت کند و تضعیف نکند.
بنابراین همانگونه که تحدید (محدود کردن) مبارزات به مسایل و دستمزدها، بیانگر فهمی ناقص و ناکامل از ماهیت جامعه سرمایهداری بعنوان یک کل است، و ما را ناتوان از امکان تغییر نظام استثمار سرمایهداری از طریق جنبشهای اجتماعی میکند، تحدید دمکراتیزاسیون به شرکت در انتخابات یا تحریم نیز، دقیقا حرکت در مسیری است که حاکمیت برای بقای خود به آن نیاز دارد. و از همین روست که اقدام ما باید فراتر از تحریم، بلکه شیب به سمت انقلاب برداشتن است. برگزاری انتخابات برای حاکمیت به همان اندازه مفید و ضروریست که رقابت آزاد برای نظام سرمایهداری حیاتیست.
اما این را میدانیم که رقابت آزاد در نظام سرمایهداری، منجر به انحصار میشود و همین انحصار است که امپریالیسم را شکل میدهد. همانگونه که فاشیسم نیز با همین نمایشها دوام آورده است. پس برخیز و بساط جور و فساد را برانداز.
زندانی سیاسی سهیل عربی؛ زندان تهران بزرگ بهمن ۹۸
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران #
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
مطالب ما را در توئیتر @Bahar iran دنبال کنید