پس از چند دهه که از فتوای حلال شمردن جان و مال مجاهدین توسط قضات ضدشرع و قتل عام و کشتار مجاهدین توسط ولایت سفیانی میگذرد، شاهد تشکیل یک سلسله دادگاه نمایشی برای محاکمه اعضای سازمان مجاهدین خلق توسط قضائیه جلادان هستیم.صحنههای دادگاه گویای این حقیقت است که این روند بیشتر اجرای یک سناریو نمایشی است تا یک فرآیند قضائی که در همین رژیم و قضائیه جلادان مرسوم است. قاضیهای وابسته به حکومت، چیدمان نمادین محیط دادگاه، و نمایش اسناد و مدارک همگی نشاندهنده این هستند که دادگاهها فقط برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی طراحی شدهاند. برگزاری نمایشگاههای مرتبط با دادگاه نیز تبلیغات برای این نمایش به حساب میآید.
لینک به کلیپ برنامه پرونده افشای مزدوران
از نکات قابل توجه در این دادگاهها، حضور کسانی است که اسم و چهره آنها از نمادهای خشونت و سرکوب در تاریخ رژیم به شمار میروند. از جمله دختر لاجوردی، دادستان خونریز دهه ۶۰، و پسر صیاد شیرازی، قاتل مردم کردستان و مجاهدین. این حضور نهتنها مشروعیت این دادگاهها را تقویت نمیکند، بلکه با بازخورد اجتماعی منفی نیز مواجه شده است. پس از این تجربه، رژیم به استراتژی جدیدی روی آورده و افرادی را بهعنوان “اعضای پیشین مجاهدین” به مردم معرفی میکند.
برخی از این افراد، عناصر نفوذی اعزام شده رژیم به داخل مجاهدین بودند که مأموریتشان لو رفته و به رژیم مسترد شدهاند، مانند طالب جلیلیان و محمدرضا مبین. این مأموران نفوذی بعد از شکست مأموریتشان، در داخل کشور علیه هواداران و خانوادههای مجاهدین به کار گرفته شدهاند.
یک گروه دیگر از شاکیان رژیم علیه مجاهدین، خائنینی هستند که پس از ترک جبهه مقاومت، خود را به دشمن تسلیم کرده و بعد از آموزش توسط وزارت اطلاعات به خارج کشور اعزام شدند تا تحت پوشش پناهنده سیاسی و همزمان، هم بهعنوان مخالف رژیم و هم بهعنوان «منتقد مجاهدین»، علیه مجاهدین مورد استفاده قرار بگیرند.
بهزاد علیشاهی در اسفند سال ۸۳ از تیف تحت کنترل نیروهای آمریکایی به ایران بازگشت و ارتباط او با وزارت اطلاعات رژیم وصل شد. او در آبان ۱۳۹۲ به جرم جاسوسی برای رژیم آخوندی توسط اطلاعات هلند دستگیر و از این کشور اخراج شد. او در سالهای اخیر بهعنوان مأمور رژیم در کردستان عراق مشغول جاسوسی علیه گروههای کرد ایرانی بوده است.
عیسی آزاده و مهدی خوشحال هم از این جنس هستند. مهدی خوشحال قبلاً توسط پلیس امنیتی آلمان ارتباطاتش با وزارت اطلاعات آخوندها لو رفته و بازجویی شده بود. آنها بعد از اینکه سالها در اروپا از هیچ رذالتی علیه مجاهدین و مقاومت ایران فروگذار نکردند، به زیر قبای آخوندهای دژخیم خزیده و ماهیت واقعیشان را برملا کردند.
مسعود خدابنده در همدستی با دشمن دست در خون مجاهدین دارد و به یکی از مهمترین مهرههای اطلاعات آخوندی تبدیل شد. او در سازماندهی و پیشبرد پروژههای وزارت اطلاعات در کشورهای مختلف اروپایی دست دارد. خدابنده و همسرش «ان خدابنده» (سینگلتون) که او هم به خدمت وزارت اطلاعات آخوندها درآمده بود، به علت ارتباط با اطلاعات رژیم، به آمریکا ممنوعالورود اعلام شدهاند.
ابراهیم خدابنده در زندان آخوندها در هم شکست. او ابتدا در نقش بازجو و کمک بازجو از اعضا و هواداران دستگیر شده مجاهدین، از هیچ خیانتی فروگذار نکرد. در حال حاضر بهعنوان رئیس انجمن نجات رژیم در خدمت وزارت اطلاعات مشغول فعالیت علیه مجاهدین است. برخی دیگر از شاکیان، عوامل همین انجمن در برخی استانها هستند از جمله جهانشاه سید محمدی و علی اکرامی.
تمامی این افراد پیش از اینکه در دادگاه رژیم حاضر شوند، بارها توسط مقاومت ایران افشا شده بودند. رژیم این افراد را به اشکال مختلف به کار گرفته است: یکبار پشت سیاج اشرف، یکبار در سیرکهای وزارت اطلاعات در داخل کشور برای پروپاگاندا علیه مجاهدین و یکبار در سیرکهای وزارت اطلاعات در خارج کشور برای زمینهسازی حمله و هجومهای نظامی یا تروریستی به اماکن و مقرهای مجاهدین و هواداران مجاهدین.
رژیم میخواهد با قالب کردن آنها به اسم «مجاهدین سابق» و با سوءاستفاده از طنین نام پرابهت و پاک «مجاهد» از آنها علیه مجاهدین استفاده کند تا شاید بتواند یک نفر، حتی یک جوان ایرانی را از پیوستن به مجاهدین منصرف کند.
تلاش رژیم برای استفاده از نفوذیهای خودش یا مزدورانی که هیچ ربطی به مجاهدین ندارند، نشان میدهد عنصر مجاهد خلق چه اسطوره روئینتنی است که حتی برای «شکستنش» در انظار جوانان نسل نو که مجاهدین را حضوری ندیدهاند، هیچ چیزی در جهان پیدا نمیشود و دشمنش برای «خش» انداختن به او باز هم مجبور است به عناصر جعلی «همنام» مجاهدین متوسل شود.
🌴براندازیم #تيك_تاك_سرنگوني #قیام_تنها_جوابه
🍏# مجاهدین_خلق ایران #ایران # کانونهای شورشی
🌳# MaryamRajavi # IranRegimeChange
🌻 پیوند این بلاک با توئیتر BaharIran@ 7