تاریخ :30 نوامبر 2016
معلم بازنشسته بهبهانی خود را از سر«نداری»به «دار» آویخت
خبرگزاری قاصدان آزادی: یک معلم بازنشسته ی بهبهانی به نام سیف الله «بی دار ی» از سرِ «نداری» خود را به «دار» آویخت. او در یادداشت کوتاهی، با استیصالِ تمام نوشته بود: «ناچارم. نمیتوانم زندگیم را از لحاظ مالی تامین کنم»
مایه شرمساری است که یک معلم بازنشسته، بدليل فقر و تنگدستي خود را به «دار» آویخته و به زندگیش پایان دهد!
مایه شرمساری است که یک معلم بازنشسته، بدليل فقر و تنگدستي خود را به «دار» آویخته و به زندگیش پایان دهد!
پس از این واقعه تأسف بار یکی از شاگردانش نوشت:« اگر چه آقای «بیداری» در خواب عمیقی فرو رفت، اما مرگ او تلنگری است برای ما خواب زده های چرت زده. پایان او آغاز کلاس درس ماست. پس «زنده باد مرگ»، «مرده باد زندگی». مرده باد من که خبر انتحار معلم علومم را مینویسم. مرگ بر من که در شهرم و در حوالی خانه ام ،معلمی، خود را برای معاش زندگی، حلق آویز می کند.
آقای معلم لطفا نمیر!
آقای «بیداری» لطفا نخواب!
شاید یک روز کسی بیاید و سفره را بیندازد و نان را قسمت کند و مزه ی پپسی را قسمت کند و باغ ملی رفتن را قسمت کند و شربت سیاه سرفه را قسمت کند و نمره مریضخانه را قسمت کند و چکمه های لاستیکی را قسمت کند و سینمای فردین رفتن را قسمت کند و هرچه را که باد کرده باشد قسمت کند و سهم ما را هم بدهد.
من خواب دیده ام،
آقای بیداری!»
آقای معلم لطفا نمیر!
آقای «بیداری» لطفا نخواب!
شاید یک روز کسی بیاید و سفره را بیندازد و نان را قسمت کند و مزه ی پپسی را قسمت کند و باغ ملی رفتن را قسمت کند و شربت سیاه سرفه را قسمت کند و نمره مریضخانه را قسمت کند و چکمه های لاستیکی را قسمت کند و سینمای فردین رفتن را قسمت کند و هرچه را که باد کرده باشد قسمت کند و سهم ما را هم بدهد.
من خواب دیده ام،
آقای بیداری!»