بقلم: فرخ حیدری
سی ودوسال پیش در شبانگاه ۲۵ بهمن سال ۱۳۶۲ تلویزیون سراسری جمهوری اسلامی در یک برنامه خبری فوق العاده، ضمن گزارش یک عملیات نظامی بر علیه «اشرار ضد انقلاب» با نمایش چهره کریه اسدالله لاجوری، او را فاتحانه بالای سر پیکر خون آلود انسانی وارسته و مبارزی شیردل نشان داد که به اعتراف جلاد اوین، «یکی از بزرگترین دشمنان نظام» بود.
عملیاتی که طی آن واحدهای ضربت دادستانی تهران و نفرات ویژه سپاه اصفهان با پشتیبانی واحدهای آتشباری نیمه سنگین و هلی کوپترهای هوانیروز اصفهان، سرانجام موفق شده بودند گروه کوچکی از رزمندگان آزادی را در سینه کش رشته کوهی در اطراف اصفهان به محاصره درآورده و بعد از یک نبرد نابرابر بیست ساعته، فقط به جنازه آن دلیران دست یافته بودند. لاجوردی با کینه شریرانه ی از نابودی «گروهک الله قلی خان» خبر میداد…
«الله قلی جهانگیری» متولد شهرستان سمیرم و فرزند دلاور عشایر قشقایی، از فعالین و سازمان دهندگان جنبش چپ دانشجویی و از حامیان برجسته حقوق زحمتکشان و دهقانان در دهه چهل و پنجاه شمسی بود که به همین خاطر نیز چند بار دستگیر گردید و مجموعآ حدود هفت سال را در زندانهای ساواک شاه بسر برد.
این انقلابی محبوب، بعد از به حاکمیت رسیدن ملاهای منفور، کماکان در کنار مردم و عشایر محروم به دفاع از حقوق ستمدیدگان و اهالی بومی آن مناطق برخاست و با سازماندهی «جنبش شورایی مناطق مرکزی و جنوب» در مقابل خوانین ستمگر محلی و بخصوص آخوندهای تبه کار و پاسداران سرکوبگر، صف آرایی کرد و از همان ابتدای استقرار رژیم فاشیست مذهبی، پرچمدار مبارزه روشنگرانه با ارتجاع و استثمار شد.
الله قلی و یاران با وفایش که پایه گزار یک جنبش اعتراضی و عدالت خواهانه در بخش وسیعی از توده های زحمتکش عشایری بودند، ضمن حفظ استقلال تشکیلاتی خود، در طی پنج سال مبارزه سیاسی و نظامی با رژیم ولایت فقیه، با دیگر جریانات آزادیخواه اپوزیسیون ایران در نقاط مختلف کشور، از کردستان تا جنوب و از تهران تا شمال کشور، تماس و ارتباط داشتند و همواره مدافع حقوق دگراندیشان، و حامی رزمدگان کرد و مبارزین چپ و چریک های مجاهد خلق بودند.
این روشنفکر مارکسیست، و انقلابی مخالف روابط فئودالی که در میان اکثر مردم و دهقانان محلات و مناطق اطراف زادگاهش از محبوبیت خاصی برخوردار بود، همچون ستارخان و باقرخان و میرزا کوچک خان … توسط مردم صمیمی و با محبتی که او را میشناختند و برایش احترام زیادی قائل بودند، برسم و سنت محلی، به الله قلی خان معروف شده بود. این در حالی بود که الله قلی دلاور همواره با فروتنی خودش را خدمتگزار مردم محروم میدانست.
الله قلی جهانگیری، این شورشی جسور و سردار مقاومت عشایر فارس که تمامی دار و ندار و جان و جوانی خودش را وقف آزادی خلق و بهروزی زحمتکشان بخصوص کشاورزان دیارش کرد، براستی «اسپارتاکوس فارس» بود.
وقتی آدمکشان رژیم جمهوری اسلامی و پاسداران اعزامی از گروه ضربت اوین به سرکردگی اسدالله لاجوردی، در دل کوهستان به جنازه الله قلی دست یافتند، برای عبرت دیگران! پیکر او را به صلیب کشیدند و چند روزی در شهر و دیار زادگاهش به نمایش گذاشتند. غافل از اینکه آن «مسیح باز مصلوب» در یاد یاران و حامیانش و در قلوب یک نسل جاودانه خواهد ماند تا روزیکه اهداف و آرمان انسان دوستانه و عدالت خواهانه او محقق شود… آن روز خجسته ای که همه آزادیخواهان و دلیران سروستان ایران، با هر نگاه و نظرگاه سیاسی یا فلسفی، در خنده و شادی و جشن پیروزی خلق محبوبشان، حیّ و حاضر و زنده و سرفراز خواهند بود.
یاد همگی شان همیشه گرامی باد!
۲۵ بهمن ۱۳۹۲
پانویس:
- علاوه بر الله قلی دلاور و حدود بیست تن از یاران جانفشانش که توسط جوخه های مرگ رژیم اسلامی بر خاک افتادند، سه خواهر و برادر عزیزش به نامهای مهین و جعفر و محمدقلی نیز در همین راه جاودانه شدند. ضمن اینکه دیگر افراد خانواده همچون مادر دلیرش «ماه لقا کریمی» و برادر کوچکتر و مبارزش «حیدر» نیز سالها حبس و حرمان و آزار را متحمل شدند…
- اصطلاح سمبولیک «اسپارتاکوس فارس» اشاره به نقش و جایگاه خاص الله قلی دلاور در جنبش عشایر «استان فارس» دارد و طبعآ به معنی تاکید روی ملیّت خاصی نیست.
- منابع: سایت آلترناتیو، سایت یوتوب، سایت دیدگاه، سایت مجاهدین خلق