تغییر دوران، بنبست خامنهای
روز سهشنبه 19بهمن، علی خامنهای که از هنگام انتخاب رئیسجمهور آمریکا (در روز 18آبان)، در برابر این تحول سکوت کرده بود، به صحنه آمد و در یک سخنرانی، مطالبی را ظاهراً در پاسخ به اظهارات ترامپ بیان کرد. اما به هیچیک از موارد اختلاف و تضاد فیمابین، از برجام تا تحریمهای جدید، از موضعگیری تند کاخ سفید در مورد آزمایش موشکی رژیم تا حملات سخت رئیسجمهور و سایر اعضای دولت جدید آمریکا که رژیم ایران را بزرگترین حامی تروریسم در جهان خوانده بودند و از سخنان تهدیدآمیز ترامپ در مورد پایان دادن به نقش رژیم در عراق و سوریه و یمن تا… اشاره نکرد، بلکه تنها با احتیاط تمام و بدون آن که در رابطه با رئیسجمهور جدید دست از پا خطا کند، یک اظهارنظر توییتی او را دستاویز قرار داد، تا اظهارات بیبو و خاصیتش را به آن حرف که جنبه رسمی هم نداشت، بیاویزد.
دونالد ترامپ چند روز پیش در حساب توییتر خود نوشته بود: «(رژیم) ایران باید ممنون آمریکا باشد که چنین توافق بدی (برجام) را امضا کرده است». و… : «آنها متوجه و قدردان نیستند که پرزیدنت اوباما تا چه اندازه با آنان مهربان بوده؛ من نیستم.»
خامنهای با دستاویز قرار دادن این سخنان گفت: «به هیچوجه از آن دولت (اوباما) متشکر نیستیم، زیرا با نیت فلج کردن ملت ایران و نظام اسلامی تحریمهای سنگین را وضع کرد… چرا باید از دولت قبلی آمریکا تشکر کنیم؟ بهخاطر تحریمهای ضدایرانی؟ به علت ایجاد داعش؟ بهدلیل به آتش کشیدن منطقه در سوریه و عراق؟ و یا به علت… حمایت صریح و آشکار از فتنه پس از انتخابات ۸۸؟ …».
صرفنظر از ناسپاسی ولیفقیه ارتجاع نسبت به اوباما و باجها و امتیازات حیرت آوری که وی در دوره 8سال زمامداری خود به آخوندها داد؛ امتیازاتی که آنها به خواب هم نمیدیدند و صرفنظر از وارونهگویی دجالگرانه در تمامی این موارد؛ اما نکته اصلی و برجسته در این اظهارات، نهایت ضعف و درماندگی است. او به جای پاسخگویی به اظهارات و مواضع تند و صریح رئیسجمهور جدید، به رئیسجمهور سابق که اکنون دیگر نقشی در معادله قدرت ندارد، لگد زد تا شاید از این طریق نیروهای خود را که منتظر توپ و تشر ”آقا“ بودند، راضی کرده باشد.
خامنهای سپس بر اظهارات خود افزود: «اینها مصادیق همان دستکش مخملین است که دولت قبلی آمریکا روی پنجه آهنین خود کشیده بود» و از صراحت «این آقای تازه آمده» هم تشکر کرد که «چهره واقعی آمریکا» را نشان داد و به این ترتیب خواست این معنا را برساند که گویا در آمریکا چیزی در رابطه با رژیم تغییر نکرده است! شاید از همین رو بود که ”شان اسپایسر“ سخنگوی کاخ سفید در واکنش به اظهارات خامنهای گفت: «اگر متوجه تغییرات نیستید، خودتان را مسخره کردهاید».
البته ولیفقیه ارتجاع کاملاً «متوجه تغییرات» هست و از قضا به همین جهت است که زیپ دهان خود و امامجمعهها و ایادیش را در رابطه با آمریکا، تماماً کشیده و ماستهای ضدآمریکایی و ضداستکباری را کیسه کرده است. او که قبل از انتخاب ترامپ، در واکنش به اظهارات انتخاباتی ترامپ علیه برجام، عربده میکشید که «اگر آنها برجام را پاره کنند، ما آن را به آتش میکشیم»، اما این بار اصلاً وارد مقوله برجام نشد و آنجا هم که به تلویح به برجام اشاره نمود، طعن و کنایهاش را نصیب روحانی و «عقلانیت و تدبیر» او نمود که «اگر به جای امید و توکل، به شیطانها بهخصوص شیطان اکبر اعتماد کنیم… نتیجه آن، سراب است».
تنها بهاصطلاح اشتلم و اظهار قدرت خامنهای آنجا بود که «رئیسجمهور جدید آمریکا» را به راهپیمایی سنواتی 22بهمن حواله داد! و گفت: «مردم در روز ۲۲بهمن با حضور در خیابانها جواب این حرفها و تهدیدات را خواهند داد» و خود از پاسخ شانه خالی کرد.
به این ترتیب خامنهای نشان داد که پیام تغییر دوران را گرفته و متقابلاً به طرف مقابل پیام داد که دست از پا خطا نخواهد کرد. این بیان دیگری از همان غلطکردم گویی نمایان ظریف وزیر خارجه اوست که در پاسخ به پیامهای تهدیدآمیز توییتری ترامپ گفت: «ما هیچگاه از سلاحهای خود علیه دیگری جز در دفاع مشروع استفاده نخواهیم کرد… ببینیم آیا کسانی که (از توان موشکی ما) شکایت میکنند، حاضرند همین حرف را تکرار کنند؟»[1]
در روزهای اخیر بسیاری از مهرهها و رسانههای رژیم، مؤکداً به «بزرگان نظام» توصیه کردهاند که «شرایط را جدی بگیرند» از جمله این ناصحان، حسین موسویان عضو اسبق تیم مذاکرهکننده هستهیی و لابی شناخته شده رژیم در آمریکاست که در پوشش استاد دانشگاه در واقع دلال روابط فیمابین بود. او طی مقالهیی به رژیم هشدار داد که « ”ایران“تنها موضوعی است که (ترامپ) میتواند اجماع داخلی را با حداقل چالش به وجود آورد و کسریها، شکستها و عقبنشینیهایش را در سایر موضوعات جبران کند». او در ادامه، توصیه نمود که «بزرگان نظام» از همه عادات دجالگرانه خود دست بردارند: «اول اینکه بهانه به دست دولت ترامپ ندهند، دوم اینکه از اقدامات و شعارهای احساسی بیخاصیت بپرهیزند. سوم اینکه در ایجاد فضای جنگی… با دولت ترامپ مسابقه نگذارند… چهارم اینکه برای مقابله با تهدیدات بیشتر دولت ترامپ استفاده از دیپلوماسی نرم» را پیشه خود سازند.
اظهارات روز 19بهمن خامنهای را در واقع بایستی ادامه سکوت 3ماهه او محسوب نمود. این شیوه، شاید در کوتاه مدت، بهاندازه قرص مسکنی مؤثر باشد، اما جواب مسأله نیست. ولیفقیه ارتجاع دیر یا زود (و البته زود) بایستی تصمیم استراتژیک خود را در قبال این تغییر دوران که موجب شده است بحرانهای گریبانگیر رژیم آخوندی از جو انفجاری جامعه تا انزوای منطقهیی، بینالمللی رژیم همه و همه شدت پیدا کنند، بگیرد. زیرا اگر تغییر دوران جدی است و ولیفقیه ارتجاع به راستی آن را باور کرده باید رک و روشن سیاست خود را از بین دو شقی که در برابر رژیم او قرار دارد اتخاذ و به مرحله اجرا بگذارد. یعنی یا در خط انقباض و رویارویی بیش از پیش حرکت کند یا جامهای زهر بعدی را سر بکشد. خامنهای تاکنون نشان داده که قادر به اتخاذ تصمیم قاطع نیست. بلکه این شرایط هستند که حکم قاطع خود را به او تحمیل میکنند. از همین روست که او در همین سخنرانی کوشید نیروهای خود را به «رزق لایْحتسب» و امدادهای غیبی امیدوار کند.